چهارشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۵
ابراهیمی: شعر کودک نیاز به متولیانی دلسوز دارد

جعفر ابراهیمی، از شاعران و نویسندگان پیشکسوت کودک و نوجوان، معتقد است امروزه امکان برای عرضه و انتشار مطالب ادبی و شعر زیاد شده بسیاری از افراد ناآشنا ماله به دست به سراغ شعر کودک آمده‌اند.

جعفر ابراهیمی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره سابقه شعر کودک در ایران اظهار کرد: شعر کودک در ایران پیشینه زیادی ندارد و نهایتا به کمتر از صد سال می‌رسد. شروع شعر کودک با شعرهای پندآموز از شاعرانی مانند ملک‌شعرای بهار، ایرج‌میرزا و غیره همراه بوده است. شاعران در زمان گذشته هدف‌شان این بوده که به واسطه شعر بچه‌ها را تربیت کنند و جنبه آموزشی و تربیتی اشعار بسیار مورد توجه بوده است. بعدها افرادی که جدی‌تر به این مساله نگاه می‌کردند مانند مرحوم باغچه‌بان با رویکرد جدیدتری به شعر کودک نگریستند و سعی کردند وارد دنیای کودکان شوند و از اندرز دادن و نصحیت کردن پرهیز کنند.
 
شعر کودک امروز در ایران با محمود کیانوش آغاز شد

این شاعر و نویسنده پیشکسوت ادامه داد: ادبیات برای کودکان با محمود کیانوش در ایران جدی‌تر شد و شعر کودک امروز با او آغاز شد. محمود کیانوش در آن دوران کتاب «شعر کودک در ایران» را توسط نشر آگاه منتشر کرد در آن زمان این اثر تنها کتابی بود که اصول شعر کودک را به شاعران تازه‌کار و علاقه‌مند به حوزه ادبیات کودک آموزش می‌داد. انتشار مجلات «پیک» که امروزه با عنوان «رشد» منتشر می‌شود، رنگ و بوی تازه‌ای به ادبیات و شعر کودک داد. اما از آنجا که مجله «پیک» وابسته به سازمان آموزش و پرورش بود و به نوعی از جمله نشریات کمک‌آموزشی محسوب می‌شد، در مطالبی که ارایه می‌کرد نیم‌نگاهی به آموزش داشت. هرچند محمود کیانوش سعی می‌کرد نگاه تازه‌ای به شعر کودک داشته باشد اما همچنان اهداف آموزش و پرورش در آن مستتر بود.
 
وی در ادامه به روند شعر کودک بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: بعد از انقلاب شعر با مضامین جدیدتر و تازه‌تر عرضه شد و گروه‌های مختلف سنی برای دبستان، راهنمایی و دبیرستان روی کار آمد. شاعران جدیدی بعد از انقلاب وارد حوزه شعر کودک شدند که به موضوعات جدیدی می‌پرداختند که قبلا کار نشده بود. اما در عین حال بعد از انقلاب با این همه پیشرفت‌هایی که شعر کودک داشت با توجه به اصولی که کیانوش گفته بود هنوز در پی مدرن کردن اصول برای شعر کودک بودیم. این اصول به دیدگاه ، قالب‌های شعری، زبان و بیان شاعران مربوط می‌شد. در آن زمان چون تعداد شاعران اندک بود همه در جمعی می‌نشستند و بر روی موارد مختلف همفکری می‌کردند. در آن زمان مجله کیهان بچه‌ها میزبان این گونه هم‌اندیشی‌ها بود و مانند دانشگاهی، نویسنده و شاعر تربیت می‌کرد.
 
افراد ناآشنا ماله به‌دست  برای کودکان شعر می‌سرایند

شاعر «جویبار لحظه‌ها» اظهار کرد: در زمان گذشته تعداد شاعران و نشریات محدود بود و ناشر خصوصی کودک هم نداشتیم بر این اساس سختی‌هایی که شاعران در سرودن و انتشار شعر کودک متحمل می‌شدند، سبب می‌شد که شعر کودک روند اصلی‌اش را بپیماید. اما در سال‌های اخیر چون تعداد نشریات زیاد شده و تعداد ناشران کودک هم افزایش پیدا کرده اوضاع تغییر کرده است. امروزه امکان برای عرضه و انتشار مطالب زیاد شده و به تولیدات بیشتری نیاز داریم اما تولیدات کم شده و براین اساس و به خاطر پرکردن این نیاز بسیاری از افراد ناآشنا ماله به دست به سراغ شعر کودک آمده‌اند و اشعاری می‌سرایند که اصلا شعر کودک نیست اما با این عنوان منتشر می‌شود.
 
