مروری بر کتاب «کارنامه مصدق» نوشته ارسلان پوریا
واکنش رسانههای جهان به ملی شدن صنعت نفت ایران چگونه بود؟
«کارنامه مصدق» منبع دسته اولی درباره دوران نخستوزیری مصدق است و به گفته بهمن پوریا، محمد مصدق پیش از انتشار کتاب آن را دیده و نظرات او نیز در کتاب اعمال شده است.
ارسلان فصیحی سر ویراستار نشر ققنوس، درباره سرنوشت کتاب ارسلان پوریا، به ایبنا گفت: «این کتاب، یک بار پیش از انقلاب به صورت محدود، در حدود 300 نسخه، تکثیر شد. آن هم در حالی که با ماشین تایپ خانگی تایپ و با دستگاه استنسیل تکثیر شده بود و در واقع از جمله کتابهای ممنوعه بود. بعد از آن در ایتالیا، در سال 1354، انتشارات مزدک اقدام به چاپ این کتاب میکند و سپس نسخههایی از آن را به ایران میفرستند. این نکته را هم در نظر داشته باشید که این کتابها، هیچ کدام نام مولف ندارد.
فقط روی جلد نوشته یکی از اعضای سازمان حزب توده و با اسم مستعار «پارسا یمگانی» هم در ایران منتشر میشود و دیگر چاپ نمیشود. به همین خاطر، مولف این کتاب تا قبل از انتشارش توسط نشر ققنوس، نامشخص بود. حتی بعد از انقلاب هم که در سال 1358 در ایران منتشر میشود، نام مولف نامعلوم است. در چاپ انتشارات ققنوس، برای اولینبار نام مولف روی جلد آمده است. یکی از دوستان ارسلان پوریا، به نام مرتضی ثاقبفر، یک بار کتاب چاپ انتشارات مزدک را به دفتر انتشارات ققنوس آورد و گفت؛ این را ارسلان پوریا نوشته و ارزش چاپ مجدد را دارد.»
کتاب «کارنامه مصدق» در چهار بخش تالیف شده است. بخش اول به «سیاست موازنه منفی» مصدق اختصاص دارد. بخش دوم «ملی شدن صنعت نفت یا به نام سعادت ملت ایران» نام گرفته است. بخش سوم و چهارم کتاب نیز هر دو «فرمانروایی مردم» نام گرفتهاند. چهار بخش کتاب در مجموع شامل سی دو دو فصل هستند. این کتاب منبع دسته اولی درباره دوران نخستوزیری مصدق است و به گفته بهمن پوریا، محمد مصدق پیش از انتشار کتاب آن را دیده است و نظرات او نیز در کتاب اعمال شده است. (10)
ارسلان پوریا که متولد 1308 در سلماس بوده و در سال 1373 درگذشته است، از اعضای سازمان جوانان حزب توده بوده است و در هنگام وقایع 28 مرداد سال 1332 به عنوان نماینده این حزب در گردهمایی «انجمن جهانی جوانان» در رومانی به سر میبرده است. همین حضور بلاواسطه او در صحنه و فعالیت او در بازه زمانی سال 1332 و پیش از آن، این کتاب را به متنی پراهمیت در زمینه مطالعات مرتبط با نهضت ملی شدن صنعت نفت تبدیل کرده است.
در کتاب کارنامه مصدق، به وقایع مرتبط به ملی شدن صنعت نفت و به ویژه واکنشهای جهانی به این واقعه نیز به خوبی پرداخته شده که خواندن آن خالی از لطف نیست:
«انقلاب نفت در فرجامین روزهای سال 1329 به فرجامین صفحه تیرهروزی ملت رسید و چون در 29 اسفند رای مجلس شورای ملی در مجلس سنا نیز به اتفاق پذیرفته شد، پس اندیشه مصدق قانونِ کشوری و روز 29 اسفند روز ملی شدن صنعت نفت و جشن عمومی ایرانیان شد که فردای آن نخستین روز بهار سال 1330 بهار پیروزمند ملت ایران بود.
ملی شدن صنعت نفت ایران همچون بزرگترین پیشامد سیاسیِ روز سراسر جهان را از شگفتی و ستایش آکنده کرد. نخست در کشورهای بند شده موجی از درخواست ملی شدن امتیازهای استعماری برخاست و پیش از همه در مصر و برمه چنین بود. در همان نخستین روزهای پس از ملی شدن صنعت نفت ایران، اندیشه ملی شدن صنعت نفت در برمه و اندیشه ملی کردن کانال سوئز در مصر در میان ملت و دولت ایشان گسترش یافت. در دیگر کشورهای خاورمیانه نیز درخواستهای مردم برای نفت به میان آمد.
سیاستهای گوناگون با خبر ملی شدن صنعت نفت ایران گوناگون برخورد کردند. یش از همه استعمار انگلستان بود که بزرگترین کوبه را میخورد. انگلیسیان میکوشیدند چنین وانمود کنند که ملی شدن صنعت نفت انگاره «کمونیست»های ایران به راهنمایی شوروی بوده است، و باز چنین وانمود میکردند که پس از ملی شدن، نفت ایران به دست شوروی خواهد افتاد و ایران به دست حزب توده در شمار کشورهای دستنشانده شوروی در میآید... در برابر این سیاست انگلیس، شورویها هم ملی شدن صنعت نفت را انگاره فریبکارانه آمریکا مینامیدند. در شماره 28 اسفندماه 1329 روزنامه کیهان در مورد مقاله پراودا، ارگان حزب کمونیست شوروی، ضمن غمخواری برای رزمآرا چنین نوشته شد:
"پراودا... تاکید نموده است که ژنرال علی رزمآرا نخستوزیر سابق ایران از طرف کسانی به قتل رسید که با آمریکائیان ارتباط نزدیک دارند. پراودا سپس میگوید اگر به حقایق مطلب پی ببریم، به سهولت معلوم میشود که انگلیسها و روسها در این قتل دست نداشته و فقط آمریکاییها از این حادثه استفاده کردهاند..."
ارسلان پوریا
روز 29 اسفند، مصدق در پاسخ به آگاهینگاران روزنامهها درباره بدگوییهای شرق و غرب از جنبش بزرگ ضد استعماری در ایران گفت: "جبهه ملی که خود را نماینده تمایلات و افکار اصلاحطلبانه و آزادیخواهانه ملت ایران میداند با تصمیم قاطع برای ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور ایران شروع به اقدام نمود و با تکیه به احساسات و افکار عمومی ملت ایران و جلب نظر و توجه مطبوعات مملکت و افراد موثر و مقید خارج از مجلس موفق شد که این تصمیم را به صورت قانون از تصویب مجلس شورای ملی بگذراند... تذکار این نکات را زائد نمیدانم. یکی اینکه هیچ عامل و هیچ تمایل سیاست خارجی در این امر مهم کمترین تاثیر یا مداخله نداشته است. دیگر اینکه ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور ایران مبنی بر حق حاکمیت ملت ایران است که از حقوق طبیعی و انکارناپذیر هر ملتی شمرده میشود."
یکی از دشمنانهترین سیاستها درباره ملی شدن صنعت نفت ایران سیاست هیئت حاکمه ترکیه بود. فردای ملی شدن صنعت نفت روزنامه کیهان نوشت: "از ترکیه خبر میرسد که اخبار ملی شدن نفت ایران ترکیه را بیاندازه نگران ساخته است. روزنامه ظفر مینویسد اقدام اخیر احتمال دارد سیاست آمریکا و انگلستان را در ایران ساکتتر سازد، اما خطر احتمالی این است که در برابر نفوذ شوروی بسط یابد."
هیئت حاکمه ترکیه به جای آنکه به شوند (دلیل) همسایگی و پیشینه تاریخی ایران و ترک دوستی را نگه دارد و از آزاد شدن یک ملت آسیاسی خرسندی کند، تا پایان دشمن ملی کردن صنعت نفت ایران بود.
از این گذشته، جنبش ایران در جهان بازتاب نیکی داشت. جنبشهای آزادیبخش و حزبهای ضداستعمار و کمونیستهای حقیقی به ملت ایران شادباش میگفتند.» (216 تا 218)
کتاب «کارنامه مصدق» نوشته ارسلان پوریا را نشر ققنوس در سال 1397 با شمارگان 1100 نسخه و قیمت هفتادوپنج هزار تومان در 736 صفحه منتشر کرده است.
نظرات