علیرضا فولادی، استاد ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان گفت: هنر اصلی عبید نقیضهسازی از ژانرهای گذشته است. لغتنامه هم با نقیضه در کار عبید وارد شده و لغتنامهای طنز با عنوان تعریفات از مجموع لغتنامههایی که وجود داشته ارائه کرده است. علاوه بر این کار جالبتر عبید «تعریفات ملا دو پیازه» است، که در همین ژانر لغتنامه طنزآمیز میگنجد و به نظر من ارزش طنزی این دومی حتی بیشتر از اولی است.
علیرضا فولادی ضمن اشارهای مختصر به جلسه گذشته درسگفتارهایی درباره عبید زاکانی که به گونهشناسی طنز اختصاص داشت، گفت: ارسطو بهطورکلی گونههای ادبی را شامل حماسی، تراژدی و کمدی میداند. بعداً از یک دیدگاه، نظر ارسطو را کامل کردند و گونههای ادبی را به روایی (شامل غنایی و حماسی) و نمایشی (شامل تراژدی و کمدی) تقسیم کردهاند؛ که چون دیدگاه ارسطو ناظر به ادبیات روایی و نمایشی بوده، در واقع اسم طنز را کمدی گذاشته و با این اسم جنبه نمایشی طنز را در نظر داشته است.
فولادی ادامه داد: اما ادبای ایران انواع ادبی را شامل حماسی، غنایی و تعلیمی میدانستند؛ که دکتر رزمجو نوع انتقادی هم به این سه اضافه میکند و شامل چهار نوع میداند. ادبای ما در نظر اول طنز را زیرمجموعه ادبیات غنایی میدانند و در نظر دوم -که نوع انتقادی را هم اضافه میکند - طنز را جزو ادبیات انتقادی میدانند. چه در نظر ارسطو و چه ادبای ما که بعدا این نظریه را مقداری تغییر دادند؛ از یک دیدگاه کلی به آثار ادبی نگاه شده، که عواطف کلی و تاثیری است که اثر ادبی میگذارد.
اساساً عبید با طنز منثور شناخته میشود
سخنران نشست در ادامه گفت: اگر طنز را به عنوان یک زیرمجموعه از ادبیات غنایی یا انتقادی در نظر بگیریم؛ متوجه میشویم خود طنز زیرمجموعه فراوانی دارد، که این زیرمجموعهها در آثار عبید هم دیده میشود. هرکدام از این زیرمجموعهها از یک جهت قابل طبقهبندیاند؛ مثلا از جهت موسیقی میتوان آنها را به دو نوع منثور و منظوم تقسیم کرد؛ که اساساً عبید با طنز منثور شناخته میشود. هرچند عبید طنز منظوم هم دارد و «موش و گربه» او در این زمینه مشهور است؛ ولی باید در نظر داشت که به جز «موش و گربه»، طنزهایی که عبید را به شهرت رساند، طنزهای منثور او است.
استاد ادبیات فارسی دانشگاه کاشان ضمن اشاره به طبقهبندی انواع ادبی بر اساس درونمایه، مخاطب و...، درباره انواع طنز منثور عبید گفت: یکی از انواع طنز منثور عبید، «پندنامه صدپند» اوست، که خود عبید در مقدمه این کتاب اشاره میکند، در گذشته پندنامه وجود داشته است؛ از جمله «پندنامه افلاطون به ارسطو» یا «پندنامه انوشیروان» که من بر اساس آنها صدپند خود را نوشتم. ولی از لحاظ شگرد طنزساز؛ پندنامه عبید، نقیضه آن پندنامههای «جد» است.
وی ضمن خواندن بخشهایی از «پندنامه صدپند» عبید به ژانر لغتنامه که زیرمجموعه، ژانرهای منثور عبید است؛ اشاره کرد و افزود: هنر اصلی عبید نقیضهسازی از ژانرهای گذشته است. لغتنامه هم با نقیضه در کار عبید وارد شده و لغتنامهای طنز با عنوان تعریفات از مجموع لغتنامههایی که وجود داشته ارائه کرده است. علاوه بر این، کار جالبتر عبید «تعریفات ملا دو پیازه» است، که در همین ژانر لغتنامه طنزآمیز میگنجد و به نظر من ارزش طنزی این دومی حتی بیشتر از اولی است.
عضو هیات علمی دانشگاه کاشان در ادامه نمونههایی از تعریفات و رساله «تعریفات ملا دوپیازه» عبید خواند و به ژانر حکایتنامه به عنوان یکی از ژانرهای منثور عبید اشاره کرد و افزود: حکایتنامه سابقه زیادی در ادب فارسی دارد، منتهی حکایتنامههای ادب فارسی معمولا موضوعیاند؛ ولی عبید فقط با نظر به هزل بودن حکایات دو حکایتنامه تحت عنوان «رساله دلگشا» نوشته و در لطایفش قرار داده است، که در واقع خندهانگیزترین بخشهای طنز عبید است.