به گفته وی شاعر کودک باید پروسه و مرحله‌ای را بگذراند و به این حوزه اشراف کامل داشته باشد و این مرحله چیزی نیست که به صورت علمی قابل آموزش باشد بلکه باید به صورت تجربی از طریق آشنایی با اصول شعر، شرکت در نشست‌ها، هم‌اندیشی‌ها، نقد آثار و استفاده از تجربیات پیشکسوتان این حوزه کسب شود.

درهم آمیختگی گروه سنی مخاطبان را سردرگم کرده است 

ابراهیمی در ادامه به مشکلات شعر کودک پرداخت و در هم آمیختگی گروه‌های سنی را ازجمله مهمترین آنها عنوان کرد و گفت: شعر کودک خیلی سخت سروده می‌شود اما بسیار راحت خوانده می‌شود و این قابلیتی است که بستگی به توانایی شاعر دارد که بتواند موضوعاتی که امروزه مطرح می‌شود را با زبانی ساده و کودکانه و در عین حال جذاب بیان کند.
 
وی ادامه داد: خیلی‌ها فکر می‌کنند تنها به صرف زبان محاوره‌ای داشتن می‌توانند شاعر کودک باشند در حالی که اصلا صحیح نیست چون ترانه‌ها دارای موسیقی کلامی  ممکن است مورد توجه کودکان قرار گیرند اما باید به موارد مهم دیگری نیز توجه کرد، اغلب این اشعار موضوعات خاصی ندارند و منطقی را دنبال نمی‌کنند و فقط بازی‌های کلامی دارند و چون بچه‌ها می‌توانند با صدای بلند این اشعار را بخوانند و بازی کنند، برایشان جذاب است در حالی که اصلا شعر کودک یا خردسال محسوب نمی‌شوند و شاعران تازه‌کار این موضوع را دست‌آویزی قرار داده‌اند و شعرهایی را بدون آگاهی براین اساس می‌سرایند. در حالی که اگر شاعران کهنه‌کار گاهی چنین اشعاری می‌سرایند براساس آگاهی و تجربه‌ است.
 
ابراهیمی با بیان این‌که این درهم آمیختگی گروه سنی برای مخاطبان هم نوعی سردرگمی ایجاد کرده، گفت: امروزه شعرهایی را می‌بینیم که به عنوان مثال برای گروه سنی خردسال است اما برای خردسالان قابل فهم نیست و توسط افرادی سروده می‌شود که شاعر این حوزه نیستند. همچنین گاهی می‌بینیم شعری زبان خردسالانه دارد و احساس می‌کنیم شعر کودک است، در حالی که شعر کودک نیست. گاهی به شعرهایی برخورد می‌کنیم که زبان آنها بزرگسالانه است ولی نگاه کودکانه و موضوع کودکانه دارد و نمی‌دانیم که شعر را باید به کودکان بدهیم یا بزرگسالان یا نوجوانان! درواقع این گونه شعرها برای هیچ گروه سنی مناسب نیستند، چون برای هیچ گروه سنی جذاب نیست.
 
شعر کودک نیاز به متولیانی دلسوز دارد

شاعر«باغ سیب» یادآوری کرد: قبلا شعر کودک متولیانی داشت که مواظبش بودند و سعی می‌کردند به بیراهه نرود، اما امروزه چنین نیست؛ تعداد شاعران، ناشران و نشریات زیاد شده است. از سویی می‌بینیم بازار کتاب بیشتر طالب شعرهای خردسال است، درنتیجه افراد زیادی به شعر خردسال روی آورده‌اند و تعداد شاعران خردسال زیاد شده. خانواده‌ها هم استقبال می‌کنند چون بچه‌ها در این سن به مدرسه نمی‌روند و پدر و مادر احساس می‌کنند با این کتاب‌های شعر می‌توانند خلاقیت کودکشان را پرورش دهند اما چون انتخاب‌هایشان با آگاهی نیست هرکتاب شعری را می‌خرند و این مساله به علاقه بچه‌ها ضربه می‌زند و آنها را از شعر گریزان می‌کنند. مخصوصا شعرهایی که در کتاب درسی است به گونه‌ای نوشته شده که مطابق میل و سلیقه کودکان نیست.
 
