نشست نقد و بررسي كتاب «ماجراي رسوايي مكفارلين» با حضور محسن هاشمي يكي از نويسندگان كتاب، حجتالاسلام عبدالمجيد معاديخواه نويسنده و پژوهشگر انقلاب، صادق زيباكلام، استاد دانشگاه و سردارحسين علايي از اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، با بررسي جنبههاي مثبت و منفي ماجراي مكفارلين برگزار شد./
وي افزود: در اين ماجرا، طرفهاي ايراني به دليل كمبود سلاح، از طريق دلالان به تأمين بخشي از تسليحات اقدام كردند كه اين موضوع به دليل پنهانكاري آنان سبب بروز مسايل پيچيدهاي شد، زيرا آنان بدون اطلاع ايران با طرفهاي اسراييلي براي خريد سلاح وارد مذاكره شدند.
هاشمي با اشاره به باز شدن پاي آمريكا به ماجرا گفت: از آنجا كه اسراييل براي فروش تسليحات خود نياز به مجوز آمريكا داشت، اين كشور نيز با آگاهي از ماوقع، براي تأمين برخي خواستههاي خود وارد داستان شد. آمريكا قصد داشت از موضوع خريد اسلحه ايران به نفع آزادي گروگانهاي خود در لبنان استفاده كند.
وي افزود: اما ايران پس از آگاهي از حضور اسراييل در پشت پرده و همچنين چاپ اين ماجرا در روزنامهاي عربي، از ادامه خريد تسليحات از دلالان سر باز زد.
سپس، معاديخواه با بيان اين كه ايران در اين جريانات چيزي از دست نداده است، آن را از چند جنبه قابل بررسي دانست و گفت: وقوع اين جريان در فضاي پس از انقلاب با توجه به اعتماد متقابل ملت و رهبران كشور به دليل وجود شائبههاي پنهانكاري در آن شايسته نبود.
وي با اشاره به قابل استناد بودن اين كتاب براي محققان انقلاب، برگزاري جلسات نقد را براي چنين آثاري مفيد خواند و گفت: متأسفانه در بيشتر مواقع، نقدها صورتي نمايشي يا تخريبي دارند.
معاديخواه به برخي جنبههاي منفي ماجراي مكفارلين اشاره كرد و گفت: اين ماجرا ميتوانست به شروع روابط ديپلماتيك با آمريكا در جهت حفظ منافع ايران بيانجامد كه چنين نشد.
در ادامه، سردار علايي با مفيد خواندن كتاب «ماجراي رسوايي مكفارلين» براي تمام كساني كه به وقايع انقلاب علاقه دارند، به بيان برخي كاستيهاي آن پرداخت و گفت: اين كتاب تنها به دستهاي از مخاطبان توجه داشته كه تا حدودي از ماجراي مكفارلين آگاه بودند، زيرا اين كتاب بدون نقل ماجرا، از ابتدا شروع به تحليل آن ميكند.
وي در ادامه نقد خود گفت: افرادي كه در اين اثر طرف گفتوگو بودند به خوبي معرفي نشده اند؛ علاوه بر اين كه مشخص نشده است كه اسراييل سبب ورود آمريكا به ماجرا شده است يا آمريكا با برخي دسيسههاي خود اسراييل را وارد ماجرا كرد.
علايي افزود: با توجه به اين كه ماجراي مكفارلين در دو مقطع تاريخي اتفاق افتاده است، بايد تحليلي جداگانه براي هريك از آنها ارايه داد كه در اين كتاب اثري از آن نيست.
وي با طرح سوالي مبني بر اين كه اگر ماجراي مكفارلين در روزنامهاي عربي فاش نميشد، اين روابط همچنان ادامه پيدا ميكرد يا خير؟ گفت: پيامدهاي اين جريان و تأثير آن بر حمايت آمريكا از عراق در طول جنگ هشتساله اين كشور با ايران نيز از ديگر موضوعاتي اند كه در اين كتاب بررسي نشدهاند.
علايي درباره تسليحات به دست آمده در جريان مكفارلين تصريح كرد: اين تسليحات براي نيروهاي ايران در جنگ با عراق استفاده چنداني نداشتند.
در ادامه، زيباكلام با مفيد خواندن اين كتاب براي علاقهمندان به تاريخ انقلاب و جنگ و اشاره به مفيد بودن تسليحات به دست آمده در اين ماجرا براي نيروهاي ايراني، گفت: ماجراي مكفارلين ميتوانست با ايجاد روابط تعريف شده ديپلماتيك بين ايران و آمريكا به نفع كشورمان خاتمه يابد.
زيباكلام به روزنامهاي كه سبب افشاي ماجراي مكفارلين شد اشاره كرد و گفت: بايد از نيت واقعي مسوولان روزنامه از بيان اين موضوع آگاهي يافت.
سپس معاديخواه پس از پاسخگويي علايي و هاشمي به برخي سوالات زيباكلام، گفت: ماجراي مكفارلين علاوه بر نكات منفي داراي نقطههاي مثبتي نيز براي ايران بود زيرا ميتوان از اين موضوع به عنوان عبرتي براي رخدادهاي مشابه در آينده استفاده كرد.
هاشمي در پايان با اشاره به عدم وجود صداقت از سوي آمريكاييها در اين ماجرا گفت: طرفهاي آمريكايي به دنبال برقراري ارتباط با ايران نبودند و تنها به تأمين منافع خود ميانديشيدند.
نظر شما