ویراستار کتاب در مقدمه این اثر میگوید: «این کتاب حاصلِ بازخوانی سه کتاب کهنِ فارسی است که کمسالترینشان هشت قرن پیش نوشته شده: سیرت رسولالله به سال 612 هجری قمری و شرفالنبی حدود سالهای 577 و 585 هجری قمری و تفسیرِ سورآبادی حدود 470 هجری قمری.»
حجازی در مقدمه سپس به سرگذشت مؤلفان این سه کتاب ــ رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی صاحب کتاب «سیرت رسولالله»، محمود بن محمد راوندی صاحب کتاب «شرفالنبی» و ابوبکر بن عتیق صاحب «تفسیر سورآبادی» ــ میپردازد.
وی کار خود در این اثر را چنین توضیح میدهد: «کتابی که در دست شماست، پیشنهادی برای خوانده شدنِ این سه کتابِ بزرگ است. شکل و هیبتش شما را نفریبد که آن سه در این یک «بازنویسی» شده است. فیالمثل به این سودا که متنهایی قدیمی را بی دستانداز و دشواری بخوانید. این کتاب عیناً همان سه کتاب است ...» (ص 20)
مبنای گزینش ویراستار از این سه متن، در این نوشتار او آمده است: «در این بازخوانی، دو اصل را با خودم قرارداد کردم. اصلِ اول این که فقط پیامبر را دنبال کنم. و ... اصل دوم این بود که از تمامِ متنِ سه کتاب فقط عناصرِ دراماتیک را جدا کنم. عناصر دراماتیک یعنی ایماژها و دیالوگها.» (صص 20 ــ 21)
ویراستار دلایل دیگری را نیز برای گزینش از این سه کتاب کهن بازگو کرده است: «واضح است که این کتاب تمام زندگی آخرین پیامبر را در خود ندارد. نخست به این دلیل که سه کتاب کهنی که مبادی این بازخوانی بود تمام سیره پیامبر را در خود نداشت.
دوم این که سیره پیامبر ــ شوربختانه ــ سیرهای سخت مخدوش است. نمیتوان هر چه را ذیل سیره آمده است ــ اگرچه مشهور ــ به حقیقت گرفت و مسلم پنداشت ... و باری، سومین دلیل این که چرا اصولاً این کتاب نمیتوانسته شامل تمام سیره پیامبر باشد، این که ویراستار تنها در کار درآوردن عناصر دراماتیک هر واقعه بوده است نه تمام وقایع یا حتا تمام یک واقعه.» (صص 23 ــ 24)
از آنجا که هر سه نویسنده متنهای کهن، از اهل تسنن بودهاند، ویراستار در ادامه، به ذکر مثال میپردازد و میگوید که چرا و چگونه با استناد به روایات و قرائت شیعیان، آن چه را که از دیدگاه او با زندگی پیامبر اسلام (ص) منطبق نبوده، از قلم انداخته است، تا متون گزینششده، هم موافق رأی شیعه و هم موافق رأی عامه باشند.
ویراستار در بازخوانی این سه کتابِ کهن، هر تصویر یا هر پاره گفتوگو را در صفحهای مجزا آورده و این صفحات را تصاویری از یک نوار فیلم فرض کرده است که با حفظ ترتیب تقریبی زمانی و برخورداری از ضرباهنگ و تعلیق، چنان به هم میپیوندند و میچسبند که اولاً صفحات، برای خواننده بیوقفه ورق بخورد و ثانیاً او بتواند از کنار هم چیدن هر یک از این صفحه / کاشیهای کوچک، طرح بزرگ پایانی را خود کامل کند.
او برای هر یک از سه کتاب، یک نشان (علامت) مجزا معین کرده و آن را در بالای هر صفحه قرار داده و به این ترتیب منابع سهگانه را از هم تفکیک کرده است.
نمونهای کوتاه از متن این کتاب، نمایانگر سبک نگارش متون کهن و چگونگی ویرایش یاسین حجازی در آن است:
«و کودکِ کوچک را به رسول آوردندی تا او را دعا گوید تا برکت بدو رسد یا نام نیکو برنهد.
رسول او را بر کنار گرفتی و بودی که کودک بول کردی در جامه رسول و کسی که حاضر بودی بانگ برداشتی.
رسول گفتی: «بگذارید و بول او مبُرید تا بول تمام کند.»
پس دعاش کردی و نامش نهادی و ننمودی که «از بولِ او برنجیدهام.»
چون ایشان بازگردیدندی، جامه بشستی.»
در پایان کتاب، واژهنامهای برای معانی عبارات عربی و کلمات دشوار قرار داده شده است. قطع اثر و طراحیهای متن و جلد آن روحیهای متفاوت از بسیاری آثار دیگر به مخاطب القا میکند.
چاپ نخست کتاب «قاف: بازخوانی سه متن کهن فارسی از زندگی آخرین پیامبر» ویراسته یاسین حجازی، از سوی نشر شهرستان ادب در 1164 صفحه در قطع رقعی کوچک با شمارگان 1200 نسخه، به بهای 39 هزار تومان در تابستان 1394 منتشر شده است.
نظر شما