طی سالهای گذشته عناوین نه چندان متعدد اما گوناگونی از كتب مرجع تاريخ هنری منتشر شده است، پروسه شناسایی، بررسی و درواقع انتخاب کتاب «سیهزار سال هنر» برای ترجمه به فارسی چگونه رخ داد؟
گلناز صالحکریمی: خانم منیره پنجتنی حدود سال 91 این کتاب را به پیشنهاد انتشارات کتابسراینیک و کارگاه نشر و گرافیک سپاس، مطالعه و بررسی کرد و بعد، به من پیشنهاد کرد کتاب را به کمک هم ترجمه کنیم. به نظر ما این کتاب از جهاتی متفاوت با بقیه تاریخ هنرهایی که به فارسی چاپ شدهاند آمد و به فکرمان رسید که چنین نگاه نسبتا جامع و غیر اروپا محوری به تاریخ هنر، میتواند برای خواننده فارسیزبان جذاب و آموزنده باشد. به خصوص که این کتاب متکی بر تصویرهایی با کیفیت بسیار بالاست، که ناشر محترم تلاش کرده در نسخه فارسی هم این کیفیت حفظ شود.
-اگر موافق باشید به کتاب «سیهزار سال هنر» و مشخصاتش بپردازیم. این اثر از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
منیره پنجتنی: کتاب سیهزار سال هنر (انتشارات فایدون – 2007) مشتمل بر 1000 اثر هنری متعلق به فرهنگها و تمدنهای مختلف است که بر اساس ترتیب گرد آمدهاند. اولین اثر هنری در کتاب مربوط به 28هزار سال قبل از میلاد است و تاریخ آخرین اثر به سال 2001 بازمیگردد. هر اثر یک صفحه تمام را به خود اختصاص داده است که در آن علاوه بر تصویری از اثر، متن دقیق و سودمندی برای معرفی اثر، توصیف خصوصیات سبکی، اهمیت تاریخی، زمینه اجتماعی و گاه اقتصادی اثر آمده است. علاوه بر اینها، کادری نیز به منزله شناسنامه در هر صفحه وجود دارد که در آن نام کنونی کشوری که اثر در آنجا خلق شده، نام اثر و هنرمند، اندازه، جنس، فرهنگ یا تمدن حاکم در زمان ساخت اثر و سبک آن نیز نوشته شده است. پس از اتمام متن اصلی کتاب، یک نمودار تاریخی-جغرافیایی داریم که در آن تاریخ پیدایش و افول فرهنگها، زمان پیدایش نهضتها و جریانهای هنری در محدوده جغرافیایی به تفکیک به نمایش درآمدهاند. پس از آن فهرست آثار کتاب همراه رخدادهای تأثیرگذار در زمانه این آثار آمده است. جذابیت و اهمیت فهرست این است که وقتی نام اثر را میبینیم، کشور صاحب اثر و حدود تاریخی آن نیز در کنار آن دیده میشود و در پایین صفحه میتوانیم رخدادهای سیاسی، اجتماعی، هنری و همچنین برخی کشفیات علمی را که تأثیراتی در پدید آمدن این آثار داشتهاند ببینیم. پس از آن به واژهنامه میرسیم که در آن بسیاری از تکنیکهای ساخت آثار هنری موجود در کتاب شرح داده شدهاند و در خصوص بسیاری از فرهنگها و تمدنها اطلاعات مختصری ارائه شده است. در پایان هم نمایه آمده است که تمام نامهای خاص این کتاب، اعم از نام هنرمندان، اثرها، سبکها، مکانها، دورهها در آن به صورت دو زبانه و با شماره صفحه ذکر شدهاند.
