به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، چهارمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی «تاریخ هنر ایران» با موضوع «چگونگی نیایش مهر در ایران بر پایه کاوشهای باستانشناسی» و «باستانشناسی و هنر دوران اسلامی» با سخنرانی اسماعیل (احسان) یغمایی، باستانشناس و نویسنده کتاب «اشاراتی به امامزادههای تهران، ری و شمیران» و حمیده چوبک، عضو هیات علمی پژوهشکده باستانشناسی و مترجم کتاب «سفال ایران در دوران اشکانی» دوشنبه (25 آذرماه) در فرهنگستان هنر برگزار شد.
یغمایی در این نشست با بیان اینکه کیش مهر در ایران بسیار ناشناخته است و به آن کم پرداخته شده، عنوان کرد: آگاهی ما از کیش مهر و چگونگی پرستش میترا بسیار ناچیز است. البته رومیها، یونانیها و هندیها آثار مکتوبی دارند، اما این نوشتهها پراکنده و تاحدودی تحریف شدهاند. ایرانیان هم در مورد این موضوع بسیار کم کار کردهاند.
این باستانشناس ادامه داد: نوروزنامه خیام اشارههای مختصری به جشن مهرگان و چگونگی برگزاری این مراسم میکند، اما خیلی وارد جزییات نمیشود. ارزندهترین کتابی که به کیش مهر و آیینها و مراسم ویژه این کیش میپردازد، «اوستا»ست. در مهریشت اوستا ویژگیهایی برای مهر بیان شدهاست. برابری با اهورامزدا، نگهبانی از آریاییها، یاریدهنده رزمآوران و تنبیه و کیفر دروغگویان برخی از این ویژگیهاست که در مهریشت اوستا ذکر شدهاست.
نویسنده کتاب «اشاراتی به امامزادههای تهران، ری و شمیران» با اشاره به اختلاف نظرهای مهرشناسان ایرانی و اروپایی درباره میترا گفت: مهرشناسان فرانسوی معتقدند میترا خدای تنهایی است، در حالیکه این گفته درست نیست، زیرا در اوستا آمدهاست که میترا 10 هزار دیدهبان دارد، پس میترا تنها نیست. در اوستا همچنین گفته شدهاست که میترا یک یار در سمت راست خود به نام رَشَن و یک یار در سمت چپ به نام چیستا دارد.
وی افزود: درباره چگونگی زایش و پیدایش مهر هم اختلاف نظرهایی میان ایرانیان و اروپاییان وجود دارد. اروپاییان معتقدند مهر از سنگ خارا پدید آمد که در یک دستش مشعلی برای غلبه بر تاریکی و در دست دیگرش خنجری برای کشتن پیمانشکنان قرار داشت، اما بنا بر باور ایرانیان مهر برفراز کوه البرز از برخورد دو سنگ آذرخش بهوجود آمد که شب یلدا در حقیقت شب زایش و تولد مهر است.
یغمایی سپس به ساختار معماری مهرکدههای ایرانی و مقایسه آن با مهرکدههای اروپایی، پیکرههای مهر و نقشبرجسته مهر در طاق بستان پرداخت و اظهار کرد: در ایران جز دو مهرکده که بسیار ناقص حفاری شدهاند بقیه مهرکدهها مورد کاوش قرار نگرفتهاند. در چند دهه پیش دو مهرکده محمدآباد و گو (گاو) سعیدی در حوزه دشتستان برازجان را کاوش کردم. ورودی، جایگاه غسل تعمید، شبستان، راهرو و حجره عناصر اصلی این مهرکدهها را تشکیل میدهند.
کارشناس موسسه هنری موزههای بنیاد افزود: هفت حجره سمت راست مهرکده محمدآباد محل قراردادن نذور مردم در هر روز هفته است و 6 حجره سمت چپ نیز شاید نشانه 6 روز جشن مهرگان باشد. البته نه در ایران و نه در اروپا، کاربرد دقیق این حجرهها مشخص نشدهاست ولی در هر حال این حجرهها یا محل نذور هر روز بودند و یا افرادی که به مرتبهای خاص دست مییافتند، نذور خود را در آن قرار میدادند.
