سه‌شنبه ۳ تیر ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۰
افزایش اعتماد به‌نفس و آگاهی دختران با کتابخوانی

روز دختر بهانه‌ای است تا به دختران نوجوان یادآوری کنیم کتاب‌خواندن علاوه براینکه سرگرمی‌ پرفایده‌ای است سبب افزایش آگاهی و اعتماد به‌نفس در آن‌ها می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ساعت از 6 عصر دوشنبه (2 تیر 99) گذشته بود؛ باید هرچه سریع‌تر خودم را به خانه دوستم می‌رساندم، اما قبلش باید کتابی را که راجع‌به آن صحبت کرده بود، برایش می‌خریدم. به یاد سال‌های پیش افتادم. زمانی که هرسال به مناسبت روز دختر، قرار می‌گذاشتیم یک روز متفاوت برای خودمان رقم بزنیم؛ ولی در نهایت سر از کتابفروشی‌ها در می‌آوردیم و به عنوان هدیه برای هم کتابی می‌خریدیم. اما از وقتی که «ام اس» همه بدنش را گرفته بود، نه توان از خانه بیرون آمدن داشت نه حوصله‌اش را. اما من هرسال به رسم دیرین، کتابی می‌خریدم و به دیدارش می‌رفتم.
 
به‌جز من افراد دیگری هم در کتابفروشی بودند، اما کسی که از میان همه توجهم را به خودش جلب کرد دختر بچه‌ای به نظر 10 ساله بود که به همراه پدرش به کتابفروشی آمده بود و فارغ از همه چیز، غرق در دنیای کتاب‌های بخش کودک و نوجوان شده بود. از صحبت‌های پدرش با یکی از کارکنان کتابفروشی، متوجه شدم او هم به مناسبت روز دختر، فرزندش را به کتابفروشی آورده تا کتاب انتخاب کند. و چه انتخاب و هدیه درست و به‌جایی بود! چراکه بی‌شک افزایش دانش و آگاهی دختران و زنان در هرجامعه‌ای سبب رشد و تکامل آن جامعه می‌شود و آن‌ها علاوه براینکه می‌توانند زندگی‌ای بهتر با مشکلاتی کمتر داشته باشند، فرزندانی عالم‌تر و موفق‌تر را هم پرورش می‌دهند؛ فرزندانی که می‌توانند در آینده کشور تاثیرگذار باشند. 
 

فاطمه صدیق، یکی از همین دختران است که با کوشش، مساعدت و پشتیبانی همه‌جانبه پدرش کم‌کم به کتابخوانی علاقه‌مند شده تاجایی که الان، هرروز کتاب می‌خواند و در صفحه‌ای که پدرش در فضای مجازی با عنوان «قصه‌گوی کوچک» برایش درست کرده، کتاب‌هایی را که خوانده به مخاطبانش معرفی می‌کند و به عنوان یک نوجوان 12 ساله‌ که دو سال است کتابخوانی را به صورت مداوم در برنامه‌اش گنجانده، نظراتش را درباره کتاب‌ها بیان می‌کند و در پایان هم به آن‌ها امتیاز (ستاره) می‌دهد. 

او که در طول این مدت سعی کرده کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان زیادی را به کتاب‌خواندن علاقه‌مند کند، درباره چگونگی آغاز فعالیتش به ایبنا می‌گوید: زمانی که در کلاس دوم ابتدایی درس می‌خواندم به حرفه دوبلوری علاقه‌مند شدم و پدرم در فضای مجازی کانالی برای من درست کرد تا آن‌جا بتوانیم با تقلید صدای شخصیت‌های مختلفِ داستان‌ها، برای بچه‌ها قصه بگویم. کم‌کم به این فکر افتادم که قصه‌های خودم را برای بچه‌ها بخوانم و به تدریج داستان‌هایی نوشتم. وقتی پدرم متوجه علاقه من به نویسندگی شد، مرا در کلاس‌های داستان‌نویسی ثبت نام کرد و در نهایت سه داستانم با عنوان‌های «ابرپنبه»، «اول با یک خرگوش شروع می‌کنیم» و «ماهان» در یک کتاب گروهی با عنوان «قصه‌ها ما را می‌نویسند» به همراه داستان‌هایی از سایر بچه‌های کلاس، منتشر شد. بعد از آن من و پدرم در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران سال 97 تصمیم گرفتیم کتاب‌ها را که غذای مغزمان است و به ما کمک می‌کند چیزهای جدید یادبگیریم و سرگرمی مفیدی است را به بچه‌ها معرفی کنیم. همان موقع تصمیم گرفتم کتاب‌ها را بخوانم و به بچه‌ها معرفی کنم چون تا پیش از آن معمولا کتاب‌ها را نخوانده، به بچه‌ها معرفی می‌کردم. و این کار ادامه یافت تا جایی که توانستم بعد از مطالعه چندین کتابِ مختلف، نظراتی درباره کتاب‌هایی که برای گروه سنی من نوشته شده بودند، بیان کنم و به پیشنهاد پدرم به کتاب‌ها ستاره بدهم.
 
