کتاب «شماره پنج» نوشته مجتبی قاضی به نقش زنان در مقاومت آبادان از زبان فاطمه جوشی میپردازد. این کتاب را مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر کرده است.
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است: «زنان یکی از مهمترین عناصر تأثیرگذار و در عین حال آسیب دیده جنگ هستند که عدهای از آنان حوادث آن دوران را با تمام شدتش درک کردهاند. زنانی که یا خود در مناطق جنگی به طور مستقیم شاهد صحنههای نبرد بودند یا مجبور به مهاجرت از مناطق جنگی شدند فشارهای روانی، اجتماعی و اقتصادی زیادی تحمل میکردند. عدهای هم اگرچه دور از صحنههای نبرد زندگی میکردند اما مردانشان در جنگ حضوری چشمگیر داشتند و آنان باید در کنار رنجها و اضطرابهای فراوان، بار زندگی و تربیت فرزندان را بهتنهایی به دوش میکشیدند. بر این اساس، هر دو گروه ناگفتههای بسیاری در سینه دارند و میتوانند با بازآفرینی حقایق آن دوران به تکمیل وقایع آن کمک کنند.»
گروه مطالعات جامعهمحور مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با هدف شناخت گوشهای از تاریخ جنگ در گفتوگو با کنشگران و فعالان مستقیم یا غیرمستقیم صحنه نبرد برای تسهیل در دستیابی به فهم و ادراک زنانه از سختیها، فداکاریها و حوادث جنگ تحمیلی انتشار کتابی به نام «شماره پنج» را در دستور کار خود قرار داد.
این کتاب، حاصل گفتوگوهای مرتضی قاضی با یکی از زنان فعال در صحنه نبرد و شاهد عینی وقایع آن دوره است. فاطمه جوشی که از ابتدای جنگ فرماندهی بسیج خواهران سپاه پاسداران آبادان را عهدهدار بود و در دوران دفاع مقدس، به خصوص در طول یک سال محاصره آبادان، نقش مهمی در سازماندهی خواهران این منطقه داشت. وی قبل از شروع جنگ نیز فعالیت میکرد اما با حمله ارتش صدام به مرزهای جنوبی کشور، حضور زنان آبادانی در دفاع مقدس شکل تازهای به خود میگیرد.
قاضی در کتاب «شماره پنج» فقط به بیان خاطرات فاطمه جوشی نمیپردازد بلکه فعالیتها و نقش زنان منطقه آبادان در سالهای ابتدایی دفاع مقدس را هم بازگو میکند. نحوه مقاومت مردم آبادان تا پیش از عملیات ثامنالائمه و شکست حصر آبادان، زنان شهید آن دیار، نحوه تدارک و پشتیبانی از رزمندگان، چگونگی سازماندهی بانوان و شیوه فرماندهی بسیج خواهران و... از جمله موضوعات مورد توجه این کتاب است که در 14 جلسه گفتوگو در تهران و آبادان گردآوری شده است.
تولد تا انقلاب، باشگاه اروند، آبادان در حصر، ارتش بیست میلیونی، شکست حصر آبادان و آزادی خرمشهر عنوان فصلهای این کتاب است. در انتهای کتاب نیز مجموعهای از تصاویر حضور فاطمه جوشی و زنان آبادانی در دفاع مقدس گردآوری و چاپ شده است.
در صفحه 133 این کتاب میخوانیم: «تازه از خاکستون برگشته بودیم خانه، داشتیم وسایل مراسم پدرم را جمع میکردیم. ساعت یک و دو بعد از ظهر بود. صدای مهیبی آمد. صدای انفجار بود. سراسیمه از خانه دویدیم بیرون. از آن طرف رودخانه بهمنشیر دود بلند میشد. من و دادخدا دویدیم سمت بهمنشیر. سوار بلم شدیم و رفتیم آن طرف رودخانه. یکی از بچههای همسایه هم همراهمان بود؛ حشمت رئیسی. حشمت از قبل از انقلاب همسایه ما بود. قبل از جنگ در یک حادثه یکی از دستهایش قطع شده بود. عنایت، برادر حشمت، بعدها وی جنگ شهید شد.»
همچنین در صفحه 225 کتاب آمده است: «بخش زیادی از کارهایی که انجام میدادیم، در بیمارستان بود. ولی بیرون از بیمارستان هم فعالیت زیادی داشتیم. یکی از این فعالیتها، سرکشی و رسیدگی به روستا بود. روستاهای آبادان تقریبا محروم بودند. جنگ که شروع شد، بعضی از خانوادههایی که ادامداری داشتند، نتوانستند دامهایشان را ول کنند و از روستا بروند بیرون. تمام سرمایهشان همان احشامی بود که داشتند. توی روستاها ماندند و زندگی عادی خودشان را داشتند.»
«شماره پنج» را انتشارات «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» با شمارگان 1500 نسخه، به بهای 180هزار ریال، 462 صفحه و در قطع رقعی روانه بازار نشر کرده است.
نظرات