رمانِ معیوبها از دلِ زندگی روزنامهنگاری بیرون آمد. قصه چند آدم در تکههای گوناگون جهان که قرار است کنار هم روزنامهای در بیاورند تو رُم..
رکمن نویسندهای است انگلیسیالاصل و بزرگشده کانادا و ساکنِ لندن. یک روزنامهنگارِ مشهور و شناختهشده که در خبرگزاری آسوشیتدپرس کار میکند و در مقامِ رماننویس نیز به جایگاه مهمی دست یافته است.
او در دانشگاه سینما خوانده و بعدتر فوق لیسانسش را در رشته روزنامهنگاری گرفته است. رمانِ معیوبها از دلِ همین زندگی روزنامهنگاری بیرون آمد. قصه چند آدم در تکههای گوناگون جهان که قرار است کنار هم روزنامهای در بیاورند تو رُم... قصه هرکدام از این مردان و زنان مملو از فرازوفرودهایی است که به هم پیوندشان میدهد یا از هم دورشان میکند و گاهی حتا به انتقامهایی تحقیرکننده وامیداردشان.
رمان ریتمی تند دارد و پُر از اتفاق و ماجراست، نفسگیر و غیرقابل پیشبینی پیش میرود و با رمانی رئالیستی روبهروییم که در آن قصهی «فساد» و «خبر» درهم تنیده شده است. تام رَکمَن رمانی بیپروا نوشته که درش ظهور و سقوط آدمها را در یک روند کوتاهِ زمانی نشان میدهد و روایت میکند که چهطور یکی میکوشد دیگری را تحتِ سلطه خود درآورد.
تام رَکمَن سال 1974 در لندن به دنیا آمد و در ونکوور کانادا بزرگ شد. در دانشگاه تورنتو به تحصیل رشته سینما پرداخت و مدرک فوقلیسانسش را در رشته روزنامهنگاری از دانشگاه کلمبیای نیویورک گرفت. سال 1998 در مقام ویراستار برون مرزی در نیویورک به استخدام اسوشیتدپرس درآمد و بعد در سال 2002 با سمت خبرنگار خارجی مستقر در رُم به همکای با این بنگاه خبری ادامه داد. او مقالات زیادی درباره کشورهایی مانند هند، ترکیه، مصر، کره جنوبی، سریلانکا و ... به رشته تحریر درآورده و در نشریات معتبری همچون گاردین، وال استریت ژورنال و نیویورک تایمز منتشر کرده است. از سال 2006 تا 2008، او ویراستار نشریه بینالمللی هرالدتریبیون بود. معیوبها نخستین رمان اوست که سال 2010 توسط انتشارات دایلپرس منتشر شد و خیلی زود به یکی از پُرفروشترین کتابهای سال بدل شد. این رمان تاکنون به سی زبان ترجمه شده است.
رَکمَن درباره تاثیر گرفتن از نویسندگان بزرگ گفته: رؤیا جوانی من این بود که مثل کسانی باشم که نه تنها نویسندگان خارقالعادهای بودهاند، بلکه زندگی تاثیرگذاری هم داشتهاند، کسانی مانند اُرول، کوستلر و چخوف. اخیرا رمان دیگری از او به اسم ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ به انتشار درآمده که با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شده است.
بخشی از متن کتاب:
هاردی صبحش را پای تلفن به لندن، پاریس، فرانکفورت میگذراند، و سعی میکند با خر کردن یک مشت تحلیلگر مالیِ بداَخم، حرفی ازشان درآورد. میپرسد «آیا بالا رفتن نرخ بهره قریبالوقوعه؟ آیا بروکسل میخواد تعرفه واردات کفش رو بالا ببره؟ عدم توازن تجاری چی میشه؟»
او همیشه مودب و فروتن است، حتا زمانی که منابعش اینطور نباشند.
«هاردی، من سرم شلوغه. چی میخوای؟»
«خب، من میتونم دیرتر زنگ بزنم.»
«الآن سرم شلوغه؛ دیرتر سرم شلوغتر میشه.»
«ببخشید اینقدر مزاحمت میشم. فقط میخواستم ببینیم نامه صوتیم رو گرفتی یا نه.»
«آره، میدونم... داری دوباره یه داستان در مورد چین مینویسی.»
«خیلی زود تمومش میکنم، وقتت رو نمیگیرم، قول میدم»
«تو نظر من رو راجعبه چین میدونی: بهتره همهمون بریم چینی یاد بگیریم و چه و چه و چه ... حالا میتونم برم؟»
کتاب «معیوبها» اثر تام رکمن و ترجمه علی منصوری در 304 صفحه با تیراژ 700 نسخه بهبهای 26هزار تومان از سوی نشر چشمه راهی بازار نشر شد.
نظر شما