دوشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۰
سعی جز در پی تکمیل معارف، غلط است

عارف قزوینی، شاعر اجتماعی دوره مشروطه بود که جهل و نادانی را مهمترین عامل تداوم حکومت استبدادی و بندگی و اسارت مردم می‌دانست.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - عارف قزوینی از جمله شاعران دوره مشروطه است که بیشتر غزلیات خود را با توجه به تحولات اجتماعی دوره مشروطه سروده است.

غزلیات عارف در ابتدا مضامینی عاشقانه و تغزلی داشته اما با وقوع انقلاب مشروطه او همگام با سایر شاعران دوره مشروطه اشعار اجتماعی سروده است. وی شاعری وطن‌پرست بود و در بسیاری از اشعار خود به ستایش شهیدان راه وطن پرداخته است:

آنان‌که در ره وطن از جان گذشته‌اند

ایران ز خونشان شده آباد زنده باد

بر خاک عاشقان وطن گر کند عبور

عارف هر آن کسی که کند یاد زنده باد

عارف جهل و نادانی را مهمترین عامل تداوم حکومت استبدادی و بندگی و اسارت مردم می‌دانست:

سعی جز در پی تکمیل معارف غلط است

ملت جاهل محکوم به اضمحلال است

نفس آخر این ملت محکوم به مرگ

در شمار است بدافتاده و بد احوال است

وی در غزلیات خود از وجود ظلم خبر داده:

ز حد گذشت تعدی کسی نمی‌پرسد

حدود خانه بی‌خانمان ما ز کجاست؟

برای ریختن خون فاسد این خلق

خبر دهید که چنگیز پی خجسته کجاست؟

یکی از مولفه های برجسته دیگر در شعر عارف، استعمارستیزی و دعوت مردم به آن است. وی در شعری سروده است:

اجنبی صاحب ایران و شد و این است غمم

آن یکی شاد که املاک و زر و زن دارد

از ۱۳۵ غزل عارف قزوینی ۸۹ مورد اجتماعی است و عارف در آنها به انتقاد اجتماعی، وطن، زنان و حقوق و شخصیت آنها، باستان‌گرایی، علم و آزادی پرداخته است.

وی در اشعار خود به اوضاع نابسامان ایران در دوران خود، نبود قانون، فقدن عدالت و وجود ظلم در جامعه، عقب‌ماندگی کشور در آن دوره، شکایت از دخالت بیگانگان، مدح وطن، آزادی، فقر و غنا، تعلیم و تربیت و وضعیت زنان اشاره کرده است.

عارف قزوینی در تصنیف‌سرایی و موسیقی نیز تبحر داشت و اولین تصنیف عارف قزوینی در ۱۸ سالگی ساخته شد. موضوع تصانیف او یا عاشقانه بود یا درباره ایران و وطن و بیشتر آثارش الهام گرفته از حال‌وروز زمانه بود به همین دلیل به‌سرعت میان مردم کوچه و بازار محبوب می‌شدند. عارف در مورد تصنیف و تصنیف سازی عقیده داشت: «تصنیف نباید تحریر داشته باشد تا مردمی که صدا و تحریر ندارند بتوانند به راحتی از پس اجرای آن برآیند».

«از خون جوانان وطن لاله دمیده» نام هفتمین و مشهورترین تصنیف از مجموعه سروده های عارف قزوینی است که مضمون این سرود با گذشت صد سال، همچنان در نوشتارهای سیاسی دوران معاصر، مشاهده می‌شود.

عارف قزوینی در دیوان خود و در مقدمه ای بر این تصنیف، آورده است: «این تصنیف در دوره دوم مجلس شورای ایران در تهران ساخته شده است. به واسطه عشقی که حیدر خان عموقلی بدان داشت، میل دارم این تضنیف به یادگار آن مرحوم طبع گردد. این تصنیف در آغاز انقلاب مشروطه ایران به یاد اولین قربانیان آزادی سروده شده است».

عارف خود اولین کسی بود که این تصنیف را تنها با یک سه تار اجرا کرده است. مشهورترین اجرای این اثر نیز متعلق به محمدرضا شجریان است که در سال ۱۳۵۱ خوانده است:

از خون جوانان وطن لاله دمیده

از ماتم سرو قدشان سرو خمیده

در سایه گل، بلبل ازین غصّه خزیده

گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

چه کج رفتاری ای چرخ!

چه بدکرداری ای چرخ!

سر کین داری ای چرخ!

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ!

از اشک، همه روی زمین زیر و زبر کن

مشتی گرت از خاک وطن هست به سر کن

غیرت کن و اندیشه ایّام بتر کن

اندر جلو تیر عدو سینه سپر کن

چه کج رفتاری ای چرخ!

چه بد کرداری ای چرخ!

سر کین داری ای چرخ!

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ

عارف در روز دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۱۲ پس از ۱۰ روز بیماری سخت درحالی‌که ۵۴ سال داشت درگذشت و پیکر او را در آرامگاه بوعلی سینا به خاک سپردند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها