فرهاد طاهری پژوهشگر و نویسنده حوزه ادبیات و تاریخ در یاددشتی به کتاب تازه منتشر شده از کامیار عابدی پرداخته است.
اینکه پژوهشگر صاحبنظر «شعر ادبیات معاصر ایران» سراغ کسی رفته که زبان فارسی، بسیار از ذهن و زبان این زبانشناس به ظاهر فراموش شده اندوختهها در گنجینه واژگان خود جای داده مهمترین انگیزهام در نوشتن این سطرها بوده است. شاید بسیاری از نویسندگان و مترجمان خوشفکر و نوآور بارها در نوشته خود تعابیر و اصطلاحات ستارهشناسی، اخترشماری، مردمخوار، کرانه، کوچنشین، دریانوردی، پرورش، سرراست، ویرایش، سوگنامه، دستنویس، رسته و.... را به کار برده، بیآنکه دانسته باشند این کلمات حاصل نازکاندیشیهای زندهیاد دکتر محمدمقدم در برابریابیها و واژهسازیهای اوست. کتاب محمد مقدم شاعر و زبانشناس، از جنبه پی بردن به تاریخ فرهنگی و تدوین تاریخ مؤسسات آموزش عالی در ایران نیز حائز اهمیت است.
یکی از آفتهای بسیار شایع تحقیقات ادبی و تاریخی در ایران (مخصوصا در محیطهای دانشگاهی) غفلت از «حال در دسترس و شفاف» و غرق در «گذشتههای ناروشن و مبهم » است. شماری از محققان و استادان بسیار بزرگ و صاحب نام دانشگاههای ایران ظاهرا خوش دارند با غفلت از معاصران خود و نیز با پنهانکاریهای کاملا آگاهانه درباره زندگانی و فرازوفرود دفتر حیات فکری و علمی خود، در آینده کمکرسان اسطورهسازیها و حکایتپردازیهای پژوهشگران شوند. بارها پیش آمده که وقتی خواستهام درباره شخصیتی یا مجلهای یا موضوعی «معاصر» مقالهای بنویسم با فقدان جزئیات دانستنیها یا با دنیایی از تناقض در اقوال و اظهارنظرها مواجه شدهام. اصولا اگر به این نکته خیلی اساسی در تحقیقات ادبی و تاریخی خود توجه کنیم که ثبت جزئیات زندگانی و سوانح مهم دفتر حیات فکری و آثار شاعران و نویسندگان معاصر، بهترین و مطمئنترین ابزار منتقدان و صاحبنظران در تحلیل و فهم و نقد متون و درک شخصیت شاعران و نویسندگان در آینده خواهد بود اهمیت آثاری از نوع کتاب محمد مقدم بیشتر خود را خواهد نمایاند. عمده تکنگاریهای پژوهشگر فرهیخته جناب عابدی (آثاری که درباره بیژن جلالی، سیمین بهبهانی، محسن هشترودی، و...... به قلم آوردهاند) به نظرم پاسخی جامع به این نیاز بسیار ضروری زمان ماست. کتاب محمد مقدم، به نوعی ادای دین نیز به زحمات شخصیتی است که بعضی ملاحظات غیراخلاقی متأسفانه جایگاه واقعی او را شاید (و بارها خود شاهد بودهام) در سایه از یادرفتگیها افکنده است. بارها در مجامع دانشگاهی صحبت زبانشناسی و تاریخ زبانشناسی و بزرگان زبانشناسی شده است بیآنکه نامی از زندهیاد محمد مقدم به میان آید. آخرین همین بارها که خود حضور داشتم همین چند وقت پیش و در مجالس تشییع پیکر و بزرگداشت یکی از زبانشناسان فرهیخته دانشگاه تهران بود!
محمد مقدم، شاعر و زبانشناس، کتابی خوشدست و خوشخوان است. در نهایت ایجاز و در عین حال شامل و کامل به قلم آمده است. سعی بلیغ نویسنده کتاب در جستوجوی منابع که تقریبا هرچه درباره دکتر مقدم بر صحیفه کاغذ نقش بسته از نگاه نویسنده دور نمانده است و نثر بسیار پاکیزه و تحقیقی بدون تعارف و اغراق و ستایش نویسنده، اولین نکته نظرگیر بخش نخست کتاب است (بخش نخست، محمد مقدم: نگاهی به زندگی، مقدم شاعر، مقدم زبانشناس، پایان سخن، فهرست منابع و مآخذ). شاید یک نکته بهعنوان تکمله بخش نخست ذکرش خالی از لطف نباشد. کامیار عابدی در زیر عنوان «نگاهی به زندگی» نوشتهاند: «پیوندهای این خانواده به محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات پرشهرت دوره ناصری میرسد ...».
محض اطلاع خوانندگان کتاب باید یادآور شوم که عبدالعلیخان ادیب الملک، برادر بزرگ محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، سلسله نسب این خانواده را به واسطه هفت پشت به بردی بیگ، نواده جوجی پسر چنگیزخان مغول رسانده و آورده است که شماری از سرشناسان طایفه اجدادش از زمان صفویه همواره از جلوداران سپاه ایران در جنگها بودهاند و ظاهرا به همین سبب عنوان و نام «مقدم» یافتهاند. (برای اطلاع بیشتر از خاندان اعتمادالسلطنه خوانندگان میتوانند به مدخل «حاج علی خان مقدم مراغهای» به قلم نویسنده این یادداشت، در جلد ۱۹ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی مراجعه فرمایند).
بخش دوم کتاب باعنوان «در آیینه یادها و آراء» است. در این بخش اظهارنظر شماری از شخصیتهای فرهنگی و نویسندگان و استادان درباره دکتر محمدمقدم نقل شده است: ایرج افشار، محمدرضا باطنی، فریدون بدرهای، علی محمد حقشناس، محمدرضا شفیعی کدکنی، هرمز میلانیان، پرویز ناتل خانلری و...
به نظرم اگر نویسنده فاضل کتاب، چکیده و خلاصهای از این اظهارنظرها را در مقام شاهد تأیید کننده اظهارنظرهای خود در بخش نخست میگنجاند شاید تأثیرگذارتر مینمود. از طرفی هم بعضی از این اظهارنظرها به نظرم کمک چندانی به شناخت بیشتر دکتر محمد مقدم نمیکند (مانند اظهارنظر فریدون بدرهای یا علی محمد حقشناس). سه منظومه کمیاب «راز نیمشب»، «بانگ خروس»، «بازگشت به الموت» (از سرودهای دوران جوانی محمد مقدم طی سالهای ۱۳۱۳- ۱۳۱۴) بخش سوم کتاب را به خود اختصاص داده است. بخش چهارم کتاب نیز «تحلیلهای زبانشناختی» نام دارد که نوشتهای از دکترمقدم (باعنوان «زبان فارسی») و گفتوگویی با او و نمونههایی از برابریابیها و واژهسازیهای اوست.
کتاب محمد مقدم، اثری ارزشمند و خواندنی است اما به قول دوستی فاضل ای کاش نویسنده دانشمند کتاب، پاس خاطر دغدغههای عمر پربار دکتر مقدم را نکتهبینانهتر گرامی میداشت و به حساسیتهای بیوقفه آن مرحوم در طی زندگانی توجه بیشتری میکرد و لااقل تشدید روی کلمات «محمد» و «مقدم» در عنوان جلد کتاب نمیگذاشت!
محمد مقدم
شاعر و زبانشناس
کامیار عابدی
انتشارات مروارید
چاپ اول، زمستان ۱۳۹۷
نظرات