پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۶
مروری بر کتاب‌های پژوهش هنر اسلامی در دو سال اخیر/ توجه پژوهشگران به پیوند هنر و جامعه اسلامی

کتاب‌­های چاپ اول یا تجدید چاپ شده از سال 1400 تا کنون، 398 عنوان کتاب بوده است. از این میان، 194 کتاب تألیفی و 204 کتاب ترجمه شده است. یعنی آمار کتاب تألیفی حدود 5/2 درصد کمتر از کتاب‌های ترجمه شده است. در این بین کیفیت آثار ترجمه‌­ای از منظر شمارگان، چاپ مجدد و اقبال مخاطبان بیشتر بوده است.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-فاطمه ناصری‌فر: بر اساس آمار موجود در بانک اطلاعات خانه کتاب، در حوزه «پژوهش هنر» که کد دیوئی 700 تا 709 را شامل می‌شود، کتاب‌­های چاپ اول یا تجدید چاپ شده از سال 1400 تا کنون، 398 عنوان کتاب بوده است. از این میان، 194 کتاب تألیفی و 204 کتاب ترجمه شده است. یعنی آمار کتاب تألیفی حدود 5/2 درصد کمتر از کتاب‌های ترجمه شده است. اما با کمی جستجوی بیشتر درمی­‌یابیم که کیفیت آثار ترجمه‌­ای از منظر شمارگان، چاپ مجدد و اقبال مخاطبان بیشتر بوده است. یکی از پیامدهای این اتفاق، توجه کمتر به هنر اصیل ایرانی اسلامی و روی‌آوردن بیشتر به هنر مدرن غربی است. تا جایی که مشاهده می­‌شود حتی در زمینه­‌های مبانی زیبایی­‌شناسی اسلامی یا تاریخ هنر ایرانی اسلامی نیز بیش از آن‌که خودمان تولید محتوایی کرده باشیم، به ترجمۀ آثار شرق­‌پژوهانی که در اتمسفر فرهنگ ایرانی نزیسته‌­اند، بسنده کرده‌ایم.

از میان کتاب‌­های شاخص تألیف شده در حوزه پژوهش هنر اسلامی می­‌توان به کتاب‌­های «نظریه هنر و زیبایی­شناسی از دیدگاه شیخ نجم­‌الدین کبری»، «گفتمان‌های هنر اسلامی مدرن» و «اندیشیدن با هنر» از نشر فرهنگستان هنر و «جامعه‌شناسی هنر ایران» از نشر علم اشاره کرد. همچنین از میان کتاب­‌های ترجمه شده در همین حوزه می‌­توان کتاب جامع اولیور لیمن با نام «درآمدی بر زیبایی‌شناسی اسلامی» از نشر ماهی و «جامعه‌­شناسی هنر اسلامی» نوشته فردریک معتوق را مثال زد.

در میان ناشرانی که در زمینه پژوهش هنر اسلامی فعال­ هستند، نشر فرهنگستان هنر بیشترین کتاب تألیفی را در این زمینه چاپ کرده است. به طور کلی آثار تألیفی در این زمینه یا مجموعه مقالاتی پراکنده‌اند یا به موضوعاتی جزئی پرداخته‌­اند که نمی‌­توانند چشم‌­اندازی کلی از زیبایی‌‌شناسی اسلامی به مخاطب ارائه دهند. چشم‌­اندازی که دور از نظر نویسنده­ای ایرانی که در اتمسفر فرهنگ ایرانی اسلامی نفس کشیده‌اند، ارائه شده است. اما نقطه قوت آثار تألیفی پژوهش هنر اسلامی این است که پژوهشگران در سال‌های اخیر بر موضوع «جامعه‌­شناسی فرهنگ ایرانی» دقیق­‌تر شده‌اند و به­‌طور تخصصی به پیوند هنر و جامعه اسلامی پرداخته‌­اند.
به طور کلی در زمینۀ پژوهش هنر اسلامی می‌­توان آثار سید حسین نصر و شهرام پازوکی را به ­عنوان نویسنده­‌های بزرگ ایرانی که در زمینه هنر اسلامی پژوهش می­‌کنند، نام برد. کتابی مانند «هنر و معنویت اسلامی» از حسین نصر یکی از آثار ارزشمندی است که در این زمینه نوشته شده است. هرچند این اثر نیز به زبان فارسی نیست و رحیم قاسمیان آن را به فارسی برگردانده است. «هنر و معنویت اسلامی» به جنبه‏‌های خاصی از هنر اسلامی شامل ادبیات، موسیقی و هنرهای تجسمی، از دیدگاه معنویت اسلامی و در نسبت با اصول وحی اسلامی می‏‌پردازد. نصر در این کتاب نشان می‌دهد که چه رابطه عمیقی میان هنرهای اسلامی و معنویت وجود دارد و نقش و جایگاه هنر را در حیات مسلمانان به نمایش می‌گذارد. او با کشف دوباره ریشه‌های هنر در سنت اسلامی، دری تازه به روی ابعادی از وحدت که از هنر معاصر غرب رخت بربسته است، می‌گشاید.
همچنین کتاب «حکمت هنر و زیبایی در اسلام» از شهرام پازوکی یکی از منابع دست اولی است که هنر و زیبایی اسلامی را در چهار گفتار مورد بررسی قرار می­‌دهد. پازوکی در این گفتارها به این سوال می­‌پردازد که آیا اصلا امکان بحث در مورد زیبایی‌شناسی اسلامی وجود دارد یا نه.
 
در ادامه برای بدست آوردن چشم‌اندازی دقیق‌تر به بررسی برخی از کتاب‌های شاخص ترجمه و تألیف شده در حوزه پژوهش هنراسلامی که در دوسال اخیر برای اولین بار چاپ یا تجدید چاپ شده‌اند، می‌پردازیم.

«نظریه هنر و زیبایی‌شناسی از دیدگاه شیخ نجم‌الدین کبری» تألیف احمد پاکتچی یکی از کتاب‌هایی است که در این حوزه از سوی فرهنگستان هنر منتشر شده است. نجم‌الدين كبري يكي از شخصيت‌هاي اثرگذار و نوانديش در حوزۀ عرفان اسلامی است كه در قلمرو بحث از هنر و زیبایی نیز راه جسته است. پاکتچی سعی کرده در این پژوهش با مقایسه و هم‌سنجی میان اندیشۀ شیخ نجم‌الدین کبری و برخی از اندیشمندان مدرن با رویکردی فراتاریخی به سامان دادن گفت‌وگویی بین اندیشمندان با درنوردیدن زمان برسد.
 
کتاب «هنر، پژواک اقلیم هشتم» کتابی است شامل مجموعه مقالاتی به‌قلم سید محمد فدوی که توسط نشر نظر به چاپ رسیده است. هنر دینی، معنا و چیستی هنر از جمله موضوعاتی‌اند که در این مقالات به آن‌ها پرداخته شده است. هنر، پژواک اقلیم هشتم با مقدمه‌ای از حسن بلخاری ‌قهی همراه است. بلخاری، ضمن بحث از جایگاه هنر و نسبت و پیوند آن با فلسفه، مقالات کتاب هنر، پژواک اقلیم هشتم را ماحصل تلاش نویسنده برای برقراری «پیوند وثیقی میان یافته‌های تجربی و استعداد هنریِ خود با اندیشه و تأملات نظری عرصۀ هنر» دانسته است.

از میان کتاب‌هایی که به بررسی مبانی کلی زیبایی‌شناسی اسلامی می‌پردازد، اثر جامعی که تألیف نویسندگان ایرانی باشد به چشم نمی‌خورد. اما در میان آثار ترجمه شده کتاب «درآمدی بر زیبایی‌شناسی اسلامی» نوشتۀ اولیور لیمن به این موضوع می‌پردازد. این کتاب با ترجمۀ محمدرضا ابوالقاسمی توسط نشر ماهی در سال 1402 به چاپ چهارم رسیده است.

لیمن در این کتاب در مقام دفاع از هنر اسلامی در برابر کسانی برآمده است که آن را حقیقی نمی‌دانند و برای توصیفش به جای اصطلاحات هنری از اصطلاحات مذهبی و اجتماعی استفاده می‌کنند. تو انگیزه خود را از نگارش این کتاب چنین بیان کرده است: «علت نگارش این کتاب سرخوردگی عمیق من از مطالبی است که اغلب اوقات درباره هنر اسلامی بیان می‌شود. کتاب‌های درخشان بسیاری درباره هنر اسلامی وجود دارد و تخصص و تبحری که در نگارش آن‌ها به کار رفته نیز بسیار نظرگیر است. اما در این کتاب‌ها مباحث زیباشناسی غالبا عمق چندانی ندارند یا حتی اصلا بدان‌ها پرداخته نشده است، و من زمان زیادی برای مطالعه مباحث مربوط به خصوصیات زیباشناختی آثار هنر اسلامی صرف کردم، اما همه را برخطا یافتم. این کتاب کوشش فروتنانه‌ای است برای سروسامان دادن به مطالب موجود و طرح‌ریزی بنیانی استوار برای زیباشناسی هنر اسلامی». او در این کتاب هنر اسلامی را یک هنر متعالی دانسته که باید در برابر آن رفتاری زیباشناسانه داشت و این کتاب تلاشی است برای آغاز این رویکرد.

کتاب «جامعه‌شناسی هنر اسلامی» کتاب دیگری است که به همت نشر سروش در سال 1402 منتشر شده است. این کتاب نوشته فردریک معتوق استاد دانشگاه لبنانی است که صدیقه نایفی آن را به فارسی برگردانده است. نویسنده در این اثر آمیختگی اثر هنری را با کارکردهای زیباشناختی، اجتماعی و اعمال مذهبی و معنوی تبیین می‌کند. انگیزه او از نوشتن این اثر روند روبه‌رشد مخاطبان حوزۀ مطالعات جامعه‌شناختی هنر و اهمیت حوزۀ هنر اسلامی و نقش مهم ایرانیان در شکوفایی آن بوده است. او معتقد است که در حال حاضر اثری اختصاصی و جامع در زمینۀ جامعه‌شناسی هنر اسلامی و بررسی روند ارتباط آن با جامعه در دسترس علاقه‌مندان فارسی زبان نیست و تنها مقالاتی پراکنده و معدود در این زمینه در اختیار خوانندگان قرار دارد و اثر پیش‌ رو می‌تواند ضمن همگامی با اقبال مخاطبان حوزۀ هنر به مفاهیم و مطالعات جامعه‌شناسانه در جهت پر کردن بخشی از خلأ یاد شده یاری رساند.
با مشاهدۀ آمارها درمی‌یابیم در میان کتاب‌هایی که در زمینه پژوهش هنر اسلامی در این سال‌ها تالیف شده است، «جامعه‌شناسی هنر اسلامی» موضوعی است که مولفان را بیشتر به خود مشغول داشته است. جامعه شناسی هنر دانشی میان‌رشته‌ای است که هنر را به مثابه جامعه می‌بیند و به بررسی هنر به عنوان ناب‌ترین عرصۀ منش اجتماعی میان خالق اثر هنری، میانجی‌ها و مخاطبان هنر می‌پردازد. رویکرد جامعه شناسانه به هنر بر این اصل استوار است که ذات اثر هنری محصول زمینه و موقعیت اجتماعی می‌باشد؛ فلذا بررسی‌های زیبایی‌شناسانه باید در بستر اجتماعی که آثار هنری در آن پدید می‌آیند، صورت گیرد و نقش جامعه و فرهنگ اسلامی در این میان نباید فراموش شود. اکنون به بررسی برخی از آثار تالیفی منتشر شده در دو سال اخیر در موضوع جامعه‌شناسی هنر اسلامی می‌پردازیم.

