حسنزاده در نشست «نقد کارنامه تاریخنگاری دکتر شیرین بیانی»:
بیانی حلقه واسطه بین تاریخنویسی سنتی و تاریخنگاری مدرن است
اسماعیل حسنزاده، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در نشست «نقد کارنامه تاریخنگاری دکتر شیرین بیانی» گفت: بیانی حلقه واسطه بین تاریخنویسی سنتی دانشگاهی و تاریخنگاری جدید است و از لحاظ روش، پایبند تاریخنگاری سنتی اما از لحاظ موضوعی دیدگاهی مدرن دارد.-
حسنزاده با اشاره به اینکه سخن گفتن از شیرین بیانی کار دشواری است، بیان کرد: دوران تحصیل بیانی در سوربن، همزمان با حاکمیت آنالها در فرانسه بود که در تاریخنگاری از حادثههای سیاسی فاصله میگرفتند و به تاریخ اجتماعی نزدیک بودند اما بیانی نه نگاه اقبالی به تاریخ دارد و نه نظر آنالها را میپذیرد که این از مهمترین ویژگیهای تاریخنگاری این استاد بهشمار میرود.
این پژوهشگر با اشاره به تاثیرپذیری شیرین بیانی از خانوادهاش، اظهار کرد: وی در خانوادهای شریفِ فرهنگی متولد شد. نیای بزرگ وی ملکالمتکلمین، تاریخساز و از شهیدان مشروطه بود و جدش نیز از تاریخنویسان بزرگ بهشمار میرفت. بیانی تحت تاثیر ابعاد فکری خانواده رشد کرد و اندیشه میهنپرستی را از آنها گرفت. بهدلیل مِهر و محبت خانوادگی نگاه انتقادی پررنگی به رخدادهای تاریخی ندارد و انسان خوشبینی نسبت به امروز و آینده است و در آثارش ایراندوستی پرمایهای دیده میشود. در تمامی نوشتههای وی از کلمههای ایران و عشق به ایران استفاده شده که نشان از دیدگاه وی در مطالعاتش دارد.
این مدرس دانشگاه در ادامه گفت: دانشگاه، کانون دیگری بهشمار میرود که تاثیر بسیاری بر شیرین بیانی گذاشت. وی در زندگیاش سه شعار (ایراندوستی، علمدوستی و نوعدوستی) دارد و در تمامی فعالیتهایش آنها را سرلوحه قرار داده است. در حوزه مغولشناسی دو اثر «تاریخ مغول» بهقلم عباس اقبال و «مسایل عصر ایلخانان» نوشته منوچهر مرتضوی کتابهای شاخصی هستند و کتاب «دین و دولت در ایران عهد مغول» شیرین بیانی که برنده کتاب سال نیز شده، اهمیت بسیاری درباره این دوره از تاریخ ایران بهدست میدهد. آثار این تاریخنگار را به سه دسته عمده تالیف، ترجمه و مقاله میتوان تقسیم کرد، وی همچنین در نوجوانی رمانی نیز منتشر کرده است.
حسنزاده افزود: بررسی مسایل تاریخی زنان نیز از دیگر پژوهشهای تاریخی بیانی بهشمار میروند. وی در آثارش دنبال گمشدهای میگردد که با حمله مغولان به ایران از هم گسیخته شده و آن هویت ایرانی است. بیانی در کتاب «تاریخ آلجلایر» به دوره اشغال ایران پس از حمله مغول میپردازد اما در آثارش بهجز شرفالدین خوارزمی، به هیچ ایرانی ناخلفی برخورد نمیکنیم و این نشان از سهلگیری وی در برابر افراد است. بیانی در سه مقطع، ایران باستان، دوره اسلامی، همچنین مغول و پس از آن، هویت ایرانی را دنبال میکند.
