اصطلاح معروف «انقلاب چامسكي» درسياست جايي ندارد، بلكه انقلابي است كه اين زبانشناس بزرگ درعلم زبانشناسي پديد آورده است.
نوام وارد مدرسه پيشروي ديوي شد. جان دیوی از پیروان «کارل ویلهم ون هومبولت» فیلسوف و بنیانگذار شیوه جدید تعلیم و تربیت بودكه امروزه تاثیر دیوی و هومبولت هم در افکار سیاسی و هم در نظریههای زبانشناسی چامسکی كاملا عيان است.
در بحران بزرگ اقتصادي بين سالهاي 1929 و 1939 چامسكي كه پسر بچهاي بيش نبود، تحتتاثير خشونتهاي ضد اعتصاب و استيصال و تحقير كارگران قرار گرفت. او تحت تعليم خانواده و معلمان خود، در ده سالگي براي روزنامه مدرسه، مقالهاي درمورد سقوط بارسلونا در جنگ داخلي اسپانيا نوشت. پس از عزيمت چامسكي به نيويورك او شيفته عقايد آزاديخواهانه شد.
عموي چامسكي صاحب دكه روزنامه فروشي بود كه با وجود فروش پايين، پاتوقي براي مهاجران اروپايي و طبقه روشنفكر كارگران يهودي به شمار ميرفت. اينان مردماني فقير و ساكن محلات پست اما از نظر فرهنگي غني بودند.
چامسکی آزادیگرا، تحمل فضای خشک و غیر قابل انعطاف محیط دانشگاه را نداشت و از تحصیلات بیزار شد تا جایی که تصمیم به ترک تحصیل گرفت تا شاید در فلسطین در تعاونیهای عرب-اسراییلی مشغول به کار شود، ولی این تصمیم با اعتقاد عمیق وی که مخالف وجود دولت اسراییل در سرزمین فلسطینیها بود هم در تضاد بود.
پروفسور «هاریس» در سال 1931 در دانشگاه پنسیلوانیا، اولین بخش زبانشناسی در ایالات متحده را تاسيس كرده بود. کتاب معروف او «شیوههای زبانشناسی ساختاری» بر چامسکی تاثیر بسیار گذاشت. در آنجا بود كه چامسکی، زباشناسی را به عنوان زمینه تحصیلات تكميلي خود برگزید و تاثیر این استاد را در کتاب «ساختار منطقی نظریه زبانشناسی» خود نشان داد. رفتار هاریس بر خلاف مباحث خشک دانشگاهی در واقع همان احساس سال های اولیه تحصیل در مدرسه دیوی را در چامسکی زنده کرد و شاید تنها دلیل بر ادامه تحصیل او همين بود.
نوام در دانشگاه پنسيلولانيا، شاگرد زليگ هريس، استاد زبانشناسي بود، كسي كه او به ديدگاههاي آزاديخواهانهاش اعتقاد داشت. به همین دلیل اولين آثار چامسكي رنگ و بوي آثار هريس را دارد.
درسال 1949 با «كارول شاتز» (زبانشناس) ازدواج کرد و درهمان سال پاياننامهاش با عنوان «واجشناسي تك واژ زبان عبري نوين» را ارائه داد كه اولين تلاش او براي پايهريزي دستور زبان زايشي بود.
کارهای اولیه چامسکی و پاياننامه کارشناسی او را هیچ کس، حتی پروفسورهای او جدی تلقی نکردند. تاثیر «کارناپ» و «راسل» ریاضیدان بر مکتب زبانشناسی چامسکی انکارناپذیر است. وی با برخوردی منطقی- ریاضی به نظریه زبانشناسی نوعی چارچوب آزادیگرا عطا کرد تا جایی که با بی. اف.اسکینر، بنیانگزار روانشناسی رفتارگرایی در تضاد قرار گرفت.
به اعتقاد چامسكي، رفتارگرايي، عادت، شرطي شدن و همه عوامل و عناصر رفتارگرايي با آزاديگرايي و خلاقيت انسان ها منافات دارد. چامسكي، علمگرایی را فقط زماني مورد تاييد ميداند که در خدمت آزادیگری قرار گیرد و جبرگرایی و رفتارگرایی را وسایل مناسبی برای اعمال کنترل بر تودههای مردم و توجیه اعمالی دهشتناک میداند. او در كتاب «گويش و سياست» نظريه اسكينر را رد ميكند و پس از آن حتي زبانشناسي ساختاري را نيز كه بهنوعي نشات گرفته از همان رفتارگرايي است، به زير سوال ميبرد. اين گامی دیگر به جانب آزادیگرایی بود.
درسال 1951 تا 1955، او دستيار پژوهش در جامعه پژوهشگران دانشگاه هاروارد شد. رساله دكترايش را با عنوان «تحليل گشتاري» تکمیل کرد و درجه پروفسوري علوم انساني را در زبانشناسي در سال 1955 به دست آورد. در همان سال، كتاب ديگری با عنوان «ساخت منطقي نظريه زبانشناسي» را به چاپ رساند و بعد به انيستتوي تكنولوژي ماچوست (ام آی تی) در بوستون پيوست.
چامسکی دو سال بعد، در سال 1961 در بخش «زبانها و زبانشناسي نوين دانشگاه ام آي تي» به عنوان استاد تمام وقت منصوب شد. او در این مقام سعی بر آن داشت صریحا اوج گیری برخی نظریههای علمی و رابطه آنان را با منافع هیئتهای حاکم نشان دهد.
به این ترتیب او از جهان کوچک آکادمیک و محدوده زبانشناسی قدم فراتر گذارد. با این وجود، کتاب معروف وی«زبان شناسی دکارتی»، بعد از این مقطع منتشر شد و نشان داد از زبانشناسی غاقل نیست.
