چهارشنبه ۶ دی ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۳
ابومحبوب: داستان کی‌کاووس نشانگر نبرد دايمی اهریمن با انسان است

احمد ابومحبوب در بیست‌و‌‌هفتمین نشست «شاهنامه‌پژوهی» سرای اهل قلم از داستان کی‌کاووس به عنوان یکی از طولانی‌تری ماجراها در «شاهنامه» یاد کرد و گفت: این داستان نبرد دايمی اهریمن با انسان را نشان می‌دهد؛ چراکه اهریمن در اوج پیروزی و کمال انسان در کمین است و انسان را به پرتگاه سقوط سوق می‌دهد.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، بیست‌و‌هفتمین نشست از سلسله درس‌های «شاهنامه‌پژوهی» عصر دیروز (5 دی) با حضور احمد ابومحبوب، مدرس این دوره و جمعی از علاقه‌مندان به «شاهنامه» در سرای اهل قلم برگزار شد.

ابومحبوب در آغاز این جلسه گفت: حمله کی‌کاووس به هاماوران حمله ناموفقی بود و با ورود رستم به ماجرا، این شکست به پیروزی تبدیل شد، اما ره‌آورد حمله به هاماوران سودابه بود. سودابه دختر شاه هاماوران به کی‌کاووس کمک می‌کند و او را از توطئه پدرش آگاه می‌سازد. بنابراین در این مرحله سودابه در خدمت کی‌کاووس است. البته در داستان سیاوش اغلب سودابه را مقصر می‌دانسته‌اند.

وی ادامه داد: داستان کی‌کاووس یکی از طولانی‌تری ماجراها در «شاهنامه» و این داستان نبرد دايمی اهریمن با انسان و نشان‌دهنده این است که اهریمن در اوج پیروزی و کمال انسان در کمین است و انسان را به پرتگاه سقوط سوق می‌دهد.

این پژوهشگر به نبرد کی‌کاووس با اهریمن اشاره و تشریح کرد: در «شاهنامه» کی‌کاووس شخصیتی است که دایما با حمله اهریمن روبه‌رو می‌شود؛ به عبارت دیگر اهریمن همیشه در کمین اوست. بنابراین از لحاظ روانی شخصیت کی‌کاووس شخصیتی متزلزل است و ممکن است تحت تاثیر یک فضایی تغییر کند. این مساله چندین‌بار در «شاهنامه» آمده است و باید در زمینه‌های اسطوره‌های و جنبه‌های آیینی و رمزی بررسی شود.

وی درباره بررسی زمینه‌های رمزآمیز اسطوره‌ها و آیین‌ها اظهار کرد: برای مثال میتراییسم از آیین‌های رازآمیز کهن ایرانی است و محفل نیایش میترا محفلی رمزگونه بوده و در غارها و مکان‌های تاریک انجام می‌شده است. این مساله بعدها به نشانه‌ای از عرفان‌های اسلامی و ایرانی تبدیل می‌شود. به همین دلیل عرفان ایرانی سرشار است از  عبارات رازآمیز.

ابومحبوب توضیح داد: آیین‌های رمزآمیز کهن با رازهایی آمیخته شده‌اند و باید برای درک و فهم آن‌ها رمزگشایی شوند و  در این باره باید از کدهای مختلف اسطوره‌ای، روانشناسی و جامعه‌شناسی استفاده کرد، تا بتوان به درک صحیح‌تری از آن پدیده‌ها رسید. برهمین اساس این کدها مختص هر آیین یا اسطوره‌ای هستند و ممکن است در اسطوره‌ها یا آیین‌های ملل دیگر معنایی نداشته باشد.

وی افزود: البته ممکن است میان اسطوره‌ها به مفاهیم مشترکی دست یابیم؛ برای مثال رویین‌تن یک مفهوم کلی و مشترک است، اما کشته شدن یک رویین‌تن و چگونگی و شیوه آن دیگر مفهوم مشترکی در میان اسطوره‌های ملل مختلف نیست.

این استاد دانشگاه در ادامه ابیات دیگری از داستان کی‌کاووس را قرائت کرد و گفت: در «شاهنامه» زمان‌هایی وجود دارد که پهلوانی و شاهی با یکدیگر یکی هستند. شاه، پهلوان و حتی کاهن هم است، اما هرچه جلوتر می‌رویم این وجوه تقسیم می‌شوند و تا پایان دوران ساسانی یعنی پایان «شاهنامه» این سه وجه کاملا از هم مستقل هستند و شاه دیگر دارای هر سه جنبه نیست و به راحتی شکست می‌خورد. برهمین اساس عدد «سه» در «شاهنامه» یک نشانه است.

