علیرضا بهرامی پس از سالها طبعآزمایی در قالبها و موضوعهای متنوع و مختلف به تازگی مجموعه شعر «اقیانوس آرام» را سروده که سرشار از عاشقانههایی با زبان و مضامین امروزی است.
در یکی از شعرهای این مجموعه میخوانیم:
«دستکم هفتهای چندبار،
صفحههای آخر تقویم را
ورق میزنم،
با شناسه کشوری
که حتی تلفظ درست نامش را نمیدانم،
نشانهای که تعقیب میکنم
و مصرانه با زبان مادری،
سراغ تو را میگیرم
حالا در تمام کشورهایی که حتی تلفظ درست نامشان را
نمیدانم،
همه مرا میشناسند
و این ماجرا
در تمام خانهها و کافهها
تعریف میشود
شاید این ماجرا
به گوش تو هم برسد
یا کسی چه میداند؛
شاید اصلاً یک روز
با صدای زنگ تلفن
از خواب بیدارت کنم،
غافلگیر شوی،
غافلگیر شوم
و آنگاه
جذابترین بخش زندگیام
به پایان برسد.»
در شعر دیگری از این مجموعه که بهرامی در آن به مفاهیمی اشاره دارد که میتواند برای تمام بشریت مشترک باشد میخوانیم:
«از پیونگ یانگ تا سئول،
از یوئسو یا توکیو،
کافهها همه مثل هماند
کافههای شبانه
در هر فرهنگی
شاعرانه و دلنشیناند
شاید به همین خاطر است
که همیشه
چهرهها اینقدر
آشنا به نظر میرسند
یک جرعه موسیقی و لبخند،
یک تکه نگاه
سفارش همیشگی رفاقت
کافهها
وضعیت از پیش تعریف شدهای دارند
قمارخانه نیستند
شانست را امتحان کنی
طبق همان تعاریف اما
کافهها هم طاقتی دارند
منظورم ازدحام نیست،
منظور، نورهای شدیدی است
که با آرامش کافهها
هیچ نسبیتی ندارند
فکرش را بکن؛
در یک کوچه تنگ
با سنگفرشهای قدیمی
دو تا پنجره
چهره به چهره
سر هم فریاد بکشند.
بله دوست عزیز!
ما در قمار
هیچ شانسی نداشتیم
ما در این قمار
زنهایمان را گرو گذاشتیم،
فریاد کشیدیم
و تقصیر را
به گردن سرنوشت انداختیم
یا بادهایی
که لنگههای پنجره را
به هم کوبیدند...»
از علیرضا بهرامی پیشتر مجموعه شعرهای «تا آخر دنیا برایت مینویسم» ، «وقتیکه برف میبارد»، «اصلا مهم که نیست» و «غم صدای تو یعنی...» بههمراه چند اثر تالیفی و پژوهشی دیگر منتشر شده است.
بهرامی با مجموعه غزل «غم صدای تو یعنی...» نامزد جایزه کتاب سال بود.
مجموعه شعر «اقیانوس آرام» به بهای 9 هزار تومان از سوی نشر مروارید عرضه شده است.
نظر شما