کتاب «گفتمان‌های هنر اسلامی مدرن ؛مطالعه جامعه‌شناختی هنر مدرن معاصر در سرزمین‌های اسلامی» تألیف محمدرضا مریدی، دانشیار دانشگاه هنر است که به‌تازگی از سوی انتشارات فرهنگستان هنر منتشر شده است. در این پژوهش شرح داده شده که در بستر تحولات اجتماعی، چه تجربه‌های متنوعی از مدرنیته به دست آمده و چه گونه‌های متنوع از پیوند هنر اسلامی و هنر مدرن شکل گرفته است. هنرمندان زیادی تلاش کرده‌اند که هنر اسلامی مدرن را شکل دهند. در واقع، آنچه هنر اسلامی مدرن دانسته می‌شود یک سبک هنری منسجم و یکدست نیست؛ بلکه طیف متنوعی از تجربه‌های هنری است که در زمینه‌ها، زمان‌ها و گفتمان‌های فرهنگی و سیاسی مختلف شکل گرفته است.

کتاب «اندیشیدن با هنر» نیز کتابی است که در زمینه فرهنگ و هنر اسلامی به تازگی توسط نشر فرهنگستان هنر منتشر شده است. نعمت‌الله فاضلی مؤلف این اثر، در این کتاب تحلیلی فرهنگی ارائه می‌دهد، تحلیلی از جامعه و فرهنگ امروز ایران، تحلیلی از موقعیت اکنون ما از راه ارزیابی برخی قلمروها و آثار هنری. «اندیشیدن با هنر» دربارۀ هنرها صحبت می‌کند اما آن‌گونه که در حوزۀ عمومی به این هنرها می‌‌‌پردازند، نه آن‌گونه که منتقدان دانشگاهی بر اساس نقد نظریه‌محور و مطابق نظریه‌های نشانه‌شناسی، ساختارگرایی، نوتاریخی‌گری، پسااستعماری یا صورت‌گرایی و دیگر نظریه‌ها آثار و متون هنری و ادبی را نقد می‌کنند. این اثر دیدی عمومی از وضعیت فرهنگی و هنری جامعه کنونی ایران به مخاطب ارائه می‌دهد.

کتاب «هنر اجتماعی» تالیف محمدرضا مریدی است که به همت نشر کتاب آبان به تازگی به چاپ دوم رسیده است. این اثر به ارتباط میان هنر و اجتماع می‌پردازد آنگونه که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. هنرمند برای کنشگری باید فاصله معناداری با جامعه داشته باشد و حساسیت برانگیخته‌شده‌‌ای با مسائل اجتماعی و سیاسی بیابد. مریدی به موضوعاتی چون فقر و جنگ پرداخته که کمتر در کانون پژوهش‌های هنر قرار دارند. همچنین در این کتاب تلاش شده حساسیت اجتماعی هنرمندان تبیین گردد و بر مواضع اجتماعی هنر تأکید شود و نشان داده شود که هنرمندان چگونه با حساسیت اجتماعی به فقر، جنگ، و نابرابری‌‌ها واکنش نشان می‌دهند.

«جامعه شناسی هنر ایران» نوشتۀ نصرت طاهرپور که اخیرا از سوی انتشارت علم منتشر شده است، کتاب دیگری است که به بررسی ارتباط جامعه ایران و هنر و هنرمندان می‌پردازد. نویسنده در این کتاب سعی کرده هر دو طرف طیف یعنی هم هنر و هم جامعه‌شناسی را مدنظر قرار دهد تا هم هنرمندان و هنردوستان درک بهتری از جامعه‌شناسی و تاثیر آن در نگرش و عملکردشان داشته باشند و هم جامعه‌شناسان به تاثیر هنر بر جامعه اشراف بیشتر و افق دید گسترده‌تری یابند. بنیان این اثر بر آن است که هنر را به عنوان راهی برای پر کردن خلاء‌های زندگی در جامعۀ مدرن و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی به سوی زندگی بهتر در جامعه‌ای سالم معرفی کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها