حجنامه نويسي يا نوشتن سفرنامههاي حج، در بين نويسندگان معاصر كاري رايج است. احتمالاً همين حالا، به ياد حجنامههاي معروفي مانند سفرنامه حج شريعتي يا آل احمد افتاده باشيد. حجنامه كمحجم دكتر سيد يحيي يثربي، تازهترين حجنامهاي است كه نشر قو آن را با عنوان «از اين خانه به آن خانه» منتشر كرده است.
عصر در مسجد الحرام نشستهام و به كه ميانديشم. مكه حرا و مكه اشراق و فتوح... آري اشتباه نميكنم، مكه، مكه اين تيميه است؛ مكه خشم، خشونت، جمود، ظاهربيني و تظاهر. مكه، مكه محمد نيست!
اين قطعهاي از متن حجنامه دكتر يحيي يثربي (ص 89) است. روحيه انتقادي او در اين سفرنامه جابهجا هويداست. از خود سفر كه با اما و اگرها آغاز ميشود، تا رفتن به مدينه، تا رفتن به مكه و بازگشتن، همه و همه بهانهاي براي پهن كردن سفره دل و گشودن گلههاست.
اين سفر معنوي، البته سالها پيش از اين و اگر دقيقتر بگوييم 14 سال پيشتر اتفاق افتاده است؛ در آبان سال 1374. ظاهراً پيش از اين در سال 1380 يك بار نيز توسط آفتاب توسعه تهران منتشر شده است، اما اكنون نشر قو، آن را همراه با دو كتاب ديگر اين نويسنده تجديد چاپ كرده است.
او در اين كتاب، جابهجا از عادتهايي كه گرد ما را گرفتهاند و ما را از توجه به اصل سفر و هدف غايي و نهايي آن بازداشتهاند، خرده ميگيرد و جابهجا ما را به تكاندن زرق و برقهايي ميخواند كه بر روي سادگي ما نشسته است. او بهويژه از وضع مساجد شيعيان گله بسيار دارد. به نظر او ميتوان به معنويت مساجد شيعيان افزود و خصوصا براي قرائت قرآن توجهي خاص قائل شد.
گله از راهنمايان راه نابلد كه همه كوششان را به بيان چند مساله كوچك شرعي محدود كردهاند و گله از دوستان ناهمراه و تجارت پيشه كه با شمارش عمرههايشان بر يكديگر فخر ميفروشند، تقريباً تكيه كلام او در اين كتاب است.
بخشي از اين سفر نيز چه حضوري و چه غيابي به محاجه با اهل سنت ـ و شايد درستتر است بگوييم وهابيون ـ ميگذرد. او جابهجا به عقايد نادرستي كه وهابيت به نام عقايد اهل سنت به خورد مسلمانان ميدهد اعتراض ميكند و ميكوشد نشان دهد كه اين عقايد عقيده عامه مسلمانان نيست.
كار انتقاد و محاجه تا جايي پيش ميرود كه سيد، يك شب در مسجد بخاري با دو روحاني قرار گفتوگو ميگذارد. آن دو بحث را بدينجا ميكشانند كه در برخي از كتابهاي حديث شيعه رواياتي دال بر تحريف قرآن وجود دارد. سيد دليل ميآورد كه صرف وجود روايات را نبايد نشانه عقيده شيعه به تحريف قرآن شمرد؛ كه شيعه مكلف است نخست هر سخني را به قرآن عرضه كند و اگر با قرآن معارضه نداشت بپذيرد. سپس براي آنكه اشكال دوستانش را در اين استدلال نشان دهد به آنها ميگويد اگر وجود حديثي نشانه اعتقاد باشد، اهل سنت نيز قائل به تحريفاند؛ زيرا در "صحيح مسلم " نيز كه از صحيحترين كتابهاي روايي اهل سنت بهشمار ميرود، چنين احاديثي يافت ميشود. دوستان سيد از اين ادعا برميآشوبند. وقتي كتاب را ميآورند و سيد با ترس و لرز حديث را مييابد و به آنها نشان ميدهد، از او ميخواهند بهاتفاق نزد استاد ايشان بروند تا او پاسخ سيد را بدهد. سيد بيآنكه به كسي بگويد، با دو روحاني همراه ميشود و به شهركي در بيرون شهر مدينه برده ميشود. با همه احتياطي كه پيشه ميكند، باز بحث به جاهاي باريك ميكشد؛ گرچه بالاخره اين ماجراجويي پاياني خوش دارد و او پاسي از شب گذشته به هتل خويش باز ميگردد.
در هر حال اين نگاه انتقادي، بر تمام كتاب حاكم است.
نشر قو و دكتر يثربي
دكتر يثربي پيش از اين كتاب، كتاب معروف ديگري را توسط نشر قو و با عنوان "قلندر و قلعه" منتشر كرده است كه داستاني است بر اساس زندگي شيخ شهاب الدين سهروردي، فيلسوف عارف مسلك و صاحب مكتب بزرگ اشراق. اين كتاب نخستين بار در سال 1380 چاپ شد و از آن هنگام تا كنون تقريباً هر سال تجديد طبع شده است. چنانكه همين حالا تصميم به خواندن آن بگيريد، احتمالاً نسخهاي از چاپ هفتم آن را به دست خواهيد آورد.
احتمالاً اقبال خوب مشتريان نسبت به اين كتاب، نشر قو را به فكر تجديد چاپ آثار ديگري از نويسنده انداخته است. گذشته از حجنامه، كتاب "روشن انديشي و روشنفكري"، اين نويسنده نيز توسط همين ناشر و در سال 1385 به زيور طبع آراسته شده است. وي در اين كتاب به دشمنان روشنفكري ميپردازد. سپس با نگاهي به وضع روشنفكري در غرب، وضعيت و سير روشنفكري را در ايران نقد ميكند و سرانجام ميكوشد راه مناسبي را براي رفع اشكالات و موانع موجود بر سر راه رشد و به بار نشستن اين درخت پر فايده و چيدن ميوه شيرين و دلنشين آن نشان دهد.
نظر شما