نادر شهريوري (صدقي) در كتاب «اهميت حقه زدن» با نگاهي فلسفي به بررسي زندگي «استاندال»، نويسنده رئاليست فرانسوي ميپردازد، نويسندهاي كه گرايش بسياري به دروغپردازي و فريب ديگران داشت.\
وي با بيان اين كه «اين كتاب به دروغپردازيهاي استاندال و چگونگي روي آوردن او به اين ويژگي ميپردازد» گفت: او با تغيير شخصيتش در قالبهاي مختلف، هويتهايي براي خود ميساخت كه در عرف عمومي دروغ و فريب انگاشته ميشدند.
شهريوري (صدقي) رفتارهاي برخي از نويسندگان و متفكران را شبيه به استاندال برشمرد و گفت: رابله، نيچه، موتزارت و نچايف، افرادياند كه در طول زندگي، خود را در هويتها يا حتي چهرههاي گوناگون نشان ميدادند و برخي از متأخران استاندال نظير نيچه از ستايشگران او به شمار ميآيند. اين كتاب به بررسي اين موضوع و شباهتهاي اين افراد با استاندال نيز ميپردازد.
وي درباره تأثيرپذيري نيچه از استاندال گفت: نيچه متأثر از استاندال بود و سبك زندگي و شخصيتاش را ستايش ميكرد. وي در جملهاي ميگويد: "كشف استاندال يكي از گنجهاي بزرگ زندگي من بود!" به همين دليل در نگارش اين اثر از آثار نيچه مدد گرفتم تا دلايل اين ستايش را دريابم.
شهريوي (صدقي) «سرخ و سياه» را شناخته شدهترين رمان استاندال برشمرد و گفت: :سامرست موام» رتبه نخست را در ميان 10 رمان برتر دنيا براي اين كتاب قايل شد. استاندال از ميانسالي به نويسندگي روي آورد، زيرا معتقد بود كه در سنين جواني تنها بايد در پي خوشگذراني بود!
پيش از اين كتابهاي «سياست رمانتيك» و نمايشنامههايي با عناوين «آنتيگون» و «رومئو و ژانت» نوشته ژان آنوي، از شهريوري(صدقي) منتشر شدهاند.
نظر شما