نویسندگان از آسیبشناسی کتابهای سیاسی میگویند/1
ذوالفقاری: تفکیک نظریه سیاسی و تاریخنگاری سیاسی ضروری است
ابراهیم ذوالفقاری، نویسنده و محقق حوزه علوم سیاسی با اشاره به این که در بررسی آسیبشناسی کتابهای سیاسی ابتدا باید به تفکیک نظریههای سیاسی و تاریخنگاریهای سیاسی بپردازیم، گفت: یکی از دشواریهای این مسیر پژوهشی درگیری مباحث سیاسی با سایر موضوعهاست که برای بررسی دقیق باید این دو از هم تفکیک شوند.-
وی یکی از دشواریهای این مسیر پژوهشی را درگیری مباحث سیاسی با سایر موضوعها عنوان کرد که حوزه این آثار را وسعت میبخشند و گفت: پس از این تفکیک میتوانیم آثار را از دو بعد ظاهری و محتوایی بررسی و ارزیابی کنیم. متاسفانه در حوزه متون سیاسی، بسیاری از تاریخنگاریهای معاصر در پی اثبات یا استخراج غرضی سیاسی تالیف میشوند.
ذوالفقاری در توضیح آسیبهای ظاهری و شکلی کتابهای سیاسی پس از تفکیک مضامین آثار، به مسایلی مانند دشوارنویسی برخی از مطالب در کتابهای سیاسی اشاره کرد و گفت: البته نمیتوان در تمامی موارد سادهنویسی را برای تبیین مطالب سیاسی توصیه کرد چرا که در مواردی همین سادهنویسی و تغییر مطالب بهگونهای که علاوه بر متخصصان، عموم مردم نیز آن را درک کنند، ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند.
وی در بررسی محتوایی آثار سیاسی که اکنون در بازار نشر وجود دارند، اظهار کرد: یکی از مشکلات محتوایی اغلب متونی که با موضوع سیاسی نوشته میشوند، همان موضوعی است که بارها از سوی متخصصان این حوزه به آن اشاره شده است. متاسفانه در اغلب مواقع نظریههای سیاسی ارایه شده از سوی دیگران ـ شرقی، غربی یا نظریات میانه ـ دیکته میشود و کمتر به تحلیل یا نوآوری در این زمینه میپردازیم در حالی که با مطالعه نظریههای موافق و مخالف همواره این امکان وجود دارد که نظریهای جدید و متفاوت را خلق کنیم.
این پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر یکی دیگر از مشکلات این عرصه را در این مساله دانست که اغلب افرادی که در حوزه تاریخ و به بهانه تاریخنگاری ورود پیدا میکنند، در پی اهداف سیاسیاند، سپس گفت: این مطلب را حتی در بررسی آثار سیاسی سایر کشورها و آثار انتشارات هاروارد هم میتوانیم دریابیم.
نویسنده کتاب «نامههای مشروطه: دوره دوم مجلس شورای اسلامی» با تاکید بر این که در بسیاری از مواقع تاریخ (کتابهای تاریخی) نیز محملی برای نویسندگان میشود تا از آن میان غرضی سیاسی را استخراج یا اثبات کنند، گفت: این مساله نه تنها به آثار ما بلکه به سایر مراکز تاریخنگاری هم اختصاص دارد که در گوشه و کنار جهان به تحقیق و پژوهش میپردازند. همچنان که در بررسی کتاب «معمای هویدا» نوشته عباس میلانی این سوال مطرح میشود که آیا این اثر تکنگاری و تاریخنگاری محسوب میشود یا در پی اهداف دیگری به رشته تحریر درآمده است؟
وی افزود: ما در تاریخ معاصر ناخودآگاه به تاریخ سیاسی ورود پیدا میکنیم و به بررسی تاریخ سیاسی یک فرد، یک موضوع، یک کشور یا نهاد میپردازیم همچنان که تاریخ احزاب فینفسه سیاسی میشود. با توجه به این مسایل محققان باید توجه داشته باشند در تاریخنگاری یا روایات تاریخی به اثبات اغراض سیاسی دچار نشوند.
ذوالفقاری در پایان با اشاره به وضعیت کنونی تالیف کتابهای سیاسی و جهتدار نوشته شدن برخی از آنها که ممکن است اثر را از مسیر اصلی پژوهشی خود بازدارد، بیان کرد: با وجود تمامی مسایل و موضوعاتی که تاریخنگاری سیاسی یا آثار سیاسی را تهدید میکنند، این نکته همچنان که امام خمینی(ره) فرمودند مشخص است كه «اگر تاریخ را ما ننویسیم، دیگران مینویسند.» از این رو با وجود تمامی مسایل نوشتن تاریخ و کتابهای سیاسی بسیار بهتر از ننوشتن آن است.
نظر شما