نگاه ابزاری در انتخاب شعر برای کتاب‌های درسی وجود دارد

ابراهیمی تصریح کرد: درباره مطالب کتاب‌های درسی کاری از دست ما برنمی‌آید زیرا در انتخاب شعر برای کتاب‌های درسی نگاه ابزاری وجود دارد و اغلب، به سراغ اشعاری می‌روند که با موضوع موردنظرشان مطابقت داشته باشد و اگر در شعر شاعران خوب هم آن موضوع را نیابند به سراغ شعرهای سطح پایین‌تر می‌روند. چون نگاهشان آموزشی است و اهداف خاص خودشان را دنبال می‌کنند.
 
وی درباره نقش دولت نیز بیان کرد: حال اگر از آموزش و پرورش بگذریم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دولت در این وضعیت سهیم‌اند و با ارایه امکانات به ناشرانی که به تولید کتاب‌های مورد نظر آنها اقدام می‌کنند این قضیه را تشدید می‌کنند. گاهی دولت به شرطی امکانات و تسهیلات به ناشران می‌دهد که اشعار مذهبی، آموزشی یا اشعاری مطابق موضوعات موردنظر آنها را منتشر کرده باشد و ناشری که شناختی از شعر کودک ندارد نیز به شاعران سفارش این‌گونه کارها را می‌دهد. اما باید توجه داشت که این کارهای سفارشی گاهی آسیب‌زا هستند و ممکن است مخاطب را از کتاب و کتاب‌خوانی گریزان کند. البته در همین کارهای سفارشی‌ هم آثار قابل قبولی می‌توان یافت اما این در شرایطی است که با مجموعه‌ای شعر با اشعار خوب و قوی و موضوعات مختلف سروکار داشته باشیم.
 
کلی‌گویی در ادبیات کودک بسیار آسیب‌زاست

ابراهیمی با اشاره به این‌که کلی‌بافی و کلی‌گویی در ادبیات کودک بسیار آسیب‌زاست، گفت: مستقیم گویی هنوز هم در ذهنیت بعضی ناشران و مسئولان فرهنگی وجود دارد، آنها بدون این‌که آشنایی با ادبیات کودک امروز داشته باشند براساس ذهنیت خود شعر سفارش می‌دهند و شاعر بدون اینکه علاقه‌ای به موضوع موردنظر داشته باشد شعر می‌سراید، شعری که تاثیرگذار نیست، چرا که خود، به آن موضوع علاقه‌ای نداشته است.
 
وی در ادامه بیان کرد: یکی دیگر از آفت‌های شعر کودک این است که همین افراد ناآشنا با شعر کودک، به شعر شاعران ایرادهای بنی‌اسرائیلی می‌گیرند. افرادی که خودشان توانایی زیادی در شعر کودک ندارند، می‌گویند چرا از قالب‌های دیگری مانند سپید، نیمایی و ... برای شعر کودک استفاده نمی‌کنید و اصلا به اینکه چه قالبی برای کودک جذاب است توجه نمی‌کنند.
 
ابتدا کهنه‌ها را بشناسیم سپس به فرم‌های جدیدتر بیاندیشیم

نویسنده «در کوچه‌های خیس» درباره نوآوری در شعر کودک نیز گفت: نوآوری زمانی مطرح می‌شود که ابتدا کهنه‌ها را بشناسیم و سپس به راه‌های تازه‌تر و فرم‌های جدیدتر بیاندیشیم. ما در شعر و ادبیات کودک هنوز نتوانسته‌ایم وارد حوزه شعر سپید شویم چون کودکان به بازی‌های کلامی نیاز دارند و شعر سپید برای آنها مناسب نیست. شاید با رعایت تمهیداتی این قالب برای نوجوانان مناسب باشد و شعرهایی که شاعران در قالب نیمایی می‌سرایند باید در گذر زمان غربال شود تا بتوان به تدریج به شعری تاثیرگذار دست یافت. این نوآوری‌ها در شعر وجود دارد اما نیاز به زمان دارد که کم‌کم جا بیفتد.
 
