هبدیج با نوشتن این کتاب در سال ۱۹۷۹، تحولی نظری از مفهوم جامعهشناختی گروهها و رفتار جوانی که عمدتاً در قالب کـژروی ارائـه میشد، ارائه کرد. او با ارائه چارچوب نظری برخاسته از منظومه فکری چپ و بهطور خـاص اندیـشههـای آنتونیـو گرامشی، به بررسی موردی خُرده فرهنگ پانکهـا در بریتانیـای پـس از جنـگ مـیپـردازد.
هبدیج با بیان اینکه معنای خردهفرهنگ همیشه محل اختلاف است و «سبک» حوزهای است که در آن تعاریف متضاد با نیروی چشمگیر باهم تصادم دارند، تأکید میکند بخش اعظم این کتاب صرف توصیف روندی میشود که در آن اشیا باید بهعنوان «سبک» در خردهفرهنگ مکرراً احراز معنی کنند.
او در این کتاب تلاش میکند مفهوم «دیوارنوشته» را کشف کند و معانی نهفته در سبکهای مختلف جوانان پس از جنگ را بیرون بکشد.
به زعم هبدیج، واژه «خردهفرهنگ» آمیخته با رمز و راز است. این واژه حاکی از رازآلودگی، سوگندهای ماسونی و یک دنیای زیرزمینی است. این واژه همچنین مفهوم بزرگتر و به همان اندازه پیچیدۀ «فرهنگ» را تداعی میکند؛ بنابراین گفتار خود را باید با مفهوم فرهنگ آغاز کنیم.
نویسنده کتاب خُرده فرهنگ تأکید میکند: بهدنبال به رسمیت شناختن حق طبقۀ فرودست هستم (جوانان، سیاهپوستان، طبقۀ کارگر) تا چیزی را که از آنها ساخته شده است، تفسیر کنم؛ تا موقعیت فرودستی را که هرگز انتخاب آنها نبود بیارایم، تزئین کنم، هجو کنم و هر جا که ممکن است به رسمیت بشناسم و از آن فراتر روم.
هبدیج تأکید میکند بررسی سبکهای خُردهفرهنگ، صرفاً شکاف بین «زندگی روزمره» و «اسطورهشناسی» را تأیید میکند.
کتاب «خُرده فرهنگ: معنای سبک» به عنوان اثـری کلاسـیک در حـوزه مطالعـات فرهنگی شناخته شده است. این اثر توسط علی صباغی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ترجمه و به زودی از سوی انتشارات پژوهشگاه منتشر خواهد شد.
نظر شما