پیمان خاکسار گفت: هولی که کلکسیونر در دل میاندازد به خاطر یک امکان است. امکان این که آدمی تا چه حد میتواند سقوط کند، تا چه اندازه میتواند وجود دیگری را بیمقدار فرض کند.
کلکسیونر، نخستین اثری است که از فاولز منتشر شد و او را به شهرت رساند. فاولز، پیشنویس آن را طی تنها 4 هفته نگاشته. داستان کتاب، روایت یک مرد منزوی و روانپریش است که دختری دانشجوی هنر را میرباید و گروگان میگیرد. داستان، طی دو بخش از زاویه دید گروگان و گروگانگیر روایت شده است. ساختار روایی مجزای داستان، شخصیتها را در حال انعکاس آنچه در دیگری میبینند قرار داده که در وضعیتی آیرونیک است و دیدگاهی غمبار و ترسناک از خطرات زندگی را به تصویر میکشد. میراندا(شخصیت داستان) زمانی معنای انتخاب اگزیستانسیال را میفهمد که انتخابهای ناگزیر، محدودی دارد. و زمانی که زندگیاش قفل میشود، یاد میگیرد چگونه زندگی و خودش را درک کند. منتقدین در مورد این رمان گفتهاند که نگاهی آیرونیک-ابزورد را داراست و دنیای رمان را با دنیای تراژیک-ابزورد آثار کافکا و بکت قیاس میکنند. به مناسبت انتشار ترجمه فارسی این کتاب، گفتوگویی با «پیمان خاکسار» مترجم آن انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
چه شد به سراغ جان فاولز رفتید؟
متاسفانه مهجور بودن فاولز در ادبیات ما یک واقعیت است. گرچه پیشتر هم موردی مثل ترجمه «برج عاج» توسط «شهریار بهترین» را روی آثار فاولز داشتهایم، اما کلکسیونر فقط یک ترجمه ناقص قدیمی در اوایل دهه شصت به فارسی داشته که آن هم نه دیده شده، نه خوانده شده، نه یافت میشود. معتقدم آثار فاولز باید در همان حدود انتشار به زبان اصلی(حدود 60 سال پیش)، به فارسی هم ترجمه میشد و متعجبم که چرا این امر محقق نشده. بهعنوان مثال، «معشوقه ستوان فرانسوی» اثر جان فاولز که بیتردید یکی از مهمترین رمانهای قرن بیستم است و در فهرستهای مختلف از برترین کتابهای قرن بیستم حضور دارد، در ایران ترجمه نشده و ناشناخته مانده است.
قصد ترجمه «معشوقه ستوان فرانسوی» را هم دارید؟
بله. مایل هستم بر هر سه اثر برجسته فاولز (مجوس، کلکسیونر، معشوقه ستوان فرانسوی)، ترجمهای داشته باشم که دو مورد اول محقق و منتشر شده و سومی را هم در دست ترجمه دارم.
علت کاهش نرخ مخاطب آثار فاولز بعد از انتشار این سه کتاب را در چه میبینید؟
به لحاظ آماری همینطور است و سایر آثار او به واسطه سختخوان بودن و تا حدودی فاصله گرفتن از ادبیات قصهگو با استقبال کمتری مواجه شده. این امر و کاهش همراهی مخاطبان از مقطعی به بعد در مورد بسیاری از نویسندگان دیگر هم صادق بوده و با توجه به موارد زیادی که تنها توانستهاند یک اثر برجسته بهجای بگذارند، عملکرد فاولز که سه کتاب در این سطح دارد، ستودنی است. در مورد سایر آثار او هم نه اینکه ضعیف باشند، اما به واسطه بضاعت شخصی من و حجم زیاد کتابهای بعدی فاولز، به ترجمه همین سه عنوان از او بسنده میکنم.
در مورد زمینه دلهرهآور کتاب چه دیدگاهی دارید؟
کلکسیونر، اولین تریلر روانشناسانه مدرن است. هر اثری بعد از کلکسیونر با این موضوع ساخته شده وامدار آن است. اقتباسهای سینمایی و تئاتری پرتعدادی از آن شده. کلکسیونر اگر نگویم ترسناکترین، یکی از ترسناکترین کتابهاییست که خواندهام. ترسناک نه به معنای قراردادی کلمه، هولی که در دل میاندازد به خاطر یک امکان است. امکان این که آدمی تا چه حد میتواند سقوط کند، تا چه اندازه میتواند وجود دیگری را بیمقدار فرض کند. دنیای کلکسیونر دنیایی کافکایی است. منتها فاولز در این رمان کافکایی از جهانی انتزاعی حرف نمیزند. جهانی بیمنطق و بیرحم میآفریند در دل تمدن. در پستو. در جایی پنهان. دل تاریکی چند قدم پایینتر از آفتاب. البته این کتاب در ژانر ترسناک طبقهبندی نمیشود و دلهرهای که به خواننده القا میکند، روانشناختی است. علت توفیق نویسنده هم این بوده که توانسته شخصیت روانپریش داستان را درست و عمیق توصیف کند.
تریلر روانشناختی چه تفاوتی با ژانر ترسناک دارد؟
در آثاری نظیر آثار «استیون کینگ» که تحت عنوان «ترسناک» شناخته میشوند، هیولاها و اتفاقات ماوراءالطبیعه وجود دارند. اما ژانر تریلر روانشناختی، بیشتر به این میپردازد که اختلالات روانی در انسان چگونه میتواند به فاجعه در روابط انسانی بیانجامد.
کلکسیونر مثل دیگر آثار فاولز کتابی است چندلایه که خوانشهای بسیاری از آن شده. از خوانشهای هگلی (ارباب و بنده) گرفته تا خوانشهای جامعهشناختی و طبقاتی. فاولز، منتقد سوسیالیسم بریتانیایی است و به این میپردازد که چگونه وقتی کسی از طبقه کارگر غیرفرهیخته و دور از تربیت فرهنگی، به طبقهای بالاتر راه مییابد مسائل طبقه پیشین خود را هم به آن وارد میکند. از دیگر خوانشهای قابل توجه، نقد روانکاوانه است که زمینه روانشناسی تحلیلی هم در آثار فاولز، نمود پررنگی دارد. فاولز در این اثر همچنین به نقد برتری جنسیتی مردانه میپردازد و نشان میدهد که خودبرتربینی جنسیتی فاجعه آفرین است. همچنین رویکرد ضد جنگ قوی در طول این داستان، جریان دارد.
به آثار اقتباسی از روی این هم اشارهای داشته باشیم.
مورد شاخص آن فیلمی از ویلیام وایلر در سال 1965 است. همچنین در فیلم «سکوت برهها»، انگار که شیوه ربوده شدن قربانیها از روی این کتاب، برداشت شده است. حتی مواردی از آثار موسیقی هم هستند که در ترانههای خود به آن ارجاع داده یا از آن الهام گرفتهاند.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «خیلی اوقات توهم غریبی دارم. فکر میکنم کر شدهام. باید صدایی ایجاد کنم که بفهمم کر نیستم. گلویم را صاف میکنم تا به خودم نشان دهم همهچیز عادی است. شبیه آن دختربچهی ژاپنی که در ویرانههای هیروشیما پیدا کردند. همهچیز مرده بود و او برای عروسکش آواز میخواند...»
کتاب «کلکسیونر»، در 310صفحه، تیراژ 1500 نسخه به قیمت 52هزارتومان از سوی نشر چشمه منتشر شده است.
نظر شما