نوروز در سفرنامههای رجال قاجار و سیاحان اروپایی
نوروز اسلامی از نگاه جهانگردان اروپایی/ارتباط نزدیک فرهنگ ایرانی و اسلامی با نوروز
پس از آنکه ایرانیان به دین اسلام گرویدند، تغییرات بسیاری در سطح جامعه ایران رخ داد. در این میان اما آیینها و باورهای فرهنگی ایرانیان که ریشه در تاریخ چندهزارساله این مرز و بوم داشتند، همچنان استوار باقی ماندند و تداوم یافتند. نوروز یکی از مهمترین این آیینهاست که جهانگردان بسیاری از تداوم آن در روزگار مسلمانی ایرانیان سخن گفتهاند.
اما هنریش بروگش آلمانی معتقد است، دلیلی که شیعیان برای ادامه این جشن اقامه کردند این بود که خاطره فتح حضرت علی که به خصوص مورد اکرام ایرانیان است باید جشن گرفته شود. در نتیجه نوروز تنها جشنی است که شیعیان و زرتشتیان ساکن ایران آن را مشترکا برگزار میکنند.» (سفری به دربار سلطان صاحبقران، هنریش بروگش، ترجمه مهندس کردبچه، تهران: اطلاعات 1376، ص626)
صد سال به این سالها در حمایت امام زمان
اوبن درباره رسومات ایرانیان مسلمان در نوروز مینویسد: «از جمله رسومات دیگری که در ایام نوروز در میان ایرانیان در دوره قاجار رایج بود، گفتن تبریک و تهنیت بود. از جمله این تبریکات "صد سال به این سالها در حمایت امام زمان" بود که این موضوع ارتباط نزدیک فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی را نشان میدهد. رفتن به زیارت امامزادهها نیز از آداب دینی نوروز است. مردم معتقد بودند که هر نذر و نیازی که در این روز در امامزادهای به عمل آید محققا مستجاب خواهد شد. در ایالتها نیز به جای شاه، تصویر او را همراه با شمایل پیامبر، حضرت علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین که دور سرشان را هالهای از نور احاطه کرده بود، میگذاشتند.» (اوبن،ص 230)
ادوارد پولاک آلمانی نیز درباره تقارن نوروز و رمضان مینویسد: «هرگاه نوروز با ماه رمضان مصادف میگردد، دیگر شبها را به خوشگذرانی صرف میکنند و روز را روزه نگاه میدارند. زیرا هرچه در طی این جشنها به تسامح و تساهل گرایش دارند باز روزه داشتن را که از اصول اساسی اسلام است حرمت میگذارند و رعایت میکنند.» (ایران و ایرانیان، یاکوب ادوارد پولاک، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران: خوارزمی 1361،ص 258)
زمانی که نوروز با مراسم عزاداری امام حسین (ع) مقارن میشد ایام نوروز به احترام شهادت امام حسین عاری از شکوه و جلال همیشگی بود و کاملا به سادگی برگزار میشد. (اوبن،ص 331)
نوروز در ایران اسلامی به روایت شاردن
شاردن در سفرنامه مشهور خود درباره نوروز پس از اسلام مینویسد: «این عید را نوروز سلطانی مینامند تا از سال جدید و واقعی تاریخ فعلی ایران که مبدا آن هجرت حضرت محمد (ص) از مکه به مدینه است، مشخص باشد، پیغمبر اسلام از خوف کفار که میخواستند شارع آیین جدید را مقتول سازند، مهاجرت فرمود و تمام مسلمین جهان حادثه مزبور را مبدا تاریخ خود قرار دادهاند. آغاز سال تاریخ اسلامی که قمری میباشد، غره محرم است که اول سال هجری میباشد.»
وی در ادامه میگوید: «این جشن تا هجوم اعراب به ایران با شکوه و جلال تمام ادامه داشته، ولی تازیان با آیین جدید تاریخ نویی با خود سوغات آوردند، در این تقویم تازه آغاز سال نو در اعتدال ربیعی و آغاز بهار واقع نمیشود، بلکه ابتدای سنه جدید قمری اول محرمالحرام است. غالبین با مردم مملکت که در آیین باستانی خود سخت پابرجا بودند، معارضه به مثل کرده، مانع احیای سال شمسی بودند، اما ایرانیان همچنان آغاز سال نو را طی یک جشن مذهبی در روز شنبه عید میگرفتند و این مساله در نظر مسلمانان که هرگونه جشن و سرور عمومی را در روز مزبور سخت زشت میشمارند، یکنوع بت پرستی جلوه مینمود و اما آغاز سال قمری به هیچ وجه با جشن و سرور مناسبت نداشت چون دهه اول محرم، نخستین ماه سال اسلامی به تعزیهداری شهادت آل علی (ع)اختصاص دارد.» (سیاحتنامه شاردن، ترجمه محمد عباسی، تهران: امیرکبیر 1335، صص360-361)
شاردن درباره استقرار مجدد نوروز در دربار اسلامی نیز مینویسد: «تا سال 475 هجری اوضاع به همین منوال بود، در این سال در روز اعتدال ربیعی هنگام تحویل آفتاب به برج حمل سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی به تخت سلطنت جلوس کرد و منجمین مملکت فرصت را برای احیای سنت باستانی ایرانیان مغتنم شمرده، گفتند: این در نتیجه مشیت الهی است که سلطان در نخستین روز سال، البته برحسب تقویم باستانی به تخت امپراتوری جلوس فرموده است، و بدین طریق توانستند که رسم قدیمی کشور خود را که یادگار عهود بسیار باستانی است، به وی بقبولانند و جشن ملی مردم را مثل ادوار پیش از اسلام همچنان استوار و برقرار سازند.»
وی ادامه میدهد: «اخترشماران به سلطان اظهار داشتند که جشن نوروز را نمیتوان در آغاز سال قمری تثبیت کرد، چون ابتدای سنه این تقویم مصادف با ایام سوگواری است و مسلم است که تصادف عید با عزاداری منحوس خواهد بود. بالنتیجه صلاح آن است که نوروزدر آغاز سال خورشیدی تثبیت گردد که همیشه مصادف با آغاز بهار، نیکوترین فصل سال میباشد، در صورتیکه ابتدای سنه قمری برحسب گردش ماه در فصول مختلف و متوالی واقع میشود. منجمین برای جلب توجه شاهنشاه گفتند که وضع چنین تقویمی واجد خصوصیت شایان توجه دیگری هم میباشد، توضیح آنکه برحسب یک رسم باستانی ایرانیان آغاز سلطنت پادشاهان خود را مبدا تاریخ قرار میدهند و بدینطریق همیشه نوروز آغاز سال شمسی، مصادف با روز جلوس وی خواهد بود. سلطان جلالالدین را پیشنهاد اخترشماران خوش آمد و عید باستانی را در آغاز سال جدید سلطانی تثبیت فرمود و از آن وقت به بعد این جشن همیشه باشکوه و جلال هرچه تمامتر برگزار میگردد.» (سیاحتنامه شاردن، صص 363-364)
نظر شما