معصومه انصاریان، نویسنده و منتقد ادبی، نقد را مقولهای علمی عنوان کرد که به روش، منطق و استدلال نیاز دارد و گفت: یکی از بسترهای ضروری نقد پیشرو و تاثیرگذار «استقلال» است؛ اگر دولت نقش حمایت کننده داشته باشد و نقد کتاب کودک را به اهلش واگذارد، نقد به تدریج وضعیت بهتری پیدا میکند.
مهمترین مانع رشد نقد کتاب کودک، عوامل فرهنگی است
وی در ادامه به موانع رشد نقد کتاب کودک در ایران اشاره کرد و گفت: مهمترین مانع رشد نقد کتاب کودک، عوامل فرهنگی است؛ اصولا ما جامعه نقدپذیری نیستیم. عوامل رسمی و غیر رسمی دست به دست هم دادهاند تا نقد کتاب محبوبیت نداشته باشد. به عنوان مثال چندی پیش به دوست جوانی که به تازگی در حوزه نقد فعالیتش را شروع کرده، توصیه شده بود که تلاش کند به عنوان منتقد شناخته نشود، باوجودی که این توصیه از سر خیر خواهی بوده اما نشان میدهد که در جامعه ما منتقد از جایگاه خوبی برخوردار نیست. از طرفی نقد کتاب کودک برای دولت مردان فرهنگی ما نیز اهمیت چندانی ندارد و درسایه ملاحظات دیگری قرار میگیرد.
این منتقد ادبی اضافه کرد: مانع دیگری که در جای خود بسیار اهمیت دارد تغییرات پیاپی سردبیران نشریات نقد کتاب کودک است، اینکه به دنبال تغییر وزیر فرهنگ که یک مقام سیاسی است الزما سردبیر نشریه هم که کارش فرهنگی است، تغییر کند راه و روش خوبی نیست؛ اصولا چفت و بستی که بین حوزههای سیاست و فرهنگ در جامعه ما وجود دارد به ضرر نشر است چرا که کار فرهنگی کاری است تخصصی و نیاز به کادرسازی دارد. متاسفانه تا سردبیری، نیروهای همکار خودش را در تحریریه پیدا میکند و به اصطلاح در موضع خودش جامیافتد او را تغییر میدهند و اصلا توجه نمیشود که سردبیر چه زحمتی برای شکلگیری هیات تحریریه کشیده است و در یک چشم برهم زدن ساختار نشریه و تحریریه به هم میریزد و تا ساختار دیگری شکل گیرد زمان زیادی صرف میشود. متاسفانه به این ریزه کاریهای مهم در حوزه فرهنگ توجه نمیشود. درنتیجه نه تنها نقد نهادینه نشده بلکه به میزان زیادی هم آسیب دیده است و نیروهای مفید زیادی دلسرد شدهاند.
منتقدان دوست ندارند به عنوان «بَده» شناخته شوند
این نویسنده بیان کرد: مانع مهم دیگر این است که مردم ما بیشتر دوست دارند تعریف و تمجید بشنوند و تایید شوند وتایید کنند و به اصطلاح خودمانی نمیخواهند «بَده» شوند. این روحیه در بین پدیدآورندگان کتاب کودک هم وجود دارد کمتر نویسندهای را میتوان یافت که از نقد کتابش استقبال کرده و مشتاق باشد عیب و ایراد کارش گفته شود. دیدگاههای منفی مختلفی از سوی نویسندگان نسبت به نقد بیان شده است، به عنوان مثال گفته میشود ناقدین کسانی هستند که نتوانستهاند نویسنده شوند و چون خودشان نمیتوانند بنویسند از کار دیگران ایراد میگیرند. من نمیخواهم درباره درست یا غلط بودن این فرضیه بحث کنم چه بسا در برخی موارد چنین باشد؛ میخواهم به نگرش برخی نویسندگان نسبت به نقد اشاره کنم. این نگاه یک جور دهن کجی به منتقد است، حال آنکه نقد کار دشواری است و در عین حال درآمد چندانی هم ندارد.
نویسنده کتاب «راهنمای شیوههای نقد ادبی» ادامه داد: درواقع نقد یک کتاب خدمت به آن اثر است؛ منتقد با عشق و علاقه اثر فردی دیگر را میخواند و دربارهاش اظهارنظر میکند و سبب میشود کار دیده شود. اگر نویسنده به این درک برسد که پس از انتشار، دیگر مالک اثرش نیست و اثر به جامعه تعلق دارد و به اصطلاح، تئوری مرگ مولف را بپذیرد، نسبت به نقد کتابش واکنش منفی نشان نمیدهد، اما در حال حاضر نویسندگان ما از نقد آثارشان استقبال نمیکنند و به ناقدین روی خوش نشان نمیدهند.
توسعه و پیشرفت کتاب کودک درگرو نقد آن است
انصاریان در ادامه به ضرورت نقد کتاب کودک و ویژگیهای فصلنامهها و نشریات فعال دراین زمینه اشاره کرد و گفت: توسعه و پیشرفت کتاب کودک درگرو نقد آن است بدون نقد کتاب کودک نمیتوان کاستیها را دید و دربارهاش بحث و گفتوگو کرد و فصلنامههای مربوط به نقد کتاب باید این قدرت، کیفیت و جذابیت را داشته باشد تا ناشران، نویسندگان، تصویرگران و ویراستاران به آنها مراجعه کنند.
وی اضافه کرد: از جمله مجلاتی که در این زمینه فعالیت دارند میتوان به نشریه «پژوهشنامه» اشاره کرد که به عنوان فصلنامهای خصوصی و مستقل، سالهاست که به نقد کتاب کودک اهتمام دارد و هرچند از حمایتهای دولتی برخوردار نیست و به لحاظ اقتصادی با مشکل روبهروست، اما از ساختاری حرفهای برخوردار است و همین باعث موفقیت و تداوماش شده است.
این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ادامه داد: نشریه دیگری که در حوزه نقد کتاب کودک فعال است فصلنامه نقد کتاب کودک است که پیش از آن در قالب ماهنامه فعالیت داشت؛ به نظرمن این فصلنامه باید به لحاظ کیفی تقویت شود و به لحاظ تعداد و تنوع هم منتقدان بیشتری در آن قلم بزنند. به نظرم دولت در حوزه هنر و فرهنگ فقط باید حمایت کننده باشد و کار نقد کتاب را به اهلش واگذار کند تا نشریات تخصصی نظیر فصلنامه نقد کتاب کودک بتواند بهطور واقعی در خدمت نقد کتاب کودک باشد. هر چند به ظاهر چنین است اما کم نیستند نیروهایی که با تغییرات مدیریتی دلسرد میشوند و نقد کتاب را کنار میگذارند.
نقد پیشرو و تاثیرگذار نیازمند «استقلال» است
انصاریان در پایان نقد را مقولهای علمی عنوان کرد که به روش، منطق و استدلال نیاز دارد و پیشنهاد کرد: اگر میخواهیم نقد کتاب کودک جدیتر گرفته شود و روشمند باشد باید فضا و بستر مناسبتری برای نقد فراهم کنیم، یکی از بسترهای ضروری نقد پیشرو و تاثیرگذار «استقلال» است؛ اگر دولت نقش حمایت کننده داشته باشد و نقد کتاب کودک را به اهلش واگذارد، نقد به تدریج وضعیت بهتری پیدا میکند.
معصومه انصاریان در سال 1336 در ملایر متولد شد. وی ضمن تألیف و ترجمه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان سابقه فعالیت در هیأت مدیره انجمن نویسندگان کودک و نوجوان را نیز در کارنامه خود داراست. از جمله آثار او میتوان به « من كى به مدرسه مىروم؟»، «من و مدادرنگىها»، «گوسفندی که عصبانی بود، خیلی عصبانی» ،«خفاش دیوانه»، «اسب خوابآلود»، «بچهی آبگیر» و مجموعه چهار جلدی «فروشگاه عروسکهای جادویی» اشاره کرد.
نظر شما