گلناز صالحکریمی: همانطور که توضیح دادند، قدیمیترین اثر متعلق به 28هزارسال قبل از میلاد مسیح و مجسمهای یافته شده در آلمان است. بعد از آن نمونههایی از صربستان، رومانی، عراق، نیجر، ایران، چین و... قرار گرفته و در یک خط تاریخی، تمام نقاط زمین را دربرمیگیرد. در این کتاب تقدمی برای هنر اروپایی وجود ندارد و آثار به ترتیب زمان معرفی شدهاند. همچنین آثاری از آسیای شرق دور، خاورمیانه، آفریقا و... در کتاب هست که در هیچکدام از کتب تاریخ هنر دیده نمیشوند. هر صفحه از کتاب شامل یک عکس و یک متن است که درباره دوره، تکنیک، معنای اثر در بافت اجتماعی خود و... توضیح میدهد. تمام مدیومهای هنری در این کتاب آورده شده و پس از شروع با آثار باستانی، به نقاشی و مجسمه رسیده و در قرن 20 به آثاری مانند پرفورمنسآرت، ویدئوآرت و... میپردازد. سعی شده است از تمام مکاتب هنری یا خرده جنبشها نمونههایی در کتاب وجود داشته باشد. آخرین اثری هم که معرفی شده است یک لندآرت اثر جیمز تارل است که ساخت آن در دهه 90 آغاز شده و هنوز ناتمام است. به نظر میرسد انتخاب این اثر برای پایان کتاب به معنای ناتمام بودن تاریخ هنر و تغییرات مداوم آن در طول زمان است. بر این نکته تأکید کنم که بخش پایانی کتاب بسیار مفید است. مؤلفان کتاب را بهگونهای طراحی کردهاند که اگر خواننده پرسشی درباره اصطلاحات تخصصی یا نام سبکها و دورهها داشته باشد با مراجعه به فرهنگ تشریحی انتهای کتاب میتواند پاسخش را بیابد یا مثلا اگر بخواهد خوانشی اجمالی از جریان خلق آثار در بستر تاریخی و جغرافیایی داشته باشد، نمودار پایان کتاب مفید است و البته نمایه هم او را در یافتن هر گونه اطلاعاتی از بخشهای مختلف کتاب یاری میکند.
-سرویراستار کتاب در این اثر مخاطب خود را با چه روشی از پژوهش و نگارش در یک کتاب مرجع تاریخ هنری روبهرو میکند؟
گلناز صالحکریمی: سر ویراستار این اثر همان سرویراستار انتشارات فیدون، یعنی خانم آمندا رِنشا است، که با همکاری با حدود چهل نفر از سرپرستان، موزهداران و کارشناسان هنر، این هزار اثر را انتخاب کرده و متنها را نوشتهاند. قطعا هر انتخابی مبتنی بر دیدگاهی است و این درخصوص متخصصان انتشارات عظیمی مانند فیدون به وضوح صادق است. خانم رنشا و این کارشناسان سعی کردهاند تا آنجایی که بازار چنین کتابهایی اجازه میدهد، دیدگاههای سرکوبگر و حذفکننده، مانند دیدگاه اروپامحور در هنر را کنار بگذارند و به نحو دیگری، نوعی توازن قدرت ایجاد کنند؛ یعنی نوعی توازن قوا میان آثار مختلف هنری از نقطههای مختلف جهان، که البته خود بحث مفصلی است و اینجا جای نقد و بررسی آن نیست. در همین حد، برای ما مخاطبان ایرانی هنر، همین هم منبع باارزشی است که بسیاری آثاری را که دیده نشدهاند در ترتیب و ترکیب تازهای ببینیم که از ارزش گذاریهای برتریجویانه فرهنگی خاص در آن خبری نباشد.
-کتاب «سیهزار سال هنر» به لحاظ ساختار و محتوا چه اشتراکات و تمایزاتی با کتابهای تاریخ هنر مشابه چاپ شده در ایران به زبان فارسی دارد؟
منیره پنجتنی: چندین کتاب مهم و خوب به فارسی ترجمه شده است که «سیهزار سال هنر» هم در کنار آنها میتواند از جنبههای مختلفی برای خواننده سودمند باشد. این کتابها با سیهزار سال هنر تفاوتهایی دارند؛ از میان آنها هنر در گذر زمان اثر هلن گاردنر و تاریخ هنر از جنسن شناخته شدهتر هستند. در هر دو اثر، مؤلفان با نگاه تاریخی- دورهای تاریخ هنر را نگاشتهاند؛ مثلا از دنیای کهن و سدههای میانه آغاز کردهاند و به دنیای نوین رسیدهاند و البته به دنیای شرق و غیراروپایی هم پرداختهاند. حتی اگر عنوانبندی فصلها اندک اختلافی داشته باشند، نگاه تاریخی- دورهای در آنها به قوت خود باقیست؛ مثلا گاردنر در ترتیب فصلها ترجیح داده از «دنیای کهن» و «سدههای میانه» و ... استفاده کند و جنسن از «هنر ماقبل تاریخ»، «هنر یونان و روم» و «هنر مسیحیت» و... یا ارنست گامبریج بخشی از کتاب تاریخ هنر خود را با عناوین دوره و کشور نوشته است: مانند پیش از تاریخ، مصر و بینالنهرین، شرق(اسلام و چین) و بخشی را بهصورت بازههای صد ساله انتخاب کرده است: قرن ششم، قرن هفتم، ... یا ادوارد میلر آپجان در کتاب تاریخ تحلیلی جهان ترکیبی از زمان، کشور و سبک را انتخاب کرده است: یونان، اوایل دوران کلاسیک، رنسانس ایتالیا، سده 17 و غیره. این توضیحات از این جهت مهم است که میخواهم رویکرد این پژوهشگران را با نگاه مؤلفان کتاب «سی هزار سال هنر» مقایسه کنم. مبنای نگارش کتاب «سی هزار سال هنر» هم تاریخی است، اما نه تاریخی که اولویتش را از وقایع قراردادی یا صرفا سبکهای تاریخ هنر یا نام کشورهای مشهور اروپایی گرفته باشد. خواننده، این کتاب را از 28 هزار سال پیش با اثری از آلمان آغاز میکند و تا انتهای کتاب، بازههای زمانی نزدیک بههم را با آثار مختلف از کشورهای متعدد در کنار هم میخواند. یعنی اگر فتحعلیشاه در ایران و ناپلئون در فرانسه در یک بازه زمانی قرار دارند، در این کتاب هر دو اثر متعلق به آن زمان – حدود 1800 تا 1809- را کنار یکدیگر میبیند. این ویژگی شاید در دیگر کتابهای تاریخ هنر به ندرت دیده شود و یا در کتابهای تاریخ هنری که به فارسی ترجمه شدهاند اصلا نباشد. این سبک از نگارش تاریخ هنر دو سود مهم دارد: نخست اینکه در مقاطع مختلف تاریخ، هنر را صرفا از منظر چند کشور مشخص گزارش نمیکند و سهم، نقش و ردِّپای دیگر کشورها را هم حفظ میکند و امکان مقایسه تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را از دریچه هنر به خواننده میدهد. فایده دومش هم این است که به هر اثر دقیقتر میپردازد، چون قرار است که خواننده دادههای روشنی درباره یک اثر مشخص در همان صفحهای که میخواند به دست آورد؛ در حالی که در بقیه کتابها اشاره گذرا و مختصری به همان اثر میشود. از آنجا که این شائبه وجود دارد که مجموعه روشهای سنتي كه ريشه در تحليل فرمی، سبک و عناصر توصيفی دارند راه را به يک سونگری و رهيافت تکساختی در مطالعه تاريخ هنر بکشاند، کتاب «سی هزار سال هنر» که با نگاهی انتقادی به مباحث ماركسيستی، فمنيستی، رويكرد چند فرهنگی و نقدهای زنانه و پسااستعماری نگاشته شده است، راه را برای مواجهه جدید، همهجانبه و بدیعی با تاریخ هنر فراهم میکند. نکته دیگری که بد نیست یادآور شوم این است که کتابهای ترجمه شدهای که نام بردم از حدود 1920 تا 1998 نگاشته و چاپ شدهاند در حالیکه نخستین چاپ کتاب سیهزار سال هنر مربوط به سال 2007 است و همین متأخر بودنش نسبت به کتابهای مذکور سبب شده است از نگاهها و روشهای جدید به پژوهش و نگارش تاریخ هنر متأثر باشد.