چامسکی از این پس ،از طرف صاحبنظران فقط یک زبانشناس نیست. او یک روشنفکر سیاسی، یک منتقد سیاست داخلی و خارجی دولت آمریکا و یک فعال سیاسی آزادیگرا است، ولی سعی می کرد تا حد امکان پلی میان کار آکادمیک و نظریههای سیاسی خود بسازد و بر اين اعتقاد است زمانی انسان دورنمای زبان در چارچوب نظريه دکارتی را - به شیوهای که او تحت تاثیر هومبولت تعریف میکند- میپذیرد، دیگر نمیتواند در مقابل شرایطی که دولتهاي تحکمآمیز توجیه میکنند، ساکت بنشیند.
چهارسال بعد او كميته شهروندان را تشكيل داد تا عدم پرداخت ماليات را در اعتراض به جنگ ويتنام همگاني كند.
چامسکی بر خلاف دیگر معترضان دهه 60 در ایالات متحده، به مخالفت با دولت پافشاری کرد و هیچگاه با دولت به همکاری نپرداخت. در همین دوره، مجموعهای از مقالات وی تحت عنوان «مسوولیت روشنفکران» به همراه کتابی در سال 1969 به نام «قدرت آمریکا و صاحبمنصبان نوین» به چاپ رسید.
درحدود سالهای 1960 چامسکی باید دست به انتخابی سرنوشتساز ميزد. زندگی خانوادگی، بهرهوری از شهرت بینظیر دانشگاهی به همراه ثروت کلان یا مبارزه...
انتخاب آنروز چامسکی، امروزه برکسی پوشیده نیست. او نقش روشنفکر را در مبارزه با دولت کندی بر سر محاصره دریایی کوبا بر عهده گرفت، در مخالفت با جنگ هند و چین سیاست سلطهطلبی امپریالیسم را محکوم کرد و با اشغال سرزمین فلسطینیها به دست اسرائيل مخالف بود. فضای تبآلود در اروپای 1968، بر چامسکی بیتاثیر نبود. به اعتقاد او، میتوان با حمایت از آزادی، علم و منطق را در خدمت انسان به کار گرفت و به زندگی بهتري دست يافت. به مردم اعتماد به نفس داد و آنان را به تعمق درباره شرایط زندگیشان تشویق کرد.
پروفسور چامسكي، در سال 1976 به رياست دانشكده منصوب شد و يكسال بعد به عضويت فرهنگستان علم و هنر آمريكا و فرهنگستان ملي علوم درآمد. همچنين درجات افتخاري از دانشگاه لندن، دانشگاه لويولاي شيكاگو، دانشگاه جورج تاون، كالج سوارتمور دانشگاه دهلي، دانشگاه كمبريج و ديگر نهادها اخذ كرد.
چامسکی برای اکثر آمریکاییان مرفه و تحصیلکرده، فردی ناشناخته است. خوانندگان آثار چامسکی را در آمریکا باید در محافل بسیار محدودی جستجو کرد که از اندیشمندانی طراز اول و ناراضیان سیاسی حرفهای هستند، هرچند افرادي نظير چامسکی در آمریکا، به دلیل كم بودن هوادارانشان، هیچگونه خطری برای دولت ایجاد نمیکنند، با اين حال نظريههايش همواره موجي از مخالفت با دولت را در ميان مردم به همراه دارد.
مردم اروپا، آنهايي که سیاست آمریکا در اروپای فتح شده بعد از جنگ را تقبیح میکنند، آنچه را که خود به دلایل سیاسی و استراتژیک، در انتقاد از آمریکا نمیتوانند ابراز کنند، با افتخار از زبان چامسکی آمريكايي بیان میکنند.
در جهان سوم که ستم چپاول و غارت آمریکاییان به خوبی قابل مشاهده است، مطالعه عقاید و بررسی افکار او بیشترین جای را در میان روشنفکران دارد. چامسکی در جهان سوم در اذهان و در مرحله ایدهآل باقی میماند.
چامسكي اكنون هشتاد ساله است. همچنان با همسرش كارول در بوستون زندگي ميكند و در «ام آي تي» به مطالعه و تحقيق ميپردازد.
كتابشناسي چامسكي در ايران :
1- زبان و ذهن
2- زبانشناسي دكارتي، فصلي از تاريخ تفكر عقلگرا
3- چامسكي
4- فلسفه چامسكي
5- چامسكي و انقلاب زبانشناسي
6- افقهاي نو در بررسيهاي زبان و ذهن
8-چامسكي و جهانيسازي
9- فهم قدرت: دغدغه دائمي چامسكي
10- تقابلهاي پسامدرن، چامسكي و جهانيسازي
11- دموكراسي بازدارنده
12- يازده دسامبر
13- جاهطلبيهاي امپراتوري
14- كنترل رسانهها
15-نظمهاي كهنه و نوين جهاني
16-لابي اسرائيل و سياست خارجي آمريكا
17-تلاش آمريكا براي حاكميت جهاني
18-سلطه يا بقا: طرح سلطه آمريكايي
19-سروري يا بقا: تلاش آمريكا براي سلطه بر جهان
20-بهرهكشي از مردم، نئو ليبراليسم و نظم جهاني
21-جاهطلبهاي امپراتوري( مباحثي در دوران پس از 11 سپتامير)
22-اتاقهاي گاز در جنگ جهاني دوم، واقعيت يا افسانه؟
22-دولتهاي سركش حكومت زور در امور جهان
24-روز بازپسين دولتهاي سركش
25-سيطره قدرت آمريكا، اعلاميه جهاني حقوق بشر و تناقضهاي آشكار با سياست آمريكا
نظر شما