به گفته ابراهیمی متاسفانه امروزه این نوآوری‌ها سبب ایجاد هرج و مرج شده و هر شعری را به نام نیمایی و سپید به عنوان شعر کودک جا می‌زنند. معمولا بچه‌ها هرگز از این نوع‌ آثار خوششان نمی‌آید. آنها از مطالبی که خودشان می‌نویسند و یا تصاویری که مشابه تصاویر خودشان است خوششان نمی‌‌آید. این گونه آثار برای بچه‌ها مناسب نیستند. اما می‌بینیم همین آثار در جشنواره‌ها جایزه می‌گیرند چون بزرگسالان فکر می‌کنند آثاری که به سبک و سیاق بچه‌ها تولید شده، قطعا برای آنها نیز جذاب است. در حالی که باید با استفاده از سبک و سیاق کودکان و و تجربه‌های بزرگسالان تلفیقی ایجاد شود تا بتوان اثری جذاب خلق کرد.
 
وی اضافه کرد: در شعر هم وضعیت به همین صورت است، بعضی به زبان کودکانه و قالب‌های جدید شعری می‌سرایند و فکر می‌کنند برای بچه‌ها جذاب است ولی اینطور نیست. نقاشی‌ها و شعرهای کودکان همراه با قداستی پاک و معصومانه و نشأت گرفته از ذهن پاک آنهاست اما اگر ما به همین شکل در آثار بیاوریم برایشان جذاب نیست. ما باید از این سبک استفاده کنیم و در آن دست ببریم و براساس تجربیاتمان تغییراتی در آن ایجاد کنیم، چون آنها این شکل خام را نمی‌پسندند.
 
این شاعر همچنین بیان کرد: یکی از آفت‌های بزرگ دیگری که در جامعه ما وجود دارد خوانش شعر است. تلویزیون به بچه‌ها یاد می‌دهد مانند بزرگسالان شعر بخوانند و دکلمه کنند ولی این کار صحیحی نیست شعر کودک را نباید به سبک بزرگسالان خواند. خواندن صحیح شعر را باید به کودکان یاد داد که چگونه بخوانند خوانش شعر به صورت دکلمه در بین مردم جا افتاده است. اما این سبک برای بزرگترها جذابیت دارد و برای بچه‌ها اصلا خوشایند نیست. باید کودکان به سبک خودشان شعر بخوانند.
 
حفظ کردن شعر، قدرت خلاقیت کودکان را پرورش نمی‌دهد

ابراهیمی در ادامه به اجبار کودکان برای حفظ کردن شعر اشاره کرد و گفت: حفظ کردن شعر اصلا خوب نیست، کودکان با حفظ کردن شعر نه شاعر می‌شوند و نه قدرت خلاقیت آنها پرورش می‌یابد فقط طوطی‌وار حفظ می‌کنند و در ذهنشان ماندگار نیست. اگر کودک شعری را دوست داشته باشد به تدریج آن را حفظ خواهد شد. اگر یک شعر را خوب بفهمد و خوب یاد بگیرد بهتر از این است که صدها بیت شعر حفظ کند. مهم احساسی است که از خواندن یک شعر به ما دست می‌دهد و سبب می‌شود در ذهن ماندگار ‌شود.
 
شاعر «خوشا به‌حالت ای روستایی» همچنین یادآور شد: نیازی نیست کودکان شعر مولوی و حافظ بخوانند؛ شعر کودک به همین دلیل به وجود آمده که پلی باشد بین کودکان و بزرگسالان تا کودکان کودکی کنند و به تدریج بزرگ شوند. ما باید به کودک درون افراد توجه کنیم و با ادبیات کاری کنیم که کودک درون افراد زنده بماند و این کار از شعر و ادبیات کودک برمی‌آید. باید کاری کنیم بچه‌ها از شعر خواندن لذت ببرند زیرا اگر با لذت کتاب بخوانند در آینده نیز کتابخوان می‌شوند، نباید آنها را مجبور کنیم که کتاب بخوانند. 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها