یدالله مفتون امینی، شاعر در یادداشتی که برای خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ارسال کرده است مینویسد: «چندین سال پیش با یکی از اعضای هیأت ژوری جایزه نوبل ارتباط برقرار کردم . او گفت که برای اهدای این جایزه به شاملو برنامه داریم اما شاملو یکسال بعد از این ماجرا درگذشت و پرونده نوبلش بسته شد.
ایشان گفت که برای شاملوی شما پرونده باز داریم و این جایزه داگرمن اغلب مقدمه جایزه نوبل بوده. چون جواب کافیتر خواستم گفتند اینجا دو مساله وجود دارد، یکی نتوانستنها و دیگری خواستنها. در مورد اول چنانکه از اهل فرهنگ و قلم ایرانی مقیم سوئد تحقیق شده تاکنون کسی نتوانسته آنطور که لازم است شعر شاملو را ترجمه و به جهان معرفی کند. دیگر اینکه مطابق تحقیقی که از استادان مقیم اروپا و ایرانشناسان و استادان و همچنین یونسکو به عمل آوردهایم ، جواب مساعد نرسیده و مخصوصاً جواب یونسکو برای خود ما هم تعجبآمیز بود.
به طور کلی ایرانیان مقیم آن طرفها حتی خود شاعران و اهل فرهنگ، نه تنها همت بلکه رغبت کافی برای پیشبرد کار شاملو نشان ندادهاند و احتمالاً رقابتی با او داشتهاند. این بود نظر آن داور نوبل، که متأسفانه حدود یکسال بعد از آن جریان هم شاملو درگذشت و پرونده او در نوبل سال 2000 میلادی بسته شد و اکنون هم وضع نامناسب پانزده ساله ما در مورد نخبههای شعر و داستان متأسفانه ادامه دارد.
زبان فارسی همیشه در جهان مهجور بوده و شعر و داستان ما برای مغرب زمینیها قابل دسترسی و مطالعه نبوده است. این در حالی است که لهستانی و ژاپنی و آفریقایی که وضعی بهتر از ما نداشتهاند جایزه گرفتهاند.
به عقیده بنده ترجمههای داخلی ما از آثار شاعران کافی نیست بلکه باید در یکی دو تا از انتشاراتیهای معروف اروپا و آمریکا برای این کار، افرادی داشته باشیم و خوب هم حمایتشان کنیم چون در غیر این صورت و با این وضع نباید منتظر نامی و کامی باشیم و دیگر هیچ...
نظر شما