-با مروری بر کلیت کتاب، بخش نمایه از جهاتی قابل تامل به نظر میرسد، چه توضیحاتی در این باره قابل ذکر و بررسی هستند؟
گلناز صالحکریمی: پیش از هر چیز بگویم که ساختن نمایه وظیفه مترجم نیست و اگر ما انجام این کار را پذیرفتیم، صرفا به دلایل شخصی بوده و این نباید منجر به این تصور غلط شود که ساختن نمایه یک کتاب ترجمه شده وظیفه مترجم است. حالا، نمایه «سیهزار سال هنر»، از نمایه کتاب میتوان همچون فهرست اثر نیز استفاده کرد و با جستوجو کردن نام اثر یا هنرمند یا اطلاعات دیگری از این دست شماره صفحه آن را در کتاب یافت. از آنجا که در کتاب اصلی هیچ پانویسی وجود نداشت و همچنین به این سبب که دوست داشتیم ظاهر کتاب تا جایی که به ما مربوط است به ظاهرِ کاملا فکرشده و بینقص کتاب اصلی شبیه بماند، از ذکر هر گونه پانویسی خودداری کردیم. نمایه و واژهنامه شامل تمام نامهای موجود در متن به علاوه تلفظ انگلیسی این نامها میشود و راهنمای سودمندی برای خواننده است که با مراجعه به آن اطلاعات مورد نظرش را بیابد.
منیره پنجتنی: درباره نمایه فارسی باید بگویم که ما کاملا بر اساس نمایه انگلیسی عمل کردیم. با مطالعه دقیق نمایه کتاب اصلی متوجه شدیم که طراحی حسابشده و حرفهای نمایه، یک سیستم جستوجوی پیشرفته را در اختیار خواننده قرار میدهد. پس ما هم بر اساس الگوی کتاب اصلی، نمایه کتاب فارسی را ساختیم. شاید یک مثال برای نشان دادن ویژگیهای نمایه بتواند راهگشا باشد. در کتاب اثری از «رنه مگریت» به نام «وضعیت بشر» آمده است. خواننده به چهار شیوه میتواند این اثر را بر اساس نمایه در کتاب بیابد؛ اگر نام اثر را بداند ذیل مدخل «و» میتواند آن را بیابد، اگر نام هنرمند را بداند میتواند در مدخل «م» آن را پیدا کند، اگر از طریق کشور بخواهد جستوجو کند ذیل مدخل «ب»، بلژیک را خواهد یافت. اگر هیچکدام را نداند میتواند از طریق جنبش هنری یعنی سوررئالیسم، ذیل مدخل «س» اثر و شماره صفحهاش را بیابد. علاوه بر اینها همانطور که خانم صالحکریمی اشاره کردند، نکته بسیار مهم نمایه دو زبانهبودنش است. از آنجا که در کتاب نامها، دورهها، سبکها و... از اقصی نقاط جهان به زبانهای مختلف آمده است، تلفظ صحیحشان برای خواننده موضوعی جدی است، بههمین خاطر در بخش نمایه معادل اصلی تمام موارد آمده است. نمایه مفصل کتاب 44 صفحه (صص 1078- 1222) است.
