سعید علامیان در پاسخ به پرسشی که چرا در حوزه دفاع مقدس کارهای خوب از ضعیف شناخته نمی‌شود؟ گفت: باید تفاهمی بین نویسندگانی که در این زمینه کار می‌کنند ایجاد شود. پیش‌تر کارهای ارزشمندی در انتشارات شهید کاظمی و روایت فتح منتشر می‌شد. در نگارش کتاب‌های دفاع مقدس بیشتر مشکل استناد داریم. برخی بر این باورند که نویسندگان محتوامحور هستند و استناد در درجه دوم قرار می‌گیرد اما من معتقدم باید نگارش کتاب‌های دفاع مقدس استناد داشته باشد.
این نویسنده دفاع مقدس ادامه داد: وقتی نام راوی ذکر نمی‌شود کتاب به لحاظ خاطره‌نویسی کنار گذاشته می‌شود. برخی از نویسندگان دفاع مقدس بر این باورند که ضبط صوت از مضرات است و حواس راوی را پرت می‌کند، این دسته از افراد باید بدانند که خاطره شفاهی با اختراع ضبط در آمریکا اختراع شد. باید به اصول پایبند باشیم و نمی‌توانیم آن را نغز کنیم.
وی افزود: راوی باید در کتاب‌ها معرفی شود و به یک اسم بسنده نکنیم. معرفی راوی باید به حدی باشد که در روایت کتاب نقش داشته باشد. همچنین باید پاتوقی ایجاد شود تا نویسندگان کتاب دفاع مقدس دور هم جمع شوند و یک فصل از کتاب را بخوانند و نظر بدهند. چرا باید کتاب چاپ شود و بعد آن را نقد کنیم بلکه باید پیش از چاپ یک جلسه نقد گذاشته شود تا نویسنده با اشکال و ایرادهای کارش آشنا شود.
سپس عباس‌نژاد نیز به ذکر خاطره‌هایی با موضوع جنگ و دفاع مقدس پرداخت و از کتاب‌هایی سخن گفت که دراین باره نوشته است: «من علیرضا متولد اپاتان»، «شبیه دیوارها»، «امیر وفادار: روایتی از زندگی و خاطرات مرحوم سرلشکر قاسمعلی ظهیرنژاد رئیس ستاد مشترک ارتش»، «دا نوشته‌ها: فراتحلیل مجموعه پایان‌نامه‌ها، پژوهش‌ها و مقاله در خصوص کتاب دا»؛ «بازروایی خاطرات بمباران شیمیایی (بیمارستان صحرایی 528 سومار) کتاب‌هایی است که درباره دفاع مقدس نوشته‌ام.
این نویسنده جنگ و دفاع مقدس ادامه داد: اکنون مشغول نوشتن عملیات آزادسازی نوبل‌الزهرا هستم. این مناطق دو شهر شیعه‌نشین است که در سوریه واقع شده است.
سپس وطن‌خواه گفت: ما از همان روزهای اول جنگ در خرمشهر و بعد در آبادان حضور داشتیم. پدرم در پلیس راه و من به همراه مادرم در مسجد مقابل دشمن مقاومت می‌کردیم. هر روز صبح آشپزخانه مسجد با صبحانه درست کردن مادرم آغاز به کار می‌کرد تا اینکه پدرم 24 مهر 1367 شهید شد.
این نویسنده جنگ و دفاع مقدس افزود: به عنوان یک نیروی مردمی هرآنچه دیده و از سر گذرانده‌ام در کتابی با نام «صباح» نقل کرده‌ام. این کتاب به سیاق دیگر آثار خاطرات جنگ را دربردارد و چون از زبان زنان روایت شده با توصیف و ذکر جزییات همراه است. در این کتاب در عین پایبند بودن به اصل خاطرات، از مهارت‌های نویسندگی برای جذاب‌تر شدن خاطرات بهره برده‌ام.
سپس ساسانی‌خواه گفت: سال 1386 به حج عمره رفتم و به اصرار اساتید خاطراتم را به عنوان تجربه زیسته حج در حد 30، 40 صفحه نوشتم که بیشتر از آن شد و به شکل کتاب به چاپ رسید. این کتاب به دست نویسنده «دا» رسید و با من تماس گرفت و از من دعوت به کار کرد تا کتابی درباره جنگ و دفاع مقدس بنویسم.
وی به کتاب «چراغ‌های روشن شهر: خاطرات زهره فرهادی» اشاره کرد و گفت: این کتاب تصویری از جایگاه زنان و دختران در روزهای جنگ تحمیلی ارائه می‌دهد و روایتی است از سال‌های نه چندان دور، از روزهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حضور فرهادی در فعالیت‌های فرهنگی و تحول شخصیتش تا سال‌های پس از پیروزی و آغاز دفاع مقدس مردمی ایران.
سعید علامیان از سال 1384 به خلق آثاری در حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس پرداخت. از جمله این تألیفات می‌توان از کتاب «مأموریت در ساحل نیسان» نام برد که توسط انتشارات صریر به چاپ رسید و در ردیف برگزیده‌های یازدهمین جشنواره کتاب دفاع مقدس قرار گرفت. اثر دیگر او «لشکر آچار به دست» نام دارد که در سال 1390 توسط انتشارات فاتحان وارد بازار نشر شد. «برای تاریخ می‌گویم» عنوان کتاب دیگر اوست که در سال 1391 ازسوی انتشارات سوره مهر منتشر شده و شامل خاطرات محسن رفیق‌دوست است.
نظر شما