دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰
زنان امروز رنج حوای نخستین را تحمل می‌کنند

سیده‌معصومه حسینی، نویسنده «اشک حوا» گفت: نام این کتاب کنایه می‌زند به حوایی که در ابتدای خلقت وجود داشته و حالا ما در اینجا ادامه رنج‌های او را تحمل می‌کنیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیده‌معصومه حسینی در نشست بررسی کتاب «اشک حوا» که ۲۴ دی در کافه کتاب سمیه حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد، عنوان کرد: پیش از این، چند نفر دیگر به سراغ خانم کلثوم موسوی رفته بودند اما موفق نشدند با او صحبت کنند، چون خانم موسوی سالخورده است و به خاطر رنج‌هایی که پشت سر گذاشته کم حوصله شده است. ضمن اینکه به خاطر غم زیادی که در این سال‌ها متحمل شده، تمایلی به کنار زدن خاکستر خاطرات نداشته و نمی‌خواسته دوباره دردها را مرور کند. تا اینکه خواهرزاده‌اش او را برای ثبت خاطراتش راضی می‌کند. در «اشک حوا» شاهد داستانی عجیب و روایت سوگ از دست دادن‌های متوالی اعضای خانواده کلثوم هستیم. در واقع اتفاقاتی بزرگ در روستایی کوچک که با محرومیت عجین شده، رخ می‌دهد و در کنار همه اینها مهاجرت اجباری، خوشه‌چینی، خشکسالی، سیل، زلزله، قتل و ترس از موجودی که در روستا شایع شده سایه‌اش همه جا دیده می‌شود، زندگی را برای آنها تلخ می‌کند.


نویسنده اشک حوا افزود: فکر می‌کنم نقطه قوت کتاب جایی است که علاوه بر نقل قصه زندگی، مسائل فرهنگی و تاریخی یک جامعه کوچک روستایی را روایت می‌کند و اطلاعاتی از شیوه زندگی و خرده فرهنگ‌های منطقه جنوب به مخاطب منتقل می‌کند. خوشبختانه انتشار کتاب بازخورد خوبی هم در میان خوانندگان داشته و توانسته‌اند با داستان ارتباط برقرار کنند؛ بعد از مطالعه کتاب خیلی‌ها می‌گویند انگار سال‌هاست ما این خانم را می‌شناسیم. اما برای برخی دیگر سوال است که این اتفاقات در ایران رخ داده است و آیا این داستان برای دوره و زمانه ماست؟


حسینی در ادامه درباره نام‌گذاری کتابش گفت: داستان درباره زنی است که زمانی دختر، همسر و مادر بوده و در هر مرحله رنجی را پشت سر گذاشته است؛ این زن باید قدرتی ماورایی داشته باشد تا بتواند این درد و رنج را تحمل کند و ادامه دهد. از این جهت نام «حوا» را انتخاب کردم، حوایی که زن است و مادر و این کنایه می‌زند به حوایی که در ابتدای خلقت وجود داشته و همه چیز به دست او رقم خورده و حالا ما در اینجا ادامه رنج‌های او را تحمل می‌کنیم.


در ادامه علی‌اله سلیمی، کارشناس و منتقد حوزه کتاب صحبت‌های خود را این گونه آغاز کرد: سیر حوادث و ماجراهایی که در کتاب رخ می‌دهد ما را دقیقاً به همان نقطه جنوبی فارس می‌برد. در طول مطالعه کتاب خواننده علاوه بر آشنایی با شهید شاه‌حسنی با خانواده او هم آشنا می‌شود. برای مثال مادر کلثوم هم زندگی عجیبی داشته و چقدر نگارش کتاب زندگی او جذاب خواهد بود. می‌توان گفت کتاب شناسنامه منطقه خُنج استان فارس و داستان سه نسل از زنان ایران در این منطقه محسوب می‌شود.


سلیمی افزود: چون مصاحبه‌ها از قبل توسط خواهرزاده راوی جمع‌آوری شده، نویسنده سعی کرده این مواد آماده را در کنار هم قرار دهد که از حق نگذریم با تسلط به فنون داستان‌نویسی، متن روان و شیوایی خلق کرده است. کتاب در جاهایی شبیه رمان شده است. چون این خانم زندگی بسیار تراژیکی داشته اما نویسنده اجازه نداده این اتفاق بیفتد و کتاب وجه مستندگونه خود را نگه داشته است، اما در کتاب گاهی مرز واقعیت و داستان گم می‌شود و اگر روی جلد را نخوانیم فکر می‌کنیم با داستانی ساخته ذهن و تخیل نویسنده روبه‌رو هستیم. وفاداری نویسنده به مستندنگاری گاهی به نقطه قوت و گاهی به نقطه ضعف تبدیل می‌شود.

این کارشناس حوزه کتاب تصریح کرد: روایت داستان به گونه‌ای پیش می‌رود که اطلاعاتی از کلثوم موسوی به مخاطب نمی‌دهد. اگر «اشک حوا» رمان بود شاید از نویسنده ایراد می‌گرفتم چون شخصیت اصلی داستان را به خوبی معرفی نکرده است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها