این اثر نخستینبار در سال 2006 در سلیمانیه عراق به زبان کردی به چاپ رسیده و در سال جاری به قلم سامان سلیمانی به فارسی ترجمه و از سوی نشر دات چاپ و به بازار نشر عرضه شد.
ریبوار سیویلی در نخستین صفحه کتاب نوشته است: «یکی از موضوعاتی که سالهاست به آن میاندیشم، نوشتن کتابی است درباره غذا خوردن. اولینبار در کتاب «پدیدارشناسی غربت (1995)» در این زمینه مقالهای نوشتم و این پرسش را مطرح کردم که آیا غذا را برای سیر شدن میخوریم یا به خاطر لذت آن؟ به عبارتی دیگر: آیا غذا خوردن یک فرهنگ است و لازم است برای ارتقای این فرهنگ تلاش کنیم یا صرفا هوسی است که باید هنگام گرسنگی سیرش کنیم؟ این پرسش بعد از سقوط بعث، در ذهنم زنده شد و در گفتوگویی که در کتاب «انسان: موجودی بخشنده» منتشر شده، گفته بودم: «بعد از سقوط رژیم بعث، عدم وجود فرهنگ غذایی مناسب، بزرگترین دشمن ما در این سرزمین است.» در واقع فرهنگ تغذیه در این جامعه از تمام جهات دچار بحران است و تهدیدی خطرناک برای سلیقه و ذائقه ما و نسلهای آینده به حساب میآید و به همین دلیل میتوان این سوال را به شکلی دیگر نیز مطرح کرد و پرسید: آیا ما برای غذا خوردن زندگی میکنیم یا غذاها بخشی از زندگی ما هستند؟»
غذای شاعرانه
«خوراک شاعرانه، چیزی جز شاعرانه خوردن و شاعرانه احساس کردن نیست. شاعرانگی در ارتباط دادن جسم به روح است، در رد کردن هر تفکری که لذت جسمی و خوشبختی را اندک میشمارد و تحقیر میکند. تاریخ تحقیر جسم نیز به اندازهای طولانی است که اگر اپیکور و دوستان لذتپرستش در یونان باستان نمیبودند، اکنون ما جسم خود را کاملا فراموش کرده بودیم و از هر لذتی که از راه جسم و احساس به ما میرسید، بینصیب میماندیم. در این میان، شاعران بیشترین لطف را در حق ما داشتهاند، از راه اینکه ارتباط احساسی ما را با زندگی و جهان حفظ کنند و احساسات خود را بدون وقفه تبدیل به منبع مناسبی برای درک و فهم خود و طبیعت و موجودات دیگر کنند. اگر در اشعار شعرا تأمل کنیم تا برای ابداع خوراکی شاعرانه الهام بگیریم، مسلما این غذا سرشار خواهد بود از برگهای درختان و ناله بلبل و بوی بیوفایی زن و زمانه؛ و حتی لازم است به درست کردن سوپی نیز فکر کنیم از اشک و جدایی! بدین ترتیب غذایی درست خواهیم کرد که اولین نتیجه مستقیمش برای کسانی که آنرا میخورند، دیوانگی و جنون است...
پس برای ابداع غذایی شاعرانه، شعر شعرا منبع مناسبی نیست و ممکن است شعرا در هیچ جای جهان الهامبخش پخت هیچگونه غذای خوشمزه و خوشطعمی نبوده باشند. در واقع، این رازی است که برایت فاش خواهم کرد: بسیار اندکاند شعرایی که در زندگی غذای بد و نامناسب خورده باشند و علیرغم دلسوزی آنها برای مظلومین و فقرا و همچنین ستایش پرندگان و حیوانات و تمام موجودات خاکی و آبی، خود آنها از لحاظ غذایی کاملا به خواستهها و امیال درونیشان اهمیت داده و بهترین غذاها را خوردهاند.»
شخصیت سیبزمینی
«حقیقتا به سیبزمینی خیلی فکر کردهام، به تاریخ آن و نقشی که در زندگی انسان ایفا کرده است. اگر بگویم سیبزمینی درمان همه دردهاست، ممکن است اغراق کرده باشم، اما اگر بگویم سیبزمینی برای افزایش توان جنسی انسان مناسب است، فردا قیمت آن چنان سر به فلک خواهد کشید که اگر مسئولی رده بالا یا مدیری سیاسی نباشی، توان خرید یک کیلوی آن را نخواهی داشت. اما میدانم که مردم ما سیبزمینیخورهای خوبی نیستند و حتی آنرا غذایی محقر و کمبها میانگارند و بهعنوان غذای فقرا و پناهندگان و آسیبدیدگان شناخته میشود. سازمان ملل نیز در این مسأله بیتأثیر نبوده و بیشتر غذاها و کمکهای سازمانهای بزرگ در کمپ آوارگان پر از سیبزمینی است؛ سیبزمینی پخته، سرخشده، شور، پوره، فینگر و ... . میخواهم در این بخش سیبزمینی را بهعنوان غذای دوستانه معرفی کنم، چون معتقدم این بهترین بهانه برای ابطال تمام دیدگاههایی است که سیبزمینی را غذایی کمارزش معرفی میکنند.»
نخستین چاپ کتاب «فانتزی خوراک» در 167 صفحه با شمارگان 500 نسخه به بهای 22 هزار تومان از سوی نشر دات راهی بازار نشر شده است.
نظر شما