منصور ساعي مولف كتاب «رسانه و هویت ایرانی» درباره ويژگيهاي اين اثر به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: اين کتاب در 230 صفحه حاوی هفت مقاله نظری و تجربی در حوزه رسانهها، هنر، جهانی شدن و هویت است.
وي ادامه داد: مقاله اول در این کتاب به قلمِ بهزاد نادرنژاد، با رویکردی نظری به تبیین اثرگذاری رسانههای ارتباط جمعی نوین بر کنشهای هویت جمعی ایرانی پرداخته است. مقاله دوم نيز با عنوان «بررسی تاثیر رسانه بومی بر هویت جوانان؛ مطالعه موردی استان مازندران در سالهاي 86 و 87» توسط علیجان حسنی نگاشته شده است.
وي با اشاره به ساير مقالات موجود در اين كتاب گفت: مقاله سوم این مجموعه نيز به قلم مسعود الماسی و همکاران، رابطه میزان و نحوه استفاده از اینترنت با هویت دینی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام را مورد بررسی قرار داده است.
ساعي اضافه كرد: مجتبی عطارزاده، در مقاله چهارم این مجموعه با عنوان «قابلیت هنر قدسی در هویتبخشی به جوان ایرانی» هویت ایرانی را در هنر اسلامی ایرانی جستوجو کرده است. در مقاله پنجم، نيز یعقوب موسوی و صلاحالدین قادری به بررسی نمادها و هویت شهری و اثر آن بر هویت جوانان پرداختهاند.
اين كارشناس ارتباطات به مقاله «نقش مناسک و مراسم دینی در تقویت هویت دینی و ملی» اشاره كرد و گفت: علیرضا قبادی و محمدرضا تقیزاده نیز در اين مقاله با استفاده از نظریههای کارکردگرایی ساختاری دورکیم، پارسونز و گیدنز به تبيين اين موضوع پرداختهاند.
به گفته وي، موضوع مقاله پایانی این مجموعه، بررسی تاثیر نظام بینالمللی - پسادوقطبی بر هویت ملی است که از سوی منصور ساعی و صباح مفیدی به نگارش درآمده است.
ساعي تاكيد كرد: نویسندگان در این مقاله با اشاره به تحولات سیاسی پس از فروپاشی نظام وستفالیای(حاکمیت مطلق دولتها) و نظام دوقطبی(دو ابرقدرت جهانی شوروی و آمریکا)، به تاثیرگذاری این تحولات بر هویتهای گوناگون و از جمله هویت ملی پرداختهاند.
وي با بيان اينكه در مقالات مختلف اين كتاب تاثير رسانههاي مختلف مانند راديو، تلويزيون، اينترنت و ... بر هويت ايراني مورد بررسي و تاكيد بوده است، افزود: اكثر مقالات موجود در اين كتاب نشان ميدهد كه بين محتواي توليد شده از رسانههاي داخلي و رسانههاي مدرن مانند ماهواره و اينترنت تعارض وجود دارد.
ساعي تصريح كرد: اگر سياست فرهنگي منسجم و مبتني بر واقعيتهاي موجود در جامعه بر رسانههاي كشور اعمال نشود، محتواي رسانهها در داخل كشور با محتواي ساير رسانههاي فراملي تعارض پيدا ميكند.
اين كارشناس ارتباطات با اشاره به رساله دكتراي خود كه تاثير تلويزيون را بر هويت بررسي كرده، افزود: نتايج تحقيقات من نيز در اين رساله نشاندهنده تعارض ميان محتواي توليد شده از رسانه و هويت افراد بود. اين مسايل ضرورت گردآوري و تاليف اين كتاب را بيشتر ميكرد.
در مقدمه این کتاب آمده است: «رسانهها در دوران کنونی به فراگیرترین نهاد اجتماعی تولید و انتشار اطلاعات و دانشها تبدیل شدهاند. رسانهها امروزه میانجی بین واقعیت عینی اجتماعی و تجربه فردی مخاطبان هستند. به تعبیر مک کوئیل(1382) رسانهها را باید سازنده محیط نمادینی دانست که تأثیر عمده آنها، شکلگیری تصویر ذهنی مخاطبان از دنیای اطراف است. رسانهها نه تنها، آگاهیبخشی میکنند، مردم را سرگرم میکنند و جهان لذت بخشی برای آنها میآفرینند، بلکه نقش اساسی در چگونگی فهم یا مفهومسازی آنها از واقعیت دارند.
به نظر میرسد که اکنون تحت تاثیر رسانهها، ذهنیت، فرهنگ و اجتماع رسانهای شده است و تصاویر و اطلاعات و پیامهای رسانهای، به کانون و مرجع هویتیابی افراد اجتماع به ویژه جوانان تبدیل شدهاند. به عبارتی ارتباطات و رسانهها بخشی از ابزارهای جامعه پذیری یک جامعهاند که کارکرد اصلی آنها انتقال مفاهیم، معانی، میراث و سنن و ارزشهای فرهنگی است.»
كتاب حاضر با شمارگان هزار نسخه و بهاي 6 هزار و 500 از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی در اردیبهشت ماه سال جاري منتشر شده است.
سهشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۵
نظر شما