همه قبیله شیرین بیانی عالمان دین بودند
جمشید کیانفر در آغاز این نشست با بیان مصرعی از سعدی گفت: آنجا که سعدی میگوید«همه قبیلهی من عالمان دین بودند» به معنی دقیق کلمه شامل شیرین بیانی است. در کمتر خانوادهای سه مورخ از سه نسل وجود دارد. از پدربزرگ مادریاش، مهدی ملکزاده که نویسنده «تاریخ مشروطه» از متقنترین آثار تاریخی ایران بهشمار میرود تا پدرش، خانبابا بیانی، بنیانگذار دانشگاه تبریز، همچنین گروه تاریخ دانشگاه تهران که آثاری چون «پنجاه سال تاریخ ایران در دوره ناصری» را نوشته و تصحیحها، ترجمهها و تالیفهای ارزشمند بسیاری از وی بر جای مانده است.
این نسخهشناس افزود: مادر شیرین بیانی، ملکه ملکزاده، باستانشناس و سکهشناس است و در گذشته ریاست بخش سکهها، مهرها و الواح موزه ملی ایران را بر عهده داشته است. خواهرش، سوسن بیانی که وی نیز باستانشناس و هنرمندی است که در تاریخ هنر از سرآمدان این حوزه بهشمار میرود. شیرین بیانی، همسر محمدعلی اسلامیندوشن، شاعر، نویسنده و پژوهشگر است. وی در دو حوزه تاریخ ایران باستان از دوره ایلامی تا ساسانی، همچنین دوران اسلامی بهویژه تاریخ مغول تخصص دارد و تالیف و ترجمههای باارزشی از وی در این حوزهها بهچاپ رسیدهاند.
هر جا شمشیر شکست بخورد، قلم به میدان میرود
شیرین بیانی نیز در این نشست با بیان اینکه هر جا شمشیر شکست خورده، قلم آن را جبران کرده است، گفت: از کودکی درباره دانشگاه شنیدم و در هفت سالگی به پدرم گفتم میخواهم تاریخ بخوانم و استاد دانشگاه شوم و هرگز نیز پشیمان نشدم اما دلیل اینکه چرا مطالعاتم در دو حوزه مجزای تاریخ صورت گرفته به دوران تحصیل و تدریسم بازمیگردد. در دانشگاه سوربن زیر نظر یکی از استادان پیشکسوت به پژوهش درباره دوره مغول و ترجمه «تاریخ آلجلایر» پرداختم. هنگامی که به ایران بازگشتم برای تدریس در دانشگاه تهران بهدلیل آشنایی پدرم و همچنین دیگر استادان مجبور شدم 6 نوع امتحان متفاوت را بگذرانم تا بپذیرند که میتوانم تدریس کنم.
این تاریخنگار در ادامه افزود: در این دوره به دلیل اینکه استاد در حوزه ایران باستان نبود، خواستند تا به تدریس این حوزه مشغول شوم و اینگونه شد که به مدت 41 سال در حوزه تاریخ ایران باستان پژوهش، تالیف، ترجمه و تدریس کردم. بعدها متوجه شدم که ریشهیابی در تاریخ ایران بهویژه دوره مغول را باید از دوره باستان و با شناخت آن دوره آغاز کرد. این زنجیره از گذشته تا به امروز و آینده امتداد خواهد داشت. معتقدم در مطالعات تاریخ باید به عوامل زمان و مکان توجه بسیار داشت، بنابراین قضاوت کردن درباره کارهایی که گذشتگان بهویژه پس از حمله مغولان به ایران انجام دادهاند، کاری نادرست است. در پژوهشهایم هویت ایرانی مهمترین عامل بهشمار میرود که کوشیدم این گسست هویتی که با حمله مغول شکل گرفت، پیدا کنم و اعتقاد دارم نباید اجازه دهیم این هویت از دست برود. وظیفه ایرانیان شناخت این هویت و تلاش برای پایداری آن در طول تاریخ است.
نشست «نقد کارنامه تاریخنگاری دکتر شیرین بیانی» همراه با بیان سوالها و خاطرههایی از سوی حاضران به پایان رسید.
نظر شما