وی در ادامه به مقایسه مهرکدههای ایران و اروپا پرداخت و گفت: مهرکده ارزانفود همدان که بسیار ناشناخته است، شباهت بسیاری با مهرکده کاپوآ در ایتالیا دارد. مهرکده محمدآباد نیز با مهرکده اوستیا در رم برابری میکند. در حقیقت ساختار معماری این مهرکدهها بسیار به هم نزدیک و شبیه است.
حمیده چوبک، باستانشناس نیز در این نشست به موضوع «باستانشناسی و هنر دوران اسلامی» پرداخت و عنوان کرد: از آنجا که اسلام سرزمینهای پهناوری را فراگرفت و از سند در شرق و عربستان در جنوب تا آسیای مرکزی در شمال و نیز تا کرانههای آتلانتیک در آفریقا و اسپانیا در غرب گسترش یافت، فرمانروایی جهان اسلام بر پایه توحید و برابری در این قلمرو گسترده به وجود آمد.
وی با این مقدمه به هنر دوران اسلامی اشاره کرد و گفت: هنر اسلامی در سرزمینها و مردم جهان ایرانی، هند، ترک، مصر، آسیای مرکزی، چین و خاور دور، عرب، سامی، یونانی ـ رومی و اسپانیایی پردازش شدهاست که هر کدام از هزارهها و سدههای پیش از ظهور اسلام در فرهنگ، تمدن و هنر پیشینهای خیرهکننده داشتند. در حقیقت، هنر اسلامی آموزه و آمیزه هنرها و تمدن این گستره است. هنر اسلامی پایانه و آخرین تحول هنری جهان باستان است که تاکنون تداوم یافتهاست.
عضو هیات علمی پژوهشکده باستانشناسی با بیان اینکه ایران تاثیر بسیاری در جهان اسلام گذاشت، اظهار کرد: هنر اسلامی وامدار هنر جهان ایرانی است. تمدن و هنر ایرانی تداوم و تسلسل فرهنگی است که در دوره اسلامی نیز قابل پیگیری است، برای نمونه در معماری اگر شاخصهای هنر اسلامی مانند خط و کتیبه دوره اسلامی و دیگر شاخصهای این دوره مانند سفالینه در دسترس نباشد، ویژگی معماری با دوره پیشین همچون اشکانی و ساسانی همانند و غیرقابل تمایز و اثبات خواهد بود. بنابراین، باید گفت که هنر و معماری دوره اسلام تداوم هنر و معماری پارسی و ساسانی است.
وی در ادامه، ویژگیهای شهرهای اسلامی را برشمرد و گفت: بارو، دژها، دروازه، ارگ یا دارالاماره، کهندژ، مسجد جامع، شارستان(مدینه)، کوی و برزن، بازار، مسجد، حمام، بخش صنعتی، حومه شهر یا ربض، رستاق یا روستاهای وابسته به شهر، قلعههای روستایی، گورستانها و امامزادهها از عناصر مشترک شهرهای اسلامی هستند.
چوبک در پایان سخنانش تاکید کرد: شهرهای دوران اسلامی نخست در بیرون شهرهای ساسانی شکل گرفتند و در حقیقت شهرهای این دوره تداوم شهرسازی دوره ساسانی است. متاسفانه دادههای اندکی از شهرهای دو سده نخستین اسلامی در دورههای اموی و عباسی وجود دارد و باستانشناسان با بررسی بقایای شهرهای ساسانی/اسلامی مانند استخر، شوش، چالترخان و قصر شیرین توانستند به ساختار معماری این شهرها و ویژگیهای هر یک پی ببرند.
در پایان این مراسم، ندا اخوان اقدم، دبیر علمی نشست با اهدای هدایایی از حمیده چوبک و احسان(اسماعیل) یغمایی قدردانی کرد.
سهشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۱
نظر شما