شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۶
شعر پیر جماران، از نوع  جوششی عرفانی است

رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن گفت: شعر پیر جماران، از نوع شعر جوششی عرفانی و پر از استعاره، رمز و تمثیل است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیدسلمان صفوی شامگاه ۱۳ بهمن در نشست ادبی «امام امت» که به همت گروه بین‌المللی هندیران در پیام‌رسان اجتماعی بله برگزار شد، عنوان کرد: شعر پیر جماران، از نوع شعر جوششی عرفانی و پر از استعاره، رمز و تمثیل است. شعر عرفانی پیر جماران جوشیده حالت خلسه و مراقبه عرفانی ایشان است. زاییده سفر روح است، جوشیده از قلب عارفی عاشق است. شعری عارفانه است که از دل برخاسته و بر دل می‌نشیند. شعری عارفانه است که در مقابل اصحاب قیل و قال، ظاهرگرایان و طالبانی‌ها می‌رقصد.

رئیس آکادمی مطالعات لندن افزود: شعر مرجعی است که در اوج دفاع مقدس از خال و لب، می و شراب و ساغر و ساقی به یاد محبوب زمرمه می‌کند. شعری است که برخلاف اشعری‌ها، سمفونی موسیقی «وحدت وجود» را به زیبایی می‌نوازد. سروده‌های ایشان تحت تاثیر حافظ و عراقی است.

رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر نیز به توضیح نسبت عالمان دینی با شعر پرداخت و عنوان کرد: با بررسی و واکاوی زندگی ادیبان و شاعران نام‌آور پارسی‌زبان درمی‌یابیم که اکثر این بزرگان پیش و بیش از آنکه شاعر باشند، حکیم، فقیه، فیلسوف، مفسر و محدث بوده‌اند و شعر و شاعری دغدغه و دل‌مشغولی اصلی آنان نبوده است، چنان‌که سعدی در غزلی می‌گوید: «همه قبیله من عالمان دین بودند».

اسماعیلی ادامه داد: در واقع عالمان، عارفان، و فیلسوفان شاعری چون حکیم خیام نیشابوری، میرداماد، سهروردی (شیخ اشراق)، شیخ بهایی، ملا هادی سبزواری، علامه حلی، ملا محسن فیض کاشانی، شیخ محمود شبستری، علامه اقبال لاهوری، حکیم فیاض لاهیجی، آخوند لاری، محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی)، میرزا حبیب خراسانی، شیخ علی نقی کمره‏ای، ادیب نیشابوری، علامه جلال‌الدین همایی، علامه سید اسماعیل بلخی، الهی قمشه‏ای، علامه طباطبایی و حضرت امام راحل از هنر شعر به عنوان وسیله‌ای در خدمت نشر و اشاعه آموزه‌های اصیل وحیانی و قرآنی، مبارزه با جهل و خرافه و گزافه، و احیای کرامت‌های انسانی در جامعه استفاده می‌کردند. همچنان که نسل عالمان و عارفان روزگار ما نیز امروز در این مسیر روشن گام برمی‌دارند. با مرور و بازخوانی زندگی این چهره‌های ماندگار به‌روشنی می‌توان دریافت که آوازه و شهرت آنان در سایر علوم عقلی و نقلی بسیار بیش‌تر از شعر و شاعری بوده است، ولی امروز – به هر جهت – صبغه شاعری بعضی از آنان همچون خیام و شیخ بهایی بر سایر وجوه علمی‌شان تفوق و برتری پیدا کرده است. آنچه که مسلم است بسیاری از این بزرگان تعلق خاطر جدی به شعر و شاعری نداشته‌اند، تا جایی که در بعضی از تذکره‌ها آمده است که اشعار آنان بعدها توسط مریدان و شاگردان شان گردآوری و منتشر شده، چنان که این امر در مورد حضرت امام (ره) نیز صادق است.

وی گفت: آنچه که مسلم است، حضرت امام به شعر و شاعری نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان فرصتی برای بیان حقایق و فضایل اخلاقی، لطایف عرفانی و ظرایف روحانی نگاه می‌کرد و بنابر مصالحی شخصاً تمایلی بر چاپ و انتشار این اشعار در زمان حیات خویش نداشت. علت چاپ دیوان اشعار بعد از رحلت‌شان نیز مطالبه مردمی و اصرار ارادتمندان ایشان به این کار برای رمزگشایی و پرده‌برداری از سیمای عرفانی آن عبد صالح خدا بود.

مهدی باقرخان، شاعر، و پژوهشگر از دهلی نو با بررسی تطبیقی مشترکات دید سیاسی ماهاتما گاندی و امام خمینی (ره) این گونه نتیجه گرفت: مهمترین ویژگی مشترک هر دو رهبر این است که هیچ کدامشان تفکیک بین دین و سیاست را نپذیرفتند، چون هر دو به سنت و ارزشهای دینی شان سخت وفادار بودند در حالی که این وفاداری به ارزش‌های دینی _ فرهنگی نه تنها باعث کناره‌گیری هیچ کدامشان از صحنه سیاست نشد بلکه آنها را به حضور و فعالیت بیشتری وادار کرد. ماهاتما گاندی گفته است «دلبستگی من به حقیقت مرا به قلم و سیاست کشانید و بدون تأمل و در نهایت فروتنی می‌گویم، کسانی که مدعی‌اند دین با سیاست وجه اشتراکی ندارد، از دین هیچ نمی‌دانند.»

باقرخان ادامه داد: ماهاتما گاندی همچنین می‌گوید «سیاست من و تمام فعالیت‌های دیگرم از مذهبم ناشی می‌شود» همچنین امام خمینی در این مورد می‌فرمایند «دین اسلام یک دین سیاسی است که همه چیزش سیاسی است حتی عبادتش». بنابراین، سیاست از دیدگاه امام خمینی (ره) و ماهاتما گاندی بر زمینه دینی و سنتی استوار است.

‌در این برنامه که با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و اندیشه داخلی و خارجی برگزار شد چهره‌هایی همانند علیرضا قزوه، سیدسلمان صفوی، رضا اسماعیلی، سیدمسعود علوی‌تبار، مهدی باقرخان، علی اصغرالحیدری، محمدعلی یوسفی، محمد فاطمی‌منش، سیدحکیم بینش، نغمه مستشار نظامی، حمیده پارسافر، زهره زارعی، سارا عبداللهی‌فر، سمانه خلف‌زاده، زهرا میریان کرمی، شهلا کلبعلی، نازنین‌فاطمه صادقی، کبری قالینی‌نژاد، فاطمه ناظری، زهرا آراسته‌نیا، و صبا فروزی به قرائت شعر و ارائه مطلب پرداختند.

برخی از اشعار خوانده شده در این نشست را با هم مرور می‌کنیم:

شعر علیرضا قزوه

با آنکه آبدیده دریای طاقتیم

آتش گرفته‌ایم که غرق خجالتیم

امروز اگر به سایه راحت نشسته‌ایم

مدیون استقامت آن سرو قامتیم

دیری‌ست چشم‌ها همه مبهوت آن لب است

عمری‌ست سرسپرده آن خال وحدتیم

این دست‌ها ادامه دست وفای توست

امروز اگر بزرگ‌تر از بی‌نهایتیم

باشد که دست دوست تسلایمان دهد

ما را که تا همیشه قدح‌نوش حسرتیم

رونق‌فزای میکده عشق بعد از این

تا صبح وصل تشنه جام ولایتیم

شعر نغمه مستشارنظامی

امام آمد؛ جهانی روشن از نور نگاهش شد

جهان لبریز از آرامش لبخند ماهش شد

امام آمد دلیل روشنی تابید بر جان‌ها

امام آمد دل دلدادگان چون فرش راهش شد

به استقبال او با پای جان رفتیم و دیدارش

شهاب روشنی در شام چشمان سیاهش شد

امام آمد که ایمان را در ایران جلوه‌گر سازد

کلامش جلوه حق در ضمیر نیکخواهش شد

امام آمد که مهر خاوران مهر جهان گردد

امام آمد یقین آیینه پاک پگاهش شد

خبر زیباتر از این نیست در دنیا: امام آمد

امام آمد؛ خبرها روشن از نور نگاهش شد

شعر پیر جماران، از نوع  جوششی عرفانی است

شعر مهدی باقرخان (دهلی نو، هندوستان)

از ما سلام بر تو و بر صبح انقلاب

از محفل ستاره، سلامی به آفتاب

تو پیرو اصیل مسیر رسالتی

راهت، ره ولایت و دین تو دین ناب

سرفصل‌ها تمام، پر از علم و حکمت است

ای نام سربلند تو عنوان این کتاب

هر چند موج ظلم‌پرستان به اوج رفت

انسان روزگار نشد غرق اضطراب

بی‌سوت و کور گشت دل ما بدون تو

ای آفتاب واقعه بر جان ما بتاب!

شعر علی اصغر الحیدری (دهلی نو، هندوستان)

مرد میدان مرد طوفان مرد دوران بود امام

قلب ما و روح ما و جان جانان بود امام

مولوی و حافظ و سعدی اگرچه عارف‌اند

از تمام جنبه‌ها سرشار عرفان بود امام

راه حق روشن ز پیشانی آن سرور شده است

قبله اسلام را پیر جماران بود امام

مَن قَضی نَحبَه همان بود و هم او مَن یَنتَظِر

برترین؛ ماناترین تفسیر قرآن بود امام

آفتاب آمد به ایران، روشنی شد در جهان

بر فراز آسمان، خورشید تابان بود امام

در جهان آرزو آن نور برتابید و رفت

چند روزی پیش ما در خاک مهمان بود امام

مثنوی مولوی را در درونش یافتیم

بهترین تعریف و هم معنای انسان بود

دشمنانش بی نشان گشتند و او باقی بماند

از تبار نور، از جنس شهیدان بود امام

جرات اظهار حق باید از او آموختن

بحر تقوی، ابر رحمت، کوه ایمان بود امام

شعر محمد فاطمی‌منش

باید همه جا غرقِ نجابت باشیم

دلداده مکتب ولایت باشیم

مانندِ امامِ پاکِ امت در فجر

سرمنشا نور بی‌نهایت باشیم

شعر فرزانه قربانی

تغییر دادی با نگاه خود زمان را

وقتی که آوردی بهار جاودان را

در چشم‌هایت هر کبوتر می‌توانست

پیدا کند راحت مسیر آسمان را

وقتی دروغ شب صفت‌ها برملا شد

با صبح صادق آشنا کردی جهان را

دشت عبایت شد گلستان بس که دائم

در برگرفتی لاله‌های بی‌نشان را

چشمان بارانی مردم دیده بودند

در وسعت آغوش تو رنگین کمان را

تاج ستم افتاد وقتی دید روزی

روی سرت عمامه پیغمبران را

شعر صبا فیروزی

سالیانی، دور بودی، روزهایی تلخ و سخت

با توکل بر خدا آخر رسیدی پایتخت!

با ورودت ماه بهمن شد بهاری دلپذیر

آب شد قندیل‌های روزگار سرد و سخت

آمدی و روح بخشیدی به جان کشورت

شد بهشت ایران ما! گلزار و دشتی پر درخت

سوسن و سنبل شکوفا شد به شوق روی تو

مرد و زن، خرد و کلان شد شادمان و نیکبخت

با گل لبخند تو وا شد هزاران غنچه گل

باغ عریان زمستان از شعف پوشید رخت

سرنگون شد شاه مزدور و فراری شد چه زود

کاخ شاهنشاهی‌اش شد موزه‌ای بی شاه و تخت

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها