به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، بهره‌ور بودن یک فرد به این معنی نیست که قادر به انجام همه کارها باشد، هرچند اگر بتواند چنین باشد که بسیار عالی خواهد بود. شما هیچ‌وقت قادر نخواهید بود که همه کارها را انجام دهید. بهره‌وری به مفهوم انجام همه کارها نیست، بلکه به معنای گزینش کارهای با اولویت بیشتر و انجام بهتر آن‌هاست. آدم‌هایی هستند که در ظاهر بهره‌وری بالایی داشته و رزومه تحسین‌برانگیزی هم دارند، ولی کم‌کم متوجه می‌شوید که بزرگترین استعدادشان، بازاریابی خودشان است.
 
به بیان ساده، همین‌طور که می‌کوشیم بهترین پاداش‌ها را با کمترین تلاش هدررفته به‌دست آوریم، بهره‌وری نامی است که به تلاش‌هایمان می‌دهیم تا ببینیم بهترین استفاده از انرژی، هوش و زمان چیست؟ بهره‌وری، روند یادگیری چگونگی به موفقیت رسیدن با استرس و تقلای کمتر است. بهره‌وری یعنی انجام کارهایمان بدون قربانی کردن همه چیزهایی که برایمان مهم است. بهره‌وری به‌معنای انتخاب‌های مشخص براساس روش‌های مشخص است.
 
کتاب «باهوش‌تر، سریع‌تر، بهتر» نوشته چارلز دوهیگ؛ دارای مدرک ام‌پی‌ای از دانشکده کسب‌وکار هاروارد و برنده جایزه پولیتزر است. به گفته دوهیگ، این کتاب نتیجه پژوهش‌هایش در زمینه سازوکار بهره‌وری و تلاشش برای فهمیدن دلیل بهره‌وری بالاتر برخی افراد و شرکت‌ها نسبت به بقیه است. او برای نوشتن این کتاب، تحقیقات و مصاحبه‌های زیادی انجام داده و در این میان به رهیافت‌های عملی زیادی رسیده است.
 
این کتاب به هشت ایده‌ای می‌پردازد که در افزایش بهره‌وری، نقش کلیدی دارند؛ انگیزش، تیم‌ها، تمرکز، تعیین هدف، مدیریت دیگران، تصمیم‌گیری، نوآوری و جذب داده‌ها.
بدون انگیزه هیچ‌کاری پیش نمی‌رود
حسین خدادادی، مترجم «باهوش‌تر، سریع‌تر، بهتر» در بخشی از پیشگفتار کتاب نوشته است: «همه ما بی‌انگیزگی را تجربه کرده‌ایم و می‌دانیم بدون انگیزه هیچ‌کاری پیش نمی‌رود. انگیزه، به هدفی که داریم و تصمیماتی که می‌گیریم، مربوط است. برای تعیین هدف و تصمیم‌گیری درست هم به تمرکز نیاز داریم که در دنیای پرتلاطم و پرهیاهوی امروزی نعمتی کمیاب است. اگر ریشه انگیزه اینچنین عمیق و در نعمتی است که هرکسی از آن برخوردار نیست، پس چرا دنیا این‌همه افراد موفق به خود دیده است که بیشترشان آدم‌های معمولی با امکانات معمولی و حتی در برخی موارد با مشکلات بسیار بیشتر از ما بوده‌اند. این کتاب با بررسی داستان این افراد، سعی دارد از راز آن‌ها پرده بردارد...
 
اگر همیشه سربزنگاه انگیزه شما را تنها می‌گذارد و از تصوری که درباره خودتان داشته‌ای، دور شده‌اید و انگیزه انجام هیچ‌کاری را ندارید یا برای دستیابی به انگیزه،‌ هدفی ندارید یا بارها و بارها به هدف خود نرسیده‌اید، این کتاب می‌تواند به شما کمک کند، راه درست را در جنگل انبوه مشکلات زندگی پیدا کنید و به سلامت به مقصد دلخواهتان برسید.»
از دست رفتن انگیزه با اختلال در عملکرد عاطفی
«عصب‌شناسانی که عملکرد انگیزه در مغز انسان را مطالعه می‌کنند، بیشتر و بیشتر متقاعد شده‌اند که دلیل از دست رفتن انگیزه افراد این نیست که ظرفیت خودانگیزشی را از دست داده‌اند، بلکه بی‌اشتیاقی آن‌ها ناشی از اختلال عملکرد عاطفی است... عصب‌شناسان معتقدند که این بی‌حسی عاطفی به علت فقدان انگیزه است. این نظریه به ما می‌گوید به خود و دیگران در تقویت مرکز کنترل درونی‌مان چگونه می‌توانیم کمک کنیم. باید ابتکار عمل را تشویق کنیم. به افراد بابت خودانگیزشی‌شان تبریک بگوییم و هرگاه کودکی می‌خواهد خودش غذا بخورد، ما نیز به او آفرین بگوییم. باید کودکی را که مقاومت و سماجت می‌‌‌کند، تحسین کنیم و به دانش‌آموزی که برای انجام کارهایش راه‌حلی خلاقانه می‌یابد و قواعد را دور می‌زند، پاداش دهیم.
 
البته این حرف‌ها روی کاغذ ساده بوده و در عمل کار دشواری است. همه می‌گوییم خودانگیزشی خوب است، ولی وقتی کودکی کفشش را نپوشد یا سالمندی جارختی را از دیوار بکند یا نوجوانی به مقررات بی‌توجهی کند، طور دیگری رفتار می‌کنیم. اما همین چیزهاست که باعث می‌شود مرکز کنترل درونی تقویت شود. از این راه است که ذهن ما می‌آموزد و به یاد می‌آورد که کنترل داشتن چه حس خوبی دارد. مگر اینکه خودمختاری را تمرین کنیم و هرجا که قاطعیت شورشیانه از خود نشان می‌دهیم به خودمان پاداش عاطفی بدهیم، درغیراین‌صورت ظرفیت خودانگیزشی‌مان از بین می‌رود.»
کوری اطلاعاتی و ظرفیت یادگیری مغز
«کوری اطلاعاتی، ریشه در تکامل ظرفیت یادگیری مغز دارد. انسان‌ها ظرفیت فوق‌العاده‌ای در جذب اطلاعات دارند، تا زمانی که بتوانند اطلاعات را به قطعات کوچک و کوچک‌تر بشکنند. به این فرایند «بوجاری» یا «داربست زدن» می‌گویند. داربست‌های ذهنی مثل کمد پرونده هستند که درونش پوشه‌هایی است و می‌توان اطلاعات را در آن‌ها ذخیره کرد و در موقع نیاز به آن‌ها دسترسی داشت... اریک جانسون، یکی از روان‌شناسان شناختی دانشگاه کلمبیا که فرایند تصمیم‌گیری را مطالعه می‌کند، می‌گوید: «مغز ما عاشق اینه که وضعیت رو به دو یا سه گزینه کاهش بده. بنابراین وقتی با اطلاعات زیادی مواجه می‌شیم، به‌طور خودکار اونا رو توی پوشه‌ها و زیرپوشه‌ها و زیرپوشه‌هایِ زیرپوشه‌های ذهنی طبقه‌بندی می‌کنیم.»
 
مغز ما با تقسیم اطلاعات بزرگ به تکه‌های کوچک، آن‌را به دانش تبدیل می‌کند. برای اینکه بدانیم باید از کدام واقعیت‌ها یا آموخته‌ها استفاده کنیم، باید یاد بگیریم که به سراغ کدام پوشه برویم... یک راه برای غلبه بر کوری اطلاعاتی این است که خود را واداریم با داده‌ها درگیر شویم و آن‌ها را تبدیل به یک سری پرسش یا انتخاب کنیم که باید از بین‌شان دست به گزینش زد.»
 
نخستین چاپ کتاب «باهوش‌تر، سریع‌تر، بهتر» با ترجمه حسین خدادادی در 281 صفحه با شمارگان یک‌هزار نسخه به بهای 56 هزار تومان از سوی نشر آموخته راهی بازار نشر شده است.