 

فاطمه که توانسته بازخوردهای خوبی از فعالیتش در فضای مجازی بگیرد، در این باره توضیح می‌دهد: بااینکه علاقه به کتابخوانی در کشورما کم و ترویج کتاب سخت است اما تا به‌حال با استقبال خوبی مواجه شدم و بازخوردهای خوبی گرفتم. مثلا کودکان و نوجوانان زیادی به من پیام دادند که شروع به کتاب خواندن کرده‌اند یا اینکه قبلا کتاب خارجی می‌خواندند و الان به خواندن کتاب ایرانی علاقه‌مند شده‌اند یا حتی بزرگسالانی که می‌گویند به خواندن کتاب نوجوان علاقه‌مند شده‌اند.
 
او که امسال به کلاس هفتم می‌رود، در ادامه به کارهایی اشاره می‌کند که در زمینه ترویج کتابخوانی در مدرسه انجام داده و می‌افزاید: سال گذشته که در کلاس ششم درس می‌خواندم، رئیس شورای دانش‌آموزی بودم. با کمک بچه‌ها یک کتابخانه درست کردیم و با هزینه خودمان کتاب خریدیم و در کتابخانه گذاشتیم. هر کتابی را که می‌خواندیم برای هم تعریف می‌کردیم. هرکسی هم یک دفترچه کتابخوانی داشت و اطلاعات کتابی که خوانده یا کتاب‌هایی که دیگران خوانده‌اند را در آن ثبت می‌کرد تا زمانی که به کتابفروشی مراجعه می‌کند، بداند چه کتابی را بخرد.
 
فاطمه معتقد است اغلب دختران هم‌سن و سالش که با آن‌ها برخورد داشته به کتاب‌خواندن علاقه دارند و در این باره می‌گوید: مثلا در کلاس ما 36 نفر دانش‌آموز بود که به‌جز 6 نفر، بقیه به کتابخوانی علاقه داشتند. کلا تعداد دانش‌آموزان کتاب‌خوان در مدرسه ما زیاد است و من در هر کلاسی که بودم به خاطر رقابتی که بین بچه‌ها در زمینه کتابخوانی بود، هر کسی سعی می‌کرد اطلاعات و کتاب‌های بیشتری در دفتر کتابخوانی‌اش ثبت کند.
 
  

او درباره میزان شناختش از نویسندگان کودک و نوجوان نیز بیان می‌کند: قبلا ارتباطی با نویسندگان نداشتم اما الان دوست دارم آن‌ها را بشناسم و بدانم کجا زندگی می‌کنند و چه برنامه‌هایی دارند. بر همین اساس در ایام نوروز که به دلیل شیوع ویروس کرونا مجبور بودیم در خانه بمانیم، سعی کردم در فضای مجازی با برخی نویسنده‌ها ارتباط تصویری برقرار کنم و آن‌ها از خودشان، زندگی‌شان، خاطراتشان و اتفاق‌هایی بگویند که برایشان افتاده. چون به‌نظرم این مطالب و اطلاعات برای مخاطبان جذاب است و سبب می‌شود علاقه بیشتری به کتابخوانی پیدا کنند.
 
فاطمه در پاسخ به این سوال که چه معیارهایی را برای انتخاب کتاب درنظر می‌گیرد، می‌گوید: هرچند که عکس روی جلد از معیارهای اصلی من در انتخاب کتاب نیست اما به‌هرحال عکس روی جلد، در جذب مخاطب تاثیرگذار است. معیار بعدی من، خلاصه پشت جلد کتاب است. من علاقه‌ زیادی به خواندن کتاب‌هایی که خلاصه ندارند، ندارم چون نمی‌دانم داستان کتاب درباره چیست. موضوع بعدی ناشر کتاب است که برایم اهیمت دارد. همچنین به جایزه لاک‌پشت پرنده نیز در انتخاب کتاب اهمیت می‌دهم. و معتقدم فهرست لاک‌پشت پرنده کمک زیادی در انتخاب کتاب به کودکان و نوجوانان می‌کند.
 
او درباره کتاب مورد علاقه‌اش نیز می‌گوید: به‌نظر من هرکتابی که نوشته شود، جا دارد که بهتر شود و این موضوع درباره همه کتاب‌ها و همه داستان‌ها صدق می‌کند. هرکتابی یک ویژگی دارد که می‌تواند جذاب باشد. من کتاب «آن‌سوی دریای مردگان» نوشته معصومه میرابوطالبی را خیلی دوست داشتم و همیشه خواندن آن را به دوستانم توصیه می‌کنم. چون هم داستان جذابی داشت و هم قلم روانی. از سویی مرا با افسانه‌های ایرانی جدید آشنا کرد.
 
 

این نوجوان کتاب‌خوان، معتقد است امروزه سرگرمی‌های سالم کم است و در این شرایط کتاب علاوه بر اینکه سرگرمی سالمی است، پرفایده است، اطلاعات انسان را افزایش می‌دهد و دایره لغات ما را گسترده‌تر می‌کند. او به دختران نوجوان هم‌سن و سالش توصیه می‌کند کتاب بخوانند و می‌گوید: کتاب‌هایی که شخصیت اصلی آن‌ها دختری نوجوان است، می‌تواند تاثیر مثبتی روی روحیه فرد داشته باشد و بسیاری از دخترانی که اعتماد به نفس بالایی ندارند با مطالعه این آثار اعتماد به نفسشان در انجام کار مورد علاقه شان افزایش می‌یابد.


 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها