لیندا ساولی نویسنده انگلیسی دنباله داستان «غرور و تعصب» جین آستن، میگوید: انگیزهاش برای این کار تنها کمک به بیماران سرطانی بیمارستان لانکشایر بوده است.
این نویسنده انگلیسی پیش از این کتابهای متعددی چاپ کرده است که از معروفترین آنها میتوان به «آنا» اشاره کرد که در سال 2010 توسط انتشارات «لینریک» روانه بازار کتاب شد. دنباله داستان غرور و تعصب نیز توسط همین انتشارات منتشر شده است.
ساولی که خودش مثل آستن پرستار بیمارستان بوده است، میگوید: «قبل از هرچیز انگیزه خودم به عنوان یک پرستار از نوشتن دنباله داستان غرور و تعصب کمک به خیریهها و درمان بیماران سرطانی بود. البته نوشتن دنباله داستانی مثل این بسیار سخت است ولی خب باید برای هدفم کار میکردم.»
وی میگوید: در لانکشایر بیماران سرطانی بسیاری زندگی میکنند که تنها از سوی موسسههای خیریه حمایت میشوند و او نیز به خاطر کمک به این بیماران دنباله داستان را نوشته است.
غرور و تعصب رمان مشهور جین آستن، نویسنده قرن هجدهم انگلیس است. این کتاب دومین داستان جین آستن است. او این داستان را در سال ۱۷۹۶، درحالیکه تنها ۲۱ سال داشت، نوشت، اما تا سال ۱۸۱۳ چاپ نشد.
داستان اصلی کتاب حول محور خانواده آقا و خانم «بنت» میگردد که پنج دختر دارند. جین و الیزابت» بزرگتر از سه خواهر دیگر هستند و البته باوقارتر و سنگینتر. سه خواهر دیگر بسیار سبکسر هستند و مایه خجالت دو خواهر بزرگشان. چندی است که در همسایگیشان در قصری به نام «ندرفیلد» مردی سرشناس و ثروتمند به اسم «چارلز بینگلی» ساکن شده که بسیار بامحبت و خوشچهره است. خانم بنت میکوشد تا هرطور شده مرد جوان را برای ازدواج به یکی از دخترانش مایل کند.
این کتاب اولین بار در اسفند ۱۳۳۶، توسط شمس الملوک مصاحب به فارسی برگردانده و توسط انتشارات جامی منتشر شد. نام «غرور و تعصب»، که به اذعان خود مترجم، ترجمه دقیقی از عنوان اصلی نیست، توسط این مترجم انتخاب شده و اکنون در همه جای ادبیات فارسی، این کتاب مشهور را با همین نام میشناسند. ترجمه دیگر از این کتاب متعلق به رضا رضایی است که توسط نشر نی به چاپ رسیده است.
نظر شما