
لاكپشتهاي پرنده سومين دوره جشن سالانه اهداي اين نشان در شهر كتاب به پرواز درآمدند
لطفا سال نو را با اهدای کتاب به کودکان و نوجوانان جشن بگیريد/ ناصر ايرانی به مهمانان کوچکش تعظيم كرد
سومين دوره جشن سالانه اهداي نشان لاكپشت پرنده جداي از هياهوي زياد كودكان و والدينشان، مملو از حاشيههاي ديدني و شنيدني بود. هيأت داوران همه خانوادههای ایرانی را به خریدن و خواندن کتاب دعوت كرد و از آنها خواست تا سال نو را با اهدای کتاب به عنوان عیدی به کودکان و نوجوانانشان جشن بگیرند.
وارد شهر كتاب كه ميشدي، از جمعيت فراوان و هياهوي اصرار بچهها براي خريد كتاب كه ميگذشتي، موسيقي متفاوت و البته سفارشي نظرت را جلب ميكرد:
توي لاكش پر از كتاب
قصه و شعر و حرفهاي ناب
دوست من و مامان و بابا
كتابهاي خوب داره براي ما
اين لاكپشت پرنده است
جايزه برنده است
همين شعر كافي بود تا از دليل حضور اين جمعيت فراوان در طبقه زيرين و همكف شهر كتاب آگاه شوي و چشم بگرداني تا چهره آشناي نويسندگان و شاعران كودك و نوجوان را در ميان جمعيت بيابي. خيليها آمده بودند؛ نادر قدياني، عليرضا روشن، مهدي حجواني، رضا فياضي، محبوبه نجفخاني، ناصر ايراني، نسرین وکیلی، علياكبر صادقي، مهدی فاتحی، حامد حبیبی و...
جشني از جنس كتاب در كتابفروشي
اجراي برنامهاي كه هم حوصله كودكان در آن سر نرود و هم بزرگترها خسته نشوند، كار دشواري است. به همين دلیل سخنرانيهاي سومين دوره جشن سالانه اهداي نشان لاكپشت پرنده كوتاه بود و بيش از هر چيز صداي موسيقي گروه «آدمك» كه از سال 1390 تاكنون در حوزه موسيقي كودك مشغول به كار بوده است، به گوش ميرسيد.
مژگان امجد، مدير فروشگاه مرکزی شهر كتاب، نخستين سخنراني كوتاه اين مراسم را بر عهده داشت. وی گفت: همان قدر كه از سهسالگي لاكپشت پرنده خرسنديم، از راهاندازي جوايز و جشنهايي شبيه اين برنامه از سوي ديگر افراد مفتخريم. لاكپشت پرنده جشني متفاوت است زيرا دركتابفروشي رخ ميدهد، نه در سالن همايش و سالن اجتماعات. اين كتابفروشي است كه امكان آشنايي كودكان را با نويسندگان فراهم ميكند.
فريبي آسيبزا پشت نقاب بازنويسي
پس از اجراي زنده موسيقي اختصاصي لاكپشت پرنده، شيوا حريري، يكي از اعضاي هيأت داوران جايزه لاكپشت پرنده بيانيه گروه داوران اين جايزه را درباره كتابهاي بازنويسي چنين خواند:
«ادبیات کودک ایران، از دیرباز با متون کهن و سنتی ادبیات ایرانی پیوند داشته است. آثار بسیاری به بازگویی، بازآفرینی، بازنویسی و بازپردازی متون کهن ادبی پرداختهاند تا میان جهان کودکان امروز با ادبیات کهنسال فارسی پیوند بزنند، آنها را با گنجینه ادبیات ایران آشنا کنند، از ظرفیتهای ادبی متون کهن استفاده کنند، و روايتها و اشعار نغز کهن و مفاهیم جاودان خرد فارسی را بازگو کنند. از 40 سال پیش، احیای متون کهن که هدفی جز آموزش (پندآموزی، زبانآموزی یا آموزش ادبی) نداشت به گونهای از ادبیات تبدیل شد که میکوشید ارزشهای ناب ادبی، فضای خیالی ادبیات فارسی و داستانهای جذاب این متنها را برای کودکان بازسازی کند، یا با استفاده از قالبهای کهن فارسی مضامین و مفاهیم نو را در ادبیات کودک ایران وارد کند. به عبارت دیگر از آن زمان تاکنون، احیای متون ادبی کهن، از پربارترین، پر طرفدارترین و در عین حال موجهترین گونههای ادبیات کودک ایران است. این جریان دیرینه در سالهای اخیر دوچندان گستردگی یافته است. در فهرست نامزدهای امسال لاکپشت پرنده، گذشته از آثاری که اشاراتی غیر مستقیم به گنجینه ادبیات کهن دارند، نام آثار بازنویسی متون کهن ادبی ديده ميشود. در تمامی سالهای اخیر، بازنویسیهای خلاقانه و ارزشمندی در ادبیات کودک فارسی منتشر شدهاند؛ امسال هم همینطور. بازنویسیهایی که دریافت کمابیش درستی از متن مبداء دارند، ایدهای خلاقانه و روزآمد برای بازنویسی دارند، برای این خلق مجدد زمان و اندیشه فراوانی صرف کردهاند و حاصلی پیراسته و جذاب دارند. اما اگر به مجموع بازنویسیهای زمانهمان نگاه کنیم، اوضاع اینقدرها هم نویدبخش نیست. گذشته از نمونههای خوب بازنویسی، بازنویسیهای بسیاری در این سالها منتشر شدهاند که نام موجه و پرخواستارِ اين گونه ادبي پوششی است برای معایب بیشمار و محاسن اندکشان.
امکان تولید سریع و ارزان یا به عبارت دیگر، امکان سریکاریِ این متون در سالهای اخیر، به جای آنکه به فرصتی برای رشد این گونه بدل شود، چهره تهدید به خود گرفته است. آنچه در شماری از این کتابها دیده میشود، این تهدید را جدیتر کرده است: عدم آشنایی با متون کهن یا ناآشنا بودن با زبان کهن فارسی گاه تا مرز بدفهمی و نگارش کتابهای پراشتباه پیش رفته و نداشتن ایدهای برای بازنویسی، بازآفرینی یا بازگویی خلاقانه متون کهن، بعضی از بازنویسیها را به کتابهای سفارشی شبیه کرده است. اشتباهات گوناگون در متن این کتابها نشاندهنده بیتوجهی تولیدکنندگان به کیفیت این گونه کتابها است، و به این ترتیب شکلی از کتابهای بازاری زیر پوشش بازنویسی خود را موجه و ارزشمند جلوه میدهند. خانوادهها، کتابداران، ناشران و کتابفروشان در این میان باید توجه ویژهای به شرایط امروزین بازنویسیها داشته باشند و در انتخاب این گونه کتابها کودکان و نوجوانان را یاری کنند.»
تق تق، كيه پشت در؟
بعد از موسيقي زندهاي با نام «دختر بويراحمدي» نوبت به بخش «ياد» اين جشن رسيد كه در آن ياد كتاب «مهمانهای ناخوانده» نوشته فريده فرجام با تصويرگري جودي فرمانفرماييان زنده شد و شكوه حاجي نصراله، از ديگر اعضاي هيأت داوران، بيانيه كوتاه اين بخش را خواند.
در این بیانیه آمده بود: «هیأت داوران دومین دوره اهدای نشان طلایی و نقرهای لاکپشت پرنده در بخش یاد، توجه مخاطبان را به کتاب «مهمانهای ناخوانده» جلب میکند. کتابی که توجه کودکان چند نسل را به خود جلب کرده و توانسته در حافظه آنها بماند، کتابی که الهامبخش روایتهای بسیاری بوده و شخصیتهایش از کتاب فراتر رفتهاند. هیأت داوران یاد نویسنده این کتاب، خانم فریده فرجام را گرامی میدارد و برای ايشان تندرستی و نوشتن برای کودکان سرزمینمان را آرزو میکند.»
پس از آن موسيقي «بارون بارونه» پخش شد كه شعر آن رنگي از اميد به اين روزهاي سرد زمستاني ميداد:
گلنسا جونم غصه نداره
زمستون ميره، پشتش بهاره
دونههای بارون ببارین آرومتر
بهارای نارنج داره میشه پر پر
اجراي نمايش داستان «مهمان هاي ناخوانده» با سبك سايهبازي از طرف گروه هنري «خيالباف» جذابترين بخش اين برنامه براي كودكاني بود كه از همان ابتداي جشن تلاش ميكردند خود را به جلوترين قسمت محل اجراي برنامه برسانند. بماند كه بعضي از بچهها از اين شلوغي ناراضي بودند و آرام به پدر و مادرهايشان پيشنهاد رفتن به سينما (!) را ميدادند و برخي از بزرگترها از كوتاه شدن شعرهاي نمايش ناراضي بودند و آرام ادامه شعرها را براي كساني كه كنارشان ايستاده بودند، ميخواندند.
جايزهاي كه به سود تمام كتابهاي جاگرفته در كتابفروشيها و كتابخانههاست
اين برنامه با حضور محمود برآبادي و خواندن بیانیه هیأت داوران ادامه يافت. متن بيانيه سومين دوره جشن سالانه اهداي نشان لاكپشت پرنده چنين است: «سال گذشته در دو بیانیه جداگانه به دو موضوع متفاوت اشاره کردیم که یادآوریشان ضروری است. گفتیم: ما ممکن است در راه یافتن یا نیافتن کتابی به فهرست، رتبهبندی و اهدای نشان به آن اشتباه کنیم اما مطمئنیم که لاکپشت پرنده حرکتی ترویجي برای تشویق خانوادهها به خریدن و خواندن کتاب برای بچههایشان است. تأثیر لاکپشت پرنده بیش از آن که در انتخاب یک یا چند کتاب باشد، در انتخاب کتاب خواندن برای کودکان به عنوان «ارزش» در دوران جدید است. بنابراین، فهرست لاکپشت پرنده حرکتی است نهتنها به سودِ کتابهای فهرست، که به سودِ تمام کتابهایی که در قفسه کتابفروشیها و کتابخانهها چشم به راه خانوادهها و کودکانند. امسال هم همين عقيده را داریم و همه خانوادههای ایرانی را به خریدن و خواندن کتاب دعوت میکنیم و از آنها میخواهیم تا سال نو را با اهدای کتاب به عنوان عیدی به کودکان و نوجوانانشان جشن بگیرند.
و همچنین گفتیم: انکار نمیکنیم که برخلاف فهرستهای فصلی که همه کتابها با حداقل لازم به آن راه مییابند، در اهدای نشانهای طلایی و نقرهای سختگیر هستیم. برابر شیوهنامه اجرایی لاکپشت پرنده، کتابهایی موفق به دریافت نشان طلایي میشوند که بیش از دو سوم همه داوران و کتابهایی موفق به دریافت نشان نقرهای میشوند که دستکم دو سوم داوران به آن رأی داده باشند. طبیعی است که دست یافتن به چنین توافقی بسیار سخت است و کتاب باید ویژگیهای منحصر به فردی داشته باشد تا از چنین رأیی برخوردار شود.
در دوره پیش متاسفانه چنین توافقی برای هیچ کتابی شکل نگرفت و ما نتوانستیم نشان طلایی اهدا کنیم و امسال خوشحالیم که به آرزوی کوچکمان رسیدهایم و شما میتوانید امروز شاهد پرواز لاکپشت پرنده طلایی باشید!»
جوايز پر حاشيه يك جشن كتابي
پس از اتمام برنامههاي پرهياهوي اين جشن، زمان اهداي جوايز به نويسندگاني رسيد كه در اين جشن حضور داشتند و نامشان از پيش بر كارتهايي يكسان نوشته شده بود و آنها بر گردنشان آويخته بودند تا كودكان و والدينشان نويسندگان محبوب خود را راحتتر بشناسند.
نخستین نشان ویژه لاکپشت پرنده به علیاکبر صادقی، نقاش و تصویرگر رسيد. او پس از دريافت جايزه خود گفت: هنرمندان و دانشمندان رسول خدا بر روي زمين هستند تا نادیدهها و ناشنیدهها را براي بشر بیان کنند. دو خط موازی هرگز به هم نمیرسند مگر این که عاشق باشند و در یک نقطه تلاقی کنند و به يك نقطه تبديل شوند.
داوران سومين دوره اهداي جايزه لاكپشت پرنده، نشان ويژه لاكپشت پرنده را به ناصر ايراني تقديم كردند. ايراني به مخاطبان خود در شهر كتاب گفت: من از هيأت داوراني كه پس از سالها خانهنشینی و گوشهگیری من، مرا یاد کردند، تشكر مخصوص ميكنم. تا آنجا که حافظه ضعیف من كمك میكند، این زیباترین و پرهیجانترین مراسمی است که تاکنون در تمام طول عمرم دیدهام. زيرا در صدر اين مراسم پرارزشترین و زیباترین موجودات هستی یعنی کودکان نشستهاند و من در برابر این کودکان کتابدوست تعظیم میکنم.
برخورد خلاقانه با متني قديمي و نثر روان و خوشخوان، موجب شد تا نشان لاكپشت پرنده نقرهاي به مهدی فاتحی و حامد حبیبی برای نگارش طنز مجموعه «شب هزار و دوم» اهدا شود.
لاكپشت نقرهاي و شكايت لنگن از رعايت كپيرايت در ايران
سپس مجري برنامه با اشاره به كتابسوزي موزه موصل كه فرهنگي هفت هزار ساله را در دل خود داشت، نشان صلح لاكپشت نقرهاي را به كتابي هديه كرد كه خود سفير صلح است. اين جايزه به مجموعه «نامههاي فليکس» نوشته آنت لنگن اختصاص يافت. ولي مهدی یوسفی نامهاي را از طرف اين نويسنده خواند كه نشاندهنده نپذیرفتن جايزه بود. لنگن در نامه خود نوشته است:
برايم بسيار ارزشمند است كه «نامههاي فليكس» به زبانهاي مختلف در سراسر دنيا ترجمه ميشود و همه جا دوستش دارند. يكي از پدرهايي كه «نامههاي فليكس» را در ايران براي پسرش خوانده بود، به من گفت كه كتابت عالي است و براي پسرش هم جذاب بوده است. سفر به ايران و دريافت اين نشان برايم افتخارآميز و خوشحالكننده است اما موضوعي مرا آزار ميدهد. من نویسندهاي حرفهاي و تمام وقت هستم و از راه دريافت حقالتالیف كتابهايم زندگي میكنم، در حالي كه در کشور شما حق من رعایت نمیشود، بنابراين، به آگاهي ميرسانم كه عليرغم اشتياقم در وضع فعلي نميتوانم جايزه را قبول کنم مگر اين كه وضعیت تغيير كند و با ناشر ايراني به تفاهم برسيم. در اين صورت بسيار خوشحال خواهم شد كه در نمایشگاه بین المللی کتاب به تهران بيايم و نشان لاكپشت پرنده را دریافت کنم.
يوسفي پس از اتمام نامه آنت لنگن گفت: پس از اين كه اين نامه را از آنت لنگن دريافت كرديم، به اطلاع داوران رسانديم و فكر كرديم كه در برابر اين نامه چه كار كنيم؟ آيا ميتوانستيم به صدای اعتراض این نویسنده گوش ندهيم و به آن بيتوجه باشيم؟ بحثهاي زيادي بين ما درگرفت. هم به مسائل نشر خودمان بايد توجه ميكرديم و هم به واقعيتي كه در اين نامه نهفته است و وجدان همه ما را مخاطب خود قرار ميدهد. اگر نشر زعفران با ما در حل اين موضوع همكاري نميكرد، بايد تصميمي سخت ميگرفتيم. اما مدير محترم انتشارات زعفران پس از آگاهي از نوشته لنگن، نامهاي به او نوشت و براي مذاكره و رسيدن به تفاهم اعلام آمادگي كرد. ما نامه او را به نويسنده فرستاديم و اميدواريم كه روزي بتوانيم نشان آنت لنگن را در تهران به او تقديم كنيم.»
انتخاب جسورانه و ترجمه خوب و روان موجب شد تا لوح تقدير و جايزه نقدي لاكپشت پرنده نقرهاي اهدا شود به محبوبه نجفخانی، مترجم نامههاي فليكس.
لاكپشت طلايي و خوشحالي دیوید آلموند از خوانده شدن كتابش توسط كودكان ايراني
پرواز لاكپشتهاي طلايي براي رسيدن به نويسندگان در سومين دوره اين مراسم، پس از تلاشهاي و بحثهاي فراوان به دلیل بنیانگذاری شیوهای نو در آموزش زبان فارسی و اهمیت دادن به ادبیات در آموزش به محمدهادی محمدی نويسنده کتابهای «آواورزی با سیبیلک» و «الفباورزی با کاکاکلاغه» اهدا شد. محمدي هنگام دريافت جايزه خود ضمن تشكر از توجه هيأت داوران به شيوه آموزشي او گفت: من تلاش كردم كودكان از راه ادبيات، هم زبان را بياموزند و هم ادبيات را.
تلفیق هنرمندانه متن و تصوير در روایتی عاطفی و تأمل برانگیز و ارائه پیشنهاد نو در داستانهای کودکانه موجب شد تا ديگر نشان لاكپشت طلايي به کتاب «پدر اسلاگ» نوشته دیوید آلموند اهدا شود.
آلموند در فيلم ويدئويي كوتاهي كه براي اين جايزه فرستاده بود، گفت: از دریافت این جایزه واقعا هیجانزده و خوشحالم. این کتاب در شهری شکل گرفته که من در آن بزرگ شدم. من پسربچهای بودم شبیه پسربچههای این داستان. این داستان را با کودکی خودم، شهر خودم که در شمال انگلستان است و با زبان خودم نوشتم و حالا خیلی خوشحالم که داستان من را که در شهری در شمال انگلستان و 400 کیلومتری لندن و 60 کیلومتری اسکاتلند شکل گرفته، بچههای ایراني هم خواندهاند. این نشان میدهد که قصهها از مرزها، کشورها و ملتها میگذرند و ما را به هم پیوند میدهند.
نسرین وکیلی نیز نشان طلایی لاکپشت پرنده را به دلیل ترجمه خوب و روان «پدر اسلاگ» دريافت كرد.
پاياني با كرم كتاب
سومين دوره جشن سالانه اهداي نشان لاكپشت پرنده در حالي به پايان رسيد كه كودكان و نوجوانان به همراه والدينشان كتابهاي مورد علاقه خود براي امضا نزد نويسندگان و مترجمان حاضر در شهر كتاب مركزي ميبردند. در اين پايانبندي، عروسكهاي «آكولا»، «دكتر باژوك» و «كرم كتاب» مهمانان اين كتابفروشي را همراه ميكردند و به آنها پيشنهادهاي كتابي و البته بادكنكهايي با علامت لاكپشت پرنده هديه ميدادند.
نظر شما