وی با تاکید بر این موضوع که در دوران کی‌کاووس رستم مقام «جهان پهلوانی» یعنی پهلوان ویژه دربار یا پهلوان ایران‌زمین را از سوی کی کاووس دریافت می‌کند، یادآور شد: رستم دومین فردی بوده که این مقام را دریافت می‌کند و نخستین جهان پهلوان، گرشاسپ بوده است.

ابومحبوب درباره این داستان ادامه داد: با پیروزی که رستم به ارمغان آورد بار دیگر فره ایزدی برای کی‌کاووس بازمی‌گردد و ایران به دوران آرامش و آسودگی می‌رسد.

وی افزود: در دوران کی‌کاووس به‌‌طور دایم نوسان رسیدن به اوج و سقوط را می‌بینیم و این مساله تا آمدن کی‌خسرو ادامه دارد.

این شاهنامه‌پژوه به شرح بخشی از این داستان پرداخت و توضیح داد: پس از آن‌که رستم به مقام جهان‌پهلوانی می‌رسد، در حقیقت این مساله آغاز نقشی در «شاهنامه» است. پس از آن کی‌کاووس دستور می‌دهد نخست برای دیوها یک اتاق در البرز کوه ساخته ‌شود. سپس دو خانه از سنگ خارا برای اسب‌ها می‌سازند. بعد از آن دو خانه از آبگینه برای «تن» یا «خورش» یا همان «خوردن» ساخته می‌شود. مرحله بعدی ساختن دو خانه از نقره خام برای نگهداری سلاح است.

وی تاکید کرد: در این‌جا باید به عدد «دو» و دو خانه ساختن توجه کرد. به عبارت دیگر گویی شاهی و پهلوانی از هم جدا شده‌ و دو نقش مختلف در اسطوره‌ها پیدا کرده‌اند. این مساله تا زمان گشتاسب ادامه دارد، اما در آن زمان دوباره پیوندی میان «شاهی» و «موبدی» ایجاد می‌شود.

ابومحبوب یادآور شد: از سوی دیگر پس از این چهار مرحله هفت خانه ساخته می‌شود که با هفت‌گانه‌های سلوک میترایی ارتباط دارد؛ به عبارت دیگر گویی کی‌کاووس مراحل سیر و سلوکی را طی می‌کند و در این سیر و سلوک پیشوا و راهنمای او رستم است.

وی درباره آخرین مرحله اظهار کرد: آخرین مرحله ساختن کاخ زرین است. اگر به ترتیب به این مراحل نگاه کنیم، می‌بینیم که این مرحله‌ها از فولاد آغاز می‌شود و بعد سنگ، آبگینه، نقره و سپس زر مي‌رسد. همچنین کاخ زرین نتیجه سیر و سلوک و حرکت است؛ یعنی پس از طی کردن این مراحل به کاخ زرین می‌رسد و نتیجه‌گیری از تمامی تلاش‌های انجام شده در مراحل طی شده قبلی است.

این پژوهشگر ادامه داد: در آیین‌های رمزآلود کهن مراحلی برای آزمایش وجود داشته و آزمایش‌ها به وسیله اتاق انجام می‌شده و فردی که آزمایش می‌شده باید از اتاق‌ها عبور می‌کرده و در این‌جا نیز این اتاق‌ها یا خانه‌ها خود نشانه گذرند.

وی به نشانه‌های اسطوره‌ای اتاق اشاره و تشریح کرد: در افسانه‌های کهن این اتاق‌ها نماد تسلیم و سرسپاری است. وارد اتاق شدن، در آن‌جا ماندن و عبور کردن از اتاق‌ها، رفتن به مرحله بالاتر است. همچنین در اسطوره‌ها این مساله در حقیقت تسلیم شدن به ایزد حامی مردگان است. در اسطوره‌های ایرانی ایزد حامی مردگان «وای» نام دارد. در اوستا «وای» همان «باد» است و بعدها به «هوا» تبدیل شده است.

ابومحبوب در بخش پایانی سخنانش گفت: در جهان‌شناسی ایرانی جهان دارای سه منطقه است. یکی «روشنایی» که قلمرو اهورامزدا است. جهان زیرین یا تاریکی با اهریمن ارتباط دارد. میان آن دو منطقه‌ای است که «تهیگی» یا «خلا» نامیده می‌شود و به ایزد «وای» اختصاص دارد. همچنین در اسطوره‌های ایرانی خود «وای» دو چهره دارد. یک چهره او «بر» و چهره دیگرش «نیک» است. «بر» به معنای ضد است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط