حسين وحيدي در نشست بررسي كتاب «هنجار هفتگانه هستي» گفت: سهروردي مكتب فلسفي بزرگي را بنيانگذاري ميكند و در كتاب «حكمت الاشراق» دلآگاهي را مورد بحث قرار ميدهد و معتقد است دريافتهايش تنها از راه خرد و انديشه نبوده بلكه اشراق نيز است، محمود شبستري نيز در كتاب «گلشن راز» انسان را جهاني ميبيند كه خوشترين جهانهاست.\
وي كه شبهنگام يكشنبه (25 آبان) در موسسه فرهنگي هنري جمشيد سخن ميگفت، افزود: در بخشي از «گات»ها ميخوانيم «هنجاري كه بر جهان هستي فرمان ميراند، زندگي و سرشت مردمان را نيز زير فرمان دارد. منش نيك از آن كسي است كه از هنجار هستي پيروي كند و توانايي راستي را كسي دارد كه بر خواستهاي نابهنجارش چيره باشد.
وحيدي خاطرنشان كرد: راستي، هنجار هستي و مايه خوشبختي است. اين سخنان با همه كوتاهياش، با دانش كنوني آدمي نيز سازگار است. امروز نيز دانش بشري ميگويد كه جهان بر پايه سيستم است. سيستم، مجموعهاي از عوامل و سازههاي هم كنش است كه كنار هم ميايستند. از اين رو جهان هستي يك جهان سيستمي است. در روزگاران كهن به اين سيستم، هنجار هستي ميگفتند. كل جهان هستي را هم كه بنگريم، چيز نابهنجاري نخواهيم يافت. اين هنجار بر روان و زندگي انسان اثر ميگذارد.
نويسنده كتاب «ديالكتيك در گاتهاي زرتشت و مثنوي معنوي» افزود: آدمي نيز هنگامي داراي منش نيك خواهد شد كه روان او رو به هنجارهاي هستي داشته باشد. اين مرحله را در فلسفه كهن ايراني، «شهريور»، يعني شهرياري و چيرگي بر خود، ميخوانند. انساني كه به چنين مرحلهاي برسد بر ميلها و خواهشهاي خود تسلط خواهد يافت.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: هنجار هستي هفت مرحله دارد كه عبارتند از باور داشتن به هنجار هستي، هماهنگي اين هنجار با روان و منش انسان، هماهنگي هنجار هستي با بافت زندگي اجتماعي، پيروي از هنجار هستي، شناسايي منش نيك از راه شناخت هنجار هستي، شناختن راستي به عنوان برترين صفت آن و سرانجام اين كه راستي مايه خوشبختي آدمي است.
نويسنده كتاب «شناخت زرتشت» افزود: نخستين پايه آرمان پارسايي، باور داشتن به هنجار هستي است. آرمان پارسايي بر اين است كه بر جهان ما هنجاري بسيار استوار فرمان ميراند و هيچ رويداد و پديدهاي نيست كه در فرمان آن هنجار نباشد. هنگامي كه مولوي ميگويد، غير اين عقل تو، حق را عقلهاست/ كه بدان تدبير اسباب شماست. جنبشي بيني بداني زنده است/ اين نداني كاو ز عقل آكنده است؛ اشاره به همين هنجار دارد.
وحيدي خاطرنشان كرد: «گات»هاي زرتشت با واژه «يان» آغاز ميشود. «يان» يعني دل آگاهي؛ همان است كه سهروردي به آن اشراق ميگويد. در «گات» ها آمده است كه زرتشت از راه دل آگاهي به انديشه، گفتار و كردار اهورايي رسيد. به سخن ديگر، آن چه بر انديشه زرتشت آمده از دل آگاهي بوده است.
نويسنده كتاب «هنجار هفتگانه هستي» افزود: سهروردي در كتاب «حكمت الاشراق» همين دل آگاهي را مورد بحث قرار ميدهد و ميگويد «دريافتهاي من تنها از راه خرد و انديشه نبود، بلكه از راه اشراق و ذوق به دست آمد. اگر خرد و انديشه من درباره دريافتهاي من شك كند، من درباره آن چه از راه اشراق دريافتهام، ترديد نخواهم كرد» از اين راه است كه سهروردي مكتب فلسفي بزرگي را بنيانگزاري ميكند. شيخ محمود شبستري نيز در كتاب «گلشن راز» انسان را جهاني ميبيند كه خوشترين جهانهاست.
وحيدي يادآور شد: امروزه دانشمندان ميگويند كه حركت زمين به دور خورشيد و تمام حركات سيارهها، داراي آهنگي است. مولوي از اين سخن به «بانگ گردشهاي چرخ» تعبير ميكند و با اين سخن ميخواهد هماهنگي هنجار هستي با هنجار رواني و انساني را بيان كند. به سخن ديگر، بر جهان هستي يك خرد كل فرمان ميراند و تمام هستي بر پايه آن خرد است. همين نكتهها و دريافتهاي ژرف مولوي است كه سبب ميشود امروزه او را از بزرگترين فرمانروايان دل و جان مردم جهان بشناسند.
وي افزود: توانايي راستين از آن كسي است كه از هنجار هستي پيروي كند و ناهنجاريها را زير فرمان بياورد. حافظ نيز همين را ميگويد سالها پيروي مذهب رندان كردم/ تا به فتواي خرد عقل به زندان كردم. واژه «رند» در اين جا همان «رتوي» اوستايي است. «رتو» يعني انسان والا و به هنجار. رندي كه حافظ از آن سخن ميگويد، چهره (رتوي) والاي اجتماعي دارد.
نويسنده كتاب «گاتها (سرودهای مينوی زرتشت)» افزود: پرسشي هست كه همواره در چنين بحثهايي پيش ميآيد. آن پرسش اين است كه فرهنگ ايراني، با وجود همه سختيهايي كه در تاريخ پشت سر گذاشتهايم و فراز و نشيبهايي كه ديدهايم، چگونه پايدار مانده است و از بين نرفته است؟ براي رسيدن به پاسخ اين پرسش بايد از تئوري «يونگ»، روانشناس بزرگ، ياد كرد. يونگ ميگويد كه هر ملت و قومي، داراي يك ناخودآگاه جمعي است.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: اين سخن يونگ در مورد ايران و فرهنگ ايراني، بسيار مصداق دارد. اگر ما انديشههاي كهن ايران و بزرگان ايراني را بنگريم، درخواهيم يافت كه اين فرهنگ در ناخودآگاه جمعي ما باقي مانده است. براي نمونه جشن نوروز در همه جاي ايران از روستاها گرفته تا شهرهاي بزرگ، با تب و تاب بسيار برگزار ميشود.
به گفته وحيدي، اين يادگاري كهن است كه در ناخودآگاه مردم ايران برجاي مانده است. پس در روزگاري كه جهان تبديل به دهكدهاي جهاني شده است و دانش انفورماتيك بر زندگي انسان تسلط يافته است، وظيفه ما اين است كه فرهنگ والاي خود را حفظ كنيم و تاريخ كهن ايران را بشناسيم.
نظر شما