وجوه شخصیتی و هویتی محمدجواد مشکور در گفتوگو با نادره جلالی
مشکور کاشف مدفن شیخ شهابالدین سهروردی بود
مشکور به تاریخ باستان به این خاطر اهمیت میدهد که آن را یکی از ارکان عمده و مهم هویت ایرانیان میشناسد. از این منظر، توجه ایشان تنها به تاریخ ایران باستان هم جلب نشده است.
شما درباره شخصیت و هویت دکتر مشکور پژوهش مبسوطی داشتهاید. کمی درباره شاخصههای شخصیتی ایشان و ریشههای هویتیشان توضیح دهید.
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید ببینیم شخصیت دکتر مشکور در چه ساختار و فضای اجتماعی و فرهنگیای شکل گرفته است و این شخصیت در چه زمینههایی بر مخاطب خود اثر گذاشته است. میدانیم که دکتر مشکور در خانوادهای اهل علم و تقوا متولد شده است. پدرش شیخ علاءالدین مشکور از روحانیون مطرح عصر خود و شاگرد آخوند خراسانی و آقا ضیاءالدین عراقی بوده است. ایشان از طرف مادری هم از نوادگان حاج شیخ حسن سنگلجی بوده است که از علما و فقهای معروف تهران بوده است. با توجه به تولد در چنین خانوادهای و زیستن در چنین فضایی طبیعی است که از ابتدا با اصول و معارف اسلامی آشنایی پیدا کردهاند و چون خودشان هم به این زمینه علاقهمند بوده است، علم کلام و فقه و اصول و فلسفه و حکمت را از محضر دائیهایش که شریعت سنگلجی و آقا محمد و آقا مهدی سنگلجی بودهاند فرا میگیرد. البته به این اکتفا نمیکند و بعدها از محضر استادان بزرگ این عرصه نیز آقا مهدی آشتیانی درس میگیرد و بعدتر از محضر علمای بزرگی مانند میرزا فتحالله زنجانی که ملقب به شیخالاسلام است و کتاب معروف حاشیه بر رساله حدوث العالم ملاصدرا را نوشته است بهره میبرد.
سیر تحصیلات جدید استاد چگونه بوده است؟
ایشان تحصیلات دانشگاهی را در ایران و فرانسه گذرانده بودند. در فرانسه به دانشگاه سوربن رفته بودند و محضر اساتید بزرگی مانند امیل بنونیست زبانشناس و ایرانشناس فرانسوی یا بلاشر یکی از مترجمان معروف قرآن به زبان فرانسوی را درک میکند و در کلاسهای زبان پهلوی ژان دو مناش و همینطور کلاسهای هانری کوربن که استاد فرق شیعه بوده است شرکت میکند. طبیعی است که این جهد علمی آکادمیک هم در شکلگیری شخصیت و علائق دکتر مشکور تاثیر به سزایی داشته است. از دیگر اساتید موثر بر شخصیت دکتر مشکور، استاد ابراهیم پورداود بود که میتوانیم بگوئیم علاقهمندی ایشان به تاریخ ایران باستان تحت تاثیر ایشان بود.
نادره جلالی
توجه دکتر مشکور به تاریخ ایران باستان در کنار تاریخ اسلام از ایشان شخصیتی چندوجهی ساخته است و البته وجوه شخصیتی ایشان محدود به این دو حوزه نیست. کمی درباره انگیزههایی که باعث شدند توجه دکتر مشکور به تاریخ ایران باستان و متون آن دوره جلب شود توضیح دهید.
در واقع میتوانیم بگوئیم به تاریخ باستان به این خاطر اهمیت میدهد که آن را یکی از ارکان عمده و مهم هویت ایرانیان میشناسد. از این منظر، توجه ایشان تنها به تاریخ ایران باستان هم جلب نشده است. ایشان به ادبیات فارسی هم توجه ویژهای داشتهاند. ایشان به زبان به عنوان یکی از ارکان مهم هویتی نگاه میکردند و بر مبنای همین نگرش بود که دست به تصحیح گلستان سعدی و منطقالطیر عطار زدند.
ما به ویژه در نیمه اول قرن حاضر انشقاق قابل توجهی میان توجه به ایران و توجه به اسلام مشاهده میکردیم. تا حدی که نیاز بود درباره خدمات متقابل این دو به یکدیگر سخن گفته شود. در چنین شرایطی زیست علمی مشکور بیشتر جلب توجه میکند. کمی درباره ایدهای که در پس این برنامه پژوهشی بود بگوئید.
دکتر مشکور همواره میگفت ما دو فرهنگ داریم. یکی فرهنگ قبل از ورود اسلام به ایران است که این فرهنگ نشات گرفته از زرتشت است و بعد هم که دین اسلام وارد ایران میشود ما تحت تاثیر این دین قرار میگیریم. بنابراین معتقد بود جدا کردن این دو فرهنگ از هم بسیار مشکل است و در واقع معتقد بود امتزاج این دو فرهنگ غنی ایران و اسلام است که باعث به وجود آمدن فرهنگ غنیای که میشود آن را فرهنگ ایرانی-اسلامی نامید میشود و خب این را همیشه مایه افتخار خود میدانست و معتقد بود بزرگانی مانند سعدی، فردوسی و حافظ همگی خوشهچین فرهنگ ایرانی-اسلامی هستند. ایشان همچنین معتقد بود از نظر ملی توجه به زبان عربی و نیز توجه همزمان به این دو فرهنگ برای ما امری ضروری است.
توجه دکتر مشکور بیشتر متوجه جنبه ایرانی تحقیقاتشان بود یا جنبه اسلامی آن؟
تقریباً میتوان گفت این توجه متعادل بوده است. هم در زمینه تاریخ اسلام کارهای فراوان و مهمی دارند و هم در زمینه تاریخ ایران باستان.
مشکور علاوه بر اینکه شخصیتی علمی بوده است، در زمینه فعالیتهای اجرایی به ویژه در بعد دیپلماتیک به عنوان رایزن فرهنگی هم فعال بوده است. تاثیر این فعالیتهای اجرایی بر کار علمی ایشان چگونه بوده است؟ آیا تاثیری منفی داشته است یا در خدمت فعالیتهای علمی ایشان ارزیابی میشود؟
عمده کار دکتر مشکور تدریس و تحقیق و ترجمه و تالیف و تصحیح بوده است و هنگامی هم که مشاغلی اجرایی مانند رایزنی فرهنگی ایران را بر عهده میگیرد به همان کار تدریس و تحقیق خود ادامه میدهد. همانگونه که گفتم ایشان به مسئله هویت و فرهنگ ایرانی-اسلامی اهمیت فراوانی میدادند و بر این مبنا در مقام رایزن فرهنگی هم کارهای مهمی را در همین راستا انجام میدهند. از جمله اینکه در سوریه کرسی زبان و ادب فارسی را تاسیس میکند و به تدریس فرقههای اسلامی در دانشگاه دمشق مشغول میشود و همینطور کتابخانه عظیمی را در سوریه تاسیس میکند که در بخش ایرانشناسی بسیار قوی است. از دیگر اقدامات ایشان در این دوران کشف قبر شیخ شهابالدین سهروردی و معرفی آن بوده است. این اقدامشان هم نشان میدهد علاقهشان به پژوهش را حتی در زمانی که مسئولیت اجرایی داشتهاند فراموش نکردهاند و در این زمینه فعال بودهاند. در مجموع میتوان گفت تاسیس دو کتابخانه در زمینه ایرانشناسی یکی در محل رایزنی فرهنگی ایران در سوریه و یکی در کتابخانه مرکزی دانشگاه دمشق و همچنین عضویت در مجمع اللغه العربیه که قدیمیترین فرهنگستان زبان عربی است، پس از انتشار کتاب ارزنده فرهنگ تطبیقی زبانهای عربی و سامی به آن نائل شدند نمودی از جهد علمی ایشان در زمانی بود که فعالیتهای اجرایی هم بر عهدهشان بود.
از دیگر وجوه علمی دکتر مشکور که کمتر هم مورد توجه قرار گرفته است، توجه ایشان به تاریخهای محلی ایران و به طور مشخص فعالیتشان در زمینه تبریزپژوهی است. این فعالیت تا چه میزان در سیر فعالیتهای علمی استاد دارای اهمیت است؟
دکتر مشکور معتقد بود که تاریخ محلی که از آن با عناوینی نظیر تاریخ منطقهای یا شهرشناسی یا تاریخ ولایات و... هم یاد میشود با انگیزههای مختلفی مانند حب وطن، تفاخر ملی، یا انگیزههای شخصی به رشته تحریر درآمدهاند. به ویژه از قرن سوم هجری به بعد تواریخ محلی بسیار مورد توجه علمای تاریخ بودهاند و آثار قابل توجهی در این زمینه در دسترس ماست. این تواریخ محلی معمولاً بر سه پایه استوار هستند: اطلاعات جغرافیایی، اطلاعات تاریخی و اطلاعات رجالی. بر همین مبنا دکتر مشکور از آنجا که مدتی در دانشگاه تبریز به تدریس مشغول بوده است و در آن سامان با اساتید بزرگی در ارتباط بوده و مطالب مهم علمی را از آنها میشنیده و یادداشت میکرده است، کم کم به این فکر میافتد که تاریخ محلی تبریز تا پایان قرن نهم را به رشته تحریر درآورد. کتاب را در چهار بخش نوشته است. بخشی به جغرافیای تبریز و بخشی به جغرافیای تاریخی این خطه اختصاص دارد که در این بخش دکتر مشکور درباره گورستانها، مساجد، بازارها و... در شهر تبریز اطلاعات ارزندهای را به مخاطب میدهند و همچنین تحقیقات ارزنده خود درباره زلزلههای تبریز را در این بخش ارائه دادهاند.
آیا پژوهشهایی از دکتر مشکور باقی مانده که هنوز منتشر نشده باشند؟
جشننامهای درباره دکتر مشکور در دست انتشار است که دوست عزیزم آقای دکتر میرسعید میرمحمدصادق گردآوری آن را بر عهده گرفتهاند و کارهای آن رو به اتمام است. من و دکتر میرمحمدصادق همچنین مجموعه مقالات دکتر مشکور را گردآوری کردهایم که تنها یک جلد آن با نام نامه باستان منتشر شده و متاسفانه هنوز نتوانستهایم باقی مقالات را در اختیار مخاطبان قرار دهیم. همچنین باید اهتمامی برای انتشار مجدد آثاری که از دکتر مشکور چاپ شده و در حال حاضر کمیاب و نایاب هستند صورت بگیرد و بر آن هستیم که در زمینه تجدید چاپ این آثار هم اقداماتی انجام دهیم.
نظرات