شنبه ۱۶ دی ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۲
روایتی از عشق و وفاداری در «با هم پریدیم»

رمان «با هم پریدیم» نوشته سودابه زرین برشی از یک زندگی عاشقانه را در برخورد با بیماری و رنج نشان می‌دهد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، راوی و شخصیت اصلی این رمان، مریم نامی است که خواننده را با دوران مدرسه، نوجوانی و سپس ازدواج و مشکلاتی که در زندگی روبه‌رو می‌شود، همراه می‌کند.

مریم با دو سعید مواجه است. سعیدی که صددرصد بیمار است و سعیدی که در اثر خوردن داورها سلامت است و مس‌تواند واقعیت را درک کند و به قول خودش هر دو تا سعید عاشق مریم هستند.

پایان جدال همسر خلبان مریم با بیماری، پرواز به سمت ابدیت است که این گونه روایت می‌شود «بعد چشمانش را بست و گفت با هم پریدیم. در حالی که دستانم پیش از او سرد شده بود زیر لب گفتم: دیوانه‌ام از قفس پرید.»

نوشته پشت جلد این رمان شعری از قدسی بهروزوزیری است: «دفتر کوچکی بوده‌ام / در کوچه‌های عشق و / در بساطی ریخته بر هم / کسی مرا بارها و بارها خوانده است / ورق بر ورق واژگون مانده‌ام / از سطرهایی مچاله / اکنون همچون بادبادکی رفته از نظر / به دست کودکی بازیگوش / به‌سادگی در آغوش هوا پرداز می‌کنم.»

انتشارات منوچهری اخیراً این کتاب را در ۳۷۱ صفحه و با بهای ۱۷۰ هزار تومان عرضه کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها