سال گذشته اتفاق تازهای در ادبیات عاشورایی نیفتاد/ بهترین مطالعه شکارسری در سال ۹۳ و پیشنهاد بهاریاش
حمیدرضا شکارسری، اتفاق مهم سال 93 در حوزه ادبیات عاشورایی را «تقریبا هیچ» میداند و توضیح میدهد: من به کاری میگویم کارستان که باعث شود ادبیات عاشورایی تکانی به خود بدهد و فضاها ، فرم ها و ساختارهای تازه را تعریف کند. چنین کاری تا به حال انجام نشده و پژوهشی درباره ادبیات عاشورایی، کنگره یا جشنوارهای راجع به ادبیات عاشورایی که بیاید افقهای تازه را ببیند و ادبیات عاشورایی را آسیبشناسی کند، صورت نگرفته است.
مهمترین رویداد و اتفاقی که در عرصه ادبیات عاشورایی در سال 93 شاهد آن بودیم، چه بود؟
تقریبا هیچ. «تقریبا هیچ» به این معنی است که کار شده، اما این طور کار یا این قدر کار، همیشه بوده است. به گمان من در ارتباط با ادبیات عاشورایی باید کاری کنیم که تا به حال نکردهایم. باید با وسعت و کیفیت تازه قدمی رو به جلو برداریم نه این که درجا بزنیم و کارهای قبلی را تکرار کنیم. بنابراین به اعتقاد من کار شگفت و متفاوتی که به نظر برسد برای اولین بار، آن را میبیند، انجام نشده است. در حیطه ادبیات عاشورایی مثل همیشه و هر سال خلق اثر داریم؛ غزلها، رباعیها، دوبیتیها، مثنویها، ترکیببندها، ترجیع بندها و حتی بعضاً شعرهای نو خوب پیدا میشود. حتی میتوانیم شبهای شعری را پیدا کنیم که در گوشه و کنار برگزار میشوند. اما من به کاری میگویم کارستان که باعث شود ادبیات عاشورایی تکانی به خود بدهد و فضاها، فرمها و ساختارهای تازه را تعریف کند. چنین کاری تا به حال انجام نشده و پژوهشی درباره ادبیات عاشورایی، کنگره یا جشنوارهای درباره ادبیات عاشورایی که بیاید افقهای تازه را ببیند و ادبیات عاشورایی را آسیبشناسی کند، صورت نگرفته است. بنابراین به گمان من اگر ما دهها و صدها سال دیگر با همین شیوه حرکت کنیم، درحقیقت، همان فرمها و ساختارهای از پیش تجربهشده را مجدد تجربه میکنیم. به عبارتی داریم انجام وظیفه یا رفع تکلیف میکنیم ولی متأسفانه افقهای تازه را پیدا نکردهایم. ما درباره حادثه عاشورا و شخصیتهای مثبت و منفی کربلا اطلاعات خیلی جزئی و دقیق نداریم. در حوزه سینما این کار تا حدی با سریال «مختارنامه» انجام شد اما در حیطه ادبیات عاشورایی این کار نشده است. شاعران ما باید با پرداختن به دو کتابی که در این زمینه طی یکی دو سال گذشته منتشر شده مثل «آینه در کربلاست» و «آینهداران آفتاب» نوشته دکتر سنگری در این مسیر حرکت کنند. این دو کتاب منبعی بسیار غنی است که ما تا پیش از این گونه منسجم نداشتیم و شاعران نمیتوانستند بگویند که به طور دقیق در فلان صحنه چه اتفاقی افتاده است. این دو کتاب منبع است و اگر ما بتوانیم از آنها استفاده کنیم و عملاً به شیوه شعر مدرن، یک جزئینگری و عینیگرایی را به شعر عاشورایی ارائه کنیم، قدمی به جلو برداشتهایم و کاری تازه کردهایم ولی به گمان من هنوز این کار نشده و ادبیات عاشورایی ما روی کاکل شبهای شعری می چرخد که همان روال و فرمهای سابق را تکرار میکنند؛ و البته این صرفاً انجام وظیفه است نه اینکه بد باشد و ارزش نداشته باشد. در جای خود ارزش دارد. اما این که بگوییم اتفاقی در ادبیات عاشورایی است، به گمان من نیست.
خود شما سال گذشته در حوزه ادبیات عاشورایی چه کاری انجام دادید؟
چیزی برای انکارکردن ندارم و شاید خود من هم در این وادی اسیر باشم، اما طی صحبتی که با یکی ـ دو ناشر انجام دادم، در تلاش هستم، مجموعه شعرهای دینی و ازجمله شعرهای عاشورایی خودم را که به گمان خودم فضاها و افقهای تازه را در حد توانم نشانه گرفتهاند، سال آینده منتشر کنم. همه این آثار ظرف یک سال گذشته سروده شدهاند و بیشتر آنها به چاپ نرسیدهاند.
بهترین کتابی که در سال 93 خواندید چه کتابی بود؟
کتاب «کندوکاوی در جامعهشناسی ادبیات» نوشته فرهنگ ارشاد. با توجه به این که ادبیات، درهمتنیدگی خاصی با جامعه دارد و نمیتوانیم ادبیات را جدا از مسائل اجتماعی و موقعیت جامعه ببینیم، کتاب خوبی است که رابطه ادبیات و جامعه را مورد بررسی قرار میدهد و مقابل چشم مخاطب میگذارد.
چه کتابی را برای مطالعه در ایام بهار توصیه میکنید؟
من کتاب «جامعه شناسی خودمانی» نوشته حسن نراقی را پیشنهاد میکنم. این کتاب با وجود خلاصه بودن، به گونهای ببسیار خودمانی، خصوصیات اخلاقی و اجتماعی ایرانی جماعت را نمایان میکند. به عبارتی مشخصات اخلاق و فرهنگ ایرانی را که تحت تأثیر شرایط اجتماعی، سیاسی، ژنتیکی یا آب و هوایی به وجود میآید، خیلی صریح وعریان به رخ ایرانیجماعت میکشد. این کتاب بنا به دو ویژگی خود ــ یعنی خلاصه بودن و داشتن زبان ساده و صمیمی ــ برای مطالعه در اوقات فراغت که همه، مشغولیات خاص خودمان را داریم و از طرفی ممکن است خیلی فرصت پرداختن عمیق به مطالب را نداشته باشیم، مناسب است.
نظر شما