«رساله دلگشا» خندهانگیزترین بخشهای طنز عبید است
وی افزود: موضوع این حکایتنامهها که یکی فارسی و یکی ترجمه عربی به فارسی است، اخلاقی و اجتماعی است؛ ولی گاهی سیاسی و گاهی هم فرهنگی میشود. عبید در مقدمه «رساله دلگشا» خیلی آگاهانه بیان میکند که هزل در سخن، مثل نمک در طعام است و من برای اینکه انسان نباید یکسره به جد یا هزل بپردازد و هر دو ملالآور است؛ برای تعدیل روحیه، این حرفها را گردآوری کردهام.
سخنران نشست در ادامه گفت: از جمله ژانرهای دیگری که در ضمن طنزهای منثور عبید میگنجد، ژانر «نامهنگاری» است، که عبید به این ژانر هم با شگرد طنزآمیز نقیضه عنایت کرده است. همچنین «مقامه» یکی دیگر از ژانرهای منثور عبید است، که در «ریشنامه» او دیده میشود. در «ریشنامه» عبید زاکانی اشارهای به سعدی میشود و نشان میدهد که او در نوشتن مقامه کوتاه خود، به گلستان سعدی عنایت داشته است؛ چراکه اساساً سعدی هم در گلستان تحت تأثیر مقامنویسی است. البته قابل ذکر است که «ریشنامه» بیشتر هزل است، تا اینکه آموزندگی و تعلیم داشته باشد.
فولادی ضمن تأکید بر گفتههای جلسه قبل خود درباره طنز عبید، گفت: اوج طنزهای منثور عبید کتاب «اخلاقالاشراف» اوست. این کتاب از لحاظ ساختار، یک نوع کتاب اخلاق است که خودش یک ژانر است؛ ولی باز هم عبید به صورت نقیضهسازانه وارد ژانر کتاب اخلاق شده است. عبید در این اثر اخلاق را تحت دو قسمت با عنوان «مذهب قدما» و «مذهب مختار» - که مذهب امروزیان باشد- میآورد و طنز آفرینی عبید در قسمت «مذهب مختار» اتفاق افتاده است.
وی افزود: «اخلاق الاشراف» هفت باب دارد، که اسم هر باب آن، دقیقاً اسم یکی از بابهای کتابهای اخلاق گذشته است. شگرد خاصی که عبید برای طنزسازی در این اثر به کار برده، علاوه بر نقیضه، دلیل عکس است. در این کتاب اخلاق، زیاد نظم وارد نشده، اما حکایت وارد شده است؛ یعنی عبید به تبع موضوعات، گاهی حکایتی انتخاب میکند و داخل بحث اخلاقی قرار میدهد.
عضو هیات علمی دانشگاه کاشان در بخشی از سخنان خود گفت: در میان طنزهای منثور عبید، ژانر دیگری هم وجود دارد، که متاسفانه در کلیات او نیست و آن هم ژانر «فالنامه» است، که ظاهراً در نسخ خطی نبوده است. گفته میشود. فالنامه یک ژانر نثر است که فالهای مختلف را در آن میآورند. عبید در فالنامه هم همین بحث نقیضهسازی از فایلها را دارد و به نوعی باورهای خرافی مردم را توسط فالنامهها مورد انتقاد قرار میدهد.
فولادی در ادامه به بخش دوم طنزهای عبید یعنی طنزهای منظومه او پرداخت و گفت: مشهورترین طنزهای عبید منظومه «موش و گربه» است، که قالب منظومه دارد؛ منتهی فرقی که با منظومههای قبلی دارد این است که، آن منظومهها در قالب مثنوی هستند، ولی منظومه «موش و گربه» عبید در قالب قصیده سروده شده و یک قصیده روایی بلند است.
جنبه سیاسی منظومه «موش و گربه» قوی است
او ادامه داد: در این روایت موش و گربه نقش ایفا میکنند. البته قبل از عبید در «کلیله و دمنه» هم موش و گربه در داستان اخلاقی نقش ایفا کردهاند، اما عبید این را با مایه طنز عرضه میکند. تفاوت ویژهای که «موش و گربه» با دیگر آثار عبید دارد، این است که در اینجا عبید سیاسی شده است. در واقع طبق نظر تحلیلگران، گربه امیر مبارز الدین و رئیس موشها، شاه شیخابواسحاق اینجوی است. به هر حال جنبه سیاسی این منظومه قوی است.
سخنران نشست ضمن تعریف داستان منظومه «موش و گربه» و قرائت چند بیتی از آن گفت: در «موش و گربه» علاوه بر حکایت طنزآمیز که موش و گربه در آن نقش ایفا میکنند؛ یک نوع نقیضهسازی زبانی ملاحظه میشود؛ مثلاً الفهای ابلاغ، نقیضهای از شعرهای شاعرانی است که این نوع الفها را به کار میبرند؛ عبید این الفها را به صورت افراطی به کار برده و همین افراطی بهکار بردن او، حالت نقیضهسازی و طنز پیدا کرده است.
فولادی در پایان گفت: «موش و گربه» معروفترین اثر طنز منظوم عبید است. او علاوه بر موش و گربه در قالبهای منظوم دیگر هم طنز دارد؛ بهویژه در قالب قطعه و رباعی، تعداد بیشتری طنز سروده است. در دیوان عبید، قصایدش همه جدیاند و در لطایفش چیزی تحت عنوان قصیده وجود ندارد.
نظر شما