به نظر شما ترجمه این اثر به زبان فارسی چه کمبودیهایی را برای مخاطب فارسیزبان در حوزه تاریخ هنر برطرف میکند؟
منیره پنجتنی: شاید بتوانم برجستهترین ویژگی این اثر را امکان تجربه بصری آثار دیدهنشده یا کمتر دیدهشده بدانم که به مخاطب فارسیزبان داده میشود. در این کتاب آثاری برای نخستینبار معرفی و تشریح شدهاند که در دیگر کتابهای ترجمه شده به فارسی در حوزه هنر دیده نمیشوند. حتی اگر در برخی کتابها، به نام معدودی از آنها آثار اشاره شده باشد، بنا به تشخیص مؤلف نسبت به میزان اهمیت اثر، تصویری از آن ارائه نشده است. در حالیکه در «سیهزار سال هنر» نه تنها تصویر با کیفیت اثر بلکه مشخصات و شرح دقیقش هم در اختیار خواننده قرار گرفته است. نکته مهم دیگری که پیشتر هم اشاره کردم، ترتیب قرارگیری و چینش آثار از کشورهای مختلف است. مثلا اگر شما پیکره زنن «حملکننده نذورات» متعلق به 1990 ق.م را میبینید و میخوانید، میتوانید در صفحه روبهرویش «جام بز کوهی» ایران را در همان بازه زمانی (1970 ق.م) تماشا کنید؛ یعنی مؤلفان کتاب را به گونهای طراحی کردهاند که اگر اثری از یونان را تماشا میکنید، میتوانید ببنید همزمان در چین چه خبر بوده و چه آثاری با چه سبک و سیاقی آفریده میشده است.
- تجربه مراحل نهایی از جمله چاپ و صحافی اثری همچون «سی هزار سال هنر» خود از چالشهای این روزهای چاپ و نشر است، با توجه به طراحی یک جلد سه بعدی برای بخش عمدهای از چاپ آغازین اثر و انجام یک کار نو چه بازخوردهایی از سوی مخاطب داشت؟ بیشتر مقصودم جنبههای بصری و ظاهری نسخه فارسی کتاب است.
گلناز صالح کریمی: من و خانم پنجتنی با طراح گرافیک کتاب یک جلسه برگزار کردیم و نکتههای مورد نظر خود را مطرح کردیم. تصور من این بوده و هست که صفحه آرایی این کتاب باید دقیقا مطابق با کتاب اصلی انجام میشد، اما من گرافیست نیستم، بازار را هم نمیشناسم. دیدگاهم صرفا بر منطق محتوایی کتاب مبتنی است و هنوز معتقدم گرافیک کتاب اصلی فکرشده و مناسب بود.
منیره پنجتنی: همانطور که خانم صالحکریمی گفتند، شکل و شمایل ظاهری کتاب انتخاب ناشر بوده و ما نقشی در طراحی نداشتیم. بازخوردهایی که تا کنون گرفتیم، در اغلب موارد طراحی جلد کتاب با اقبال روبهرو شده است و البته در مواردی هم نظر برخی از مخاطبان جز این بوده است. با این حال گمان میکنم هنوز زمان کافی برای بررسی دقیق این موضوع سپری نشده است و از طرفی با دادههای محدود شفاهی نمیتوان داوری نسبتا دقیقی درباره این موضوع کرد. در واقع با توجه به جدید بودن نوع طراحی جلد، به نظرم علاوه بر گذر زمان شاید بهتر باشد، بر اساس فرمهای نظرخواهی از مخاطبان عام و خاص و صاحبنظران درباره این موضوع نظرخواهی شود تا با دادههای واقعی بتوانیم درباره این تجربه جدید داوری کنیم. این نکته را هم درباره صحافی و کیفیت چاپ اضافه کنم که با توجه به اینکه کتاب بیش از 1200 دارد، صحافی کتاب بسیار خوب است. اگر کتاب را از هر جایش باز کنید نگرانن متلاشیشدنش نمیشوید. کیفیت چاپ تصاویر هم به نظر خوب است. در مورد کیفیت چاپ و صحافی کتاب بازخوردهای خوبی داشتهایم.
اهمیت ترجمه یک مرجع تاریخ هنری اثرمحور در چیست؟
گلناز صالحکریمی: به گمانم مهمترین کارکرد این کتاب آن است که برای جامعهای «کم کتابخوان» که با خواندن متنهای طولانی میانه خوبی ندارند، کتاب آسانخوان و آسانفهمی است. در عینحال که بسیاری آثاری را که فقط در موزههای خارج از ایران قابل دیدن هستند، با کیفیت خوبی به خواننده نشان میدهد. در عینحال، خواننده به سرعت میتواند آثار فرهنگهای مختلف را با هم مقایسه کند و درکی از کلیت دنیای هنر به دست آورد.
منیره پنجتنی: همانطور که پیشتر هم اشاره کردم امکان بصری که خواننده بهویژه دانشجو و علاقهمند به هنر در مواجهه با این کتاب بهدست میآورد بسیار مهم است. اگر در یک خوانش، تاریخ هنر را تاریخ «تماشا» و «نگریستن» بدانیم، شاید بیش از پیش به اهمیت اثر محور بودن این کتاب پیببریم. در این کتاب با یکّهبودن هر اثر روبهرو میشویم. با اینکه هنر را در بستر و متن تاریخ میخوانیم اما در عین حال با هر اثر در یگانگی محض آن روبهرو میشویم و البته تصویر با کیفیت و متن مفید هم به درک بهتر کمک میکند.
- چه کسانی در زمره مخاطبان «سیهزار سال هنر» قرار میگیرند؟
گلناز صالحکریمی: به نظر من این کتاب میتواند طیف گستردهای از مخاطبان را پوشش دهد چون در هر صفحه یک تصویر دارد و هر کسی میتواند با تصویر ارتباط برقرار کند. متنهای کتاب هم ساده هستند و اصلا لازم نیست مخاطب برای فهم آنها سواد تخصصی هنر داشته باشد. ما هم در ترجمه سعی کردیم این سادگی را حفظ کنیم. از سوی دیگر پژوهشگران، دانشجویان هنر و هنرمندان میتواند از این کتاب استفاده کنند و ببینند در یک زمان مشخص در کشورها و فرهنگهای مختلف چه نوع آثار هنری خلق شده است.
منیره پنجتنی: همانطور که صالحکریمی گفتند، مخاطب این کتاب گروههای مختلف دانشگاهی و غیردانشگاهی، خاص و عام هستند. جالب اینجاست که هم تازهواردان به عرصه هنر و هم متخصصان میتوانند از این اثر بهرهمند شوند. برای مخاطب عام این کتاب شبیه به یک موزه سیار عمل میکند، خواننده میتواند هر وقت بخواهد هر جای کتاب را باز کند و بدون نگرانی از این که صفحات قبل و بعد را نخوانده است، کتاب را مطالعه کند، حتی میتواند نام کشور یا هنرمند یا سبک مورد علاقهاش را در نمایه جستوجو کند و آثار مربوط به آن را بخواند. برای خواننده علاقهمند به هنر ایران، کتاب سیهزار سال هنر 34 اثر از ایران دارد. درباره مخاطبان خاص هم باید بگویم این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ تطبیقی هنر هم مفید است؛ چراکه میتواند در بازههای زمانی مشابه به آثار متعدد از کشورهای مختلف دست یابد. همچنین کتاب درباره هر اثر اطلاعات موردی مفیدی ارائه میکند و برای آن دسته از علاقهمندانی که در پی مطالعات موردی و جزییتر درباره آثار هنری هستند، کارآمد است. این کتاب برای مردمشناسان و انسانشناسان هم مفید است، چنانکه درباره آداب و رسوم، دین و آیین، خوراک، پوشاک، زبان و غیره هم اطلاعاتی دارد. شاید بتوانم بگویم هیچ کتابخوانی نیست که مخاطب «سیهزار سال هنر» نباشد.
نظر شما