منصور ضابطیان در جشن امضا و رونمایی از کتاب «موآ»، سفرنامه او به ویتنام، گفت: جوانان ویتنامی معقدند جنگ ویتنام، مسئلهای مربوط به گذشته و در واقع تمامشده، است.
نویسنده کتاب «مارک دوپلو» افزود: خیلی از دوستانم هستند که حسرت زندگی من را میخورند و با وجود اینکه درآمد آنها از من بیشتر است، همواره به من میگویند خوش به حالت که همیشه سفر میکنی! درحالی که من اعتقاد دارم هر آدمی اگر چیزی را با تمام وجود بخواهد، به آن میرسد؛ کافی است تو با عمق وجودت چیزی را بخواهی و زندگیات را بر این اساس تعریف بکنی.
ضابطیان تصریح کرد: من خیلی سفر رفتهام ولی شاید اگر این سفرها را نرفته بودم خانهام ۳۰۰ متری بود و ماشینم بنز! ولی در عوض آن، چیزهای دیگری را در زندگی تجربه کردم؛ به رویایم که سفر کردن بود، رسیدم.
نویسنده کتاب «چای نعناع» ادامه داد: زمانی که مردم در خیابان با من عکس میگیرند و من را میشناسند، خوشحال میشوم اما زمانی که کسی به من بگوید من کتابت را خواندهام، بال درمیآورم چون اعتقاد دارم کسی که کتاب من را میخواند، اندیشهام را قبول داشته است.
ضابطیان درباره دلیل انتخاب ویتنام برای سفر و نوشتن سفرنامه درباره آن ادامه داد: به هر کشوری که میرفتم همین سوال برای مخاطبان پیش میآمد. من هم در پاسخ میگویم همیشه سعی میکنم کتابها تنوع داشته باشند. سباستین در آمریکای لاتین بود، کتاب بعدی در مراکش بود و تصمیم گرفتم در این کتاب، ویتنام را انتخاب کنم و به نوعی تعادل را حفظ کردم.
این سفرنامهنویس در ادامه درباره روحیات ویتنامیها گفت: آمریکاییها و ویتنامیها زمانی جنگ بدی داشتند اما جوانان ویتنامی عقیده دارند این موضوع اختلافی بین پدرانشان و مربوط به گذشته بوده و تمام شده است.
ضابطیان با اشاره به اینکه جهان، جهان نبرد است ولی این نبرد دیگر نظامی و همراه با تنفر نیست، گفت: امروز نبرد، نبردی است که آدمها سعی میکنند از راههای دیگری وارد شوند اما ویتنامیها یاد گرفتهاند تنفر را در موزهها بگذارند و زندگی کنند.
نویسنده کتاب «سباستین» با اشاره به وابستگی خود به سرزمین مادری خود، یادآور شد: سفر باعث شد بیشتر عاشق وطنم بشوم و با اینکه موقعیتهای خیلی خوبی در خارج از کشور برای کار داشتم ولی زمانی که فکر میکنم لحظهای نتوانم به وطنم باز گردم، احساس کردم نباید این پیشنهاد را بپذیرم.
ضابطیان در ادامه در پاسخ به سوال یکی از مخاطبان درباره نقش ممیزی در آثارش گفت: در کتابهای «چای نعناع»، «موآ» و «سباستین» هیچ ممیزی صورت نگرفت بجز عکسی در کتاب «چای نعناع» که حذف شد اما مجوز متن آن خیلی سریع صادر شد.
این سفرنامهنویس ادامه داد: من خودم را فقط یک تهیه کننده که برنامه روی آنتن ببرد، نمیدانم، خودم را صاحب یک مسئولیت اجتماعی در برابر جامعه هم میدانم. همانطور که گاندی میگوید مردمانی را که کتاب میخوانند، نمیشود گول زد.
وی در پاسخ به سوال یکی دیگر از مخاطبان که چه چیزی باعث میشود شما ترجیح بدهید انفرادی سفر کنید؟، گفت: من سفر میروم تا دربارهاش بنویسم و دنبال قصه بگردم. قصه را آدمها به من میدهند. آدمهایی که با آنها آشنا میشوم نه کسانی که آشنا هستم. در سفرهای دسته جمعی نیز زمان ما تمام وقت صرف همدیگر میشود و انسان جدید و فکر جدید به تو اضافه نمیشود.
این نویسنده با اشاره به اینکه تنها سفر میروم ولی تنها نمیمانم، ادامه داد: سفرهایی که من میروم نیاز به چابکی دارد که نمیتوانم منتظر همسفر بمانم چون چابکی را از من میگیرد؛ با این وجود تنها سفر رفتن به معنای تنها ماندن در سفر نیست.
ضابطیان در پایان این آیین و پیش از جشن امضای کتابش در پاسخ به این سوال که پس از آنکه تمام کشورها را دیدید، دوست دارید دوباره کدام کشور را ببینید؟ گفت: تمام کشورها را بجز دو کشور عراق و سوریه دوست دارم دوباره ببینم ولی از نظر گستردگی، آمریکا را انتخاب میکنم چون پنج ایالت اآمریکا را دیدهام و دوست دارم سایر ایالتها را نیز ببینم. البته برزیل نیز جزو گزینههایی است که دوست دارم به آن سفر کنم.
نظر شما