به گزارش خبرگزاری ایران(ایبنا)، «مانکل غارنشین» نخستین جلد از سری کتاب‌های «مانکل غارنشین، کوچک‌ترین غول کوه‌نشین» از جمله کتاب‌هایی است که تا به‌ حال موفق به کسب جایزه‌های متعددی مانند جایزه تایمز 2010، جایزه داستان‌های بچه‌های «چیکن هاوس»، کتاب منتخب کلوپ کتاب کودک «دبلیو.اچ اسمیت، ریچارد و جودی»، برنده نهایی 2012 «استوکتون تیز»، برنده نهایی 2012 «ایدزبوک» و برنده نهایی 2012 کتاب‌های کودکان «شفلید» شده است.

فاکسلی در آغاز کتاب درباره خودش نوشته است: «من اواخر جنگ جهانی دوم در لستر انگلستان به دنیا آمدم. آن وقت‌ها پدرم در هندوستان زندگی می‌کرد و من تا دو سالگی او را ندیده بودم. بعد از آن به انگلستان آمد و در بانک مشغول به کار شد. او هر دو سه سال یک‌بار از شهری به شهر دیگر منتقل می‌شد و ما را هم با خودش می‌برد. به این ترتیب من پنج مدرسه عوض کردم تا وارد دانشگاه نیوکاسل شدم. کتاب‌هایی که تا کنون چاپ کرده‌ام سری داستان‌های «مانکل غارنشین» و «افسانه‌های تابستانی» است.»

در ابتدای داستان، نویسنده خانواده مانکل شامل مامان غارنشین(آشپزی که حلیم قارچش حرف ندارد)، فلاب غارنشین(خواهر کوچولوی مانکل)، بابا غارنشین(شکارچی قهرمان)، گیریت غارنشین(برادر کوچولوی غولِ مانکل) را به همراه تصویرهای نقاشی شده از هرکدام به مخاطبان معرفی می‌کند.

در ادامه، نویسنده در بیست و دو بخش به روایت این داستان تخیلی برای گروه سنی «ج» و «د» پرداخته است. در بخشی از «مانکل غارنشین» می‌خوانیم: «اصطبل‌های مدرسه یک طبقه پایین‌تر از کلاس‌ها، در انتهای راه‌پله سنگی و مارپیچی بودند. آقای توکوم در دفترش منتظر نشسته بود. او هم که سر و صورتش را باند پیچی کرده بود و خیلی عصبانی به نظر می‌رسید، گفت: «غارنشین، تو قونین رو می‌دونی. امتحان هفت قسمت داره. باید پنج قسمت اونو جواب بدی تا کل امتحانو قبول بشی. می‌تونی اژدهای خودتو انتخاب کنی...»

در پشت جلد این کتاب نوشته شده است: «غول‌ها نوک کوه غرغرو، دور از چشم آدم‌های پایین کوه، زندگی می‌کنند. اما همه آن‌ها بزرگ نیستند؛ مانکل غارنشین آن‌قدر کوچک است که همه به او می‌خندند. او که از ان موضوع خسته شده، تصمیم می‌گیرد سراغ کوتوله‌هایی برود که می‌گویند شبیه آن‌هاست. اما چیزی را کشف می‌کند که واقعا شگفت‌انگیز است...»

فاکسلی در آغاز کتاب درباره خودش نوشته است: «من اواخر جنگ جهانی دوم در لستر انگلستان به دنیا آمدم. آن وقت‌ها پدرم در هندوستان زندگی می‌کرد و من تا دو سالگی او را ندیده بودم. بعد از آن به انگلستان آمد و در بانک مشغول به کار شد. او هر دو سه سال یک‌بار از شهری به شهر دیگر منتقل می‌شد و ما را هم با خودش می‌برد. به این ترتیب من پنج مدرسه عوض کردم تا وارد دانشگاه نیوکاسل شدم. کتاب‌هایی که تا کنون چاپ کرده‌ام سری داستان‌های «مانکل غارنشین» و «افسانه‌های تابستانی» است.»

انتشارات پیدایش، کتاب «مانکل غارنشین» را در قالب 220 صفحه با شمارگان دوهزار نسخه در قطع رقعی منتشر کرده است. علاقه‌مندان می‌توانند این کتاب را با بهای 100 هزار ریال خریداری کنند._