به همین خاطر آنچه ریچارد در کتابش آورده ذکر دنیای گمشده بچگی اش است که دیگر نیست و در سراسر کتاب از آن دوران با حسرت یاد کرده و آرزو دارد برای یک لحظه هم که شده به طفولیت بازگردد.
قلم وی را قطعا نسل جوان درک نمی کند و هم قطاراناش وی را تحسین کرده و قلماش را دوست دارند.
بچه دنیای گمشده داستان، بیکن و تخم مرغ را برای صبحانه و گوشت سرخ شده بره و سیب زمینی آب پز را برای شام ترجیح می داد در حالی که پدرش گوشت گوساله وهویج را می پسندید.
برای عضوی از یک خانواده مورخ پرداختن به جزییات هر چیزی را حتی زمانی که مقالهنویس دیلی میل شد، کار سادهای تلقی میشد. جان کوچولو می گوید که آن روزها خیلی تلاش کرد تا با درس خواندن باعث سربلندی والدین خود شود.
ریچارد در طول کتاب دنیای گمشده جان کوچولو به کیفیت زندگی می اندیشد و با رد فلسفه رواقیون می گوید زن و شوهرهای مدرن تمایلی به کنار هم بودن ندارند و کسی در مورد نوشیدن و رانندگی نگران نیست و دانش آموزان این دوره و زمانه نابودکنندگان خاطرات امثال ریچارد است که با آمدن فاضلاب به ایلفورد، همه چیزهای خوب را برد و دنیای مدرن آشغال را به بار آورد.
نویسنده در این کتاب سعی می کند دنیای قدیم را با دنیای مدرن امروزی مقایسه کند و برای این کار حتی از قهرمانهای برنامه های تلویزیونی اواسط قرن بیستم نیز کمک می گیرد. وی اعتقاد دارد در دوران معاصر همه چیزهایی که در گذشته برای او خاطره بودند دیگر پیدا نمیشوند و حتی کوچه باغهای محله قدیمیشان در ایلفورد نیز رنگ و بوی گذشته را ندارد.
کتاب 15 پوند قیمت داشته و برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
نظر شما