دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۴
برای سینه‌فیل‌ هر چیزِ جزئی در فیلم یک «پدیده» است

سینه‌فیل‌ها معمولا آداب و عادات خاص و فیلم‌‌دیدن خاص خودشان را دارند و این «آداب تماشاگری» به اندازه‌ تعداد سینه‌فیل‌ها متنوع و متعدد است. برای سینه‌فیل‌ هر چیزِ جزئی در فیلم یک «پدیده» است؛ او با حساسیت تمام پرده را لایه‌به‌لایه، نقطه‌به‌نقطه می‌کاود و با چشم‌هایش همه‌چیز را با شور و ولع می‌بلعد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- فاطمه میرغیاثی: برخی هنر هفتم را نوعی سرگرمی می‌دانند و آثار سینمایی را تنها برای گذران وقت تماشا می‌کنند؛ اما در این میان هستند کسانی که دیدن و تماشای فیلم را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کنند و شاید بتوان گفت عشق فیلم و سینما هستند، در برخی موارد نیز دستی بر قلم دارند و نقدی می‌نویسند. به این گروه از مخاطبان حرفه‌ای سینما، سینه‌فیل گفته می‌شود؛ سینه‌فیل کسی است که به گونه‌ای پرشور عاشق سینماست. سینه‌فیلیا نیز رویکردی در نزدیک شدن به فیلم‌هاست؛ سینه‌فیلیا پدیده نوظهوری نیست و همزمان با سینما رشد و نمو داشته است؛ این مفهوم همیشه مورد بحث بود و مقالات و کتاب‌های بسیاری در خصوص آن به ویژه در سال‌های اخیر منتشر شده است که ‌ کتاب «تاریخِ تاریخِ سینما: جستارهایی در سینه‌فیلیا» از جمله آن‌ها به شمار می‌رود. جستارهایی که فرنسوا تروفو، سوزان سانتاگ، سرژ دنه، جاناتان روزنبام، لورا مالوی و چند تن دیگر درباره سینه‌فیلیا نوشتند را می‌توان در این اثر مطالعه کرد. با سعیده طاهری و بابک کریمی، گردآورندگان این کتاب گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.


 
ابتدا درباره‌ مفهوم سینه‌فیلیا صحبت کنیم؛ آیا این مفهوم نوظهور و جدید است؟ یا از زمان شکل‌گیری سینما هم وجود داشته و اکنون فقط بسط پیدا کرده است.
این مفهوم تاریخی به درازای تاریخ سینما دارد و با سینما زاده شده. بخشی از کتاب «تاریخِ تاریخِ سینما» جست‌وجویی است برای پاسخ به همین پرسش، که البته نویسندگان و فیلم‌پژوهان مختلف پاسخ‌های مختلف و گاه متضادی به آن می‌دهند. نمونه‌هایی از این تضاد آرا را در مقدمه‌ کتاب آورده‌ایم تا برای مخاطب توضیح بدهیم که رویکرد کلی کتاب چیست.
 
 
اساساً به عاشقان سینما و فیلم سینه‌فیل گفته می‌شود یا باید ویژگی‌های دیگری هم داشته باشند؟
به نظر می‌رسد اگر سینه‌فیل را صرفا عشق سینما یا عاشق سینما تعریف کنیم، در حق سینه‌فیل‌ها اجحاف کرده‌ایم. برای سینه‌فیل سینما خودِ زندگی‌ است؛ زندگی‌ای است که برایش به موازات زندگی واقعی جریان دارد، همان‌قدر زنده و روشن. و این درهم‌تنیدگی سینما و زندگی تا جایی پیش می‌رود که حتی برایش آداب و مناسکی به همراه می‌آورد. اگر به نوشته‌های منتقدان‌ یا حتی دانشگاهیانِ سینه‌فیل (مثل مَنی فاربر و ژان دوشه یا توماس الزسر) نگاه کنید، در جایی از نوشته‌هاشان مستقیم یا غیرمستقیم به آداب شورانگیز سینه‌فیلی‌شان اشاره کرده‌اند.
 
سینه‌فیل در تماشا و مباحثه درباره‌ فیلم و اثر رویکرد خاصی دارد؟ آیا هر کدام شیوه و روش مختص به خود را دارند؟
در مورد قسمت اول سؤال‌تان باید بگوییم حتما. تفاوت بین سینه‌فیل و تماشاگر معمولی این است که سینه‌فیل فیلم را «تجربه می‌کند» و تماشاگر «تماشا می‌کند»؛ کنش‌هایی که در دو منتهاالیه قرار می‌گیرند که از «تماشاکردن» شروع می‌شود و تا «نگاه‌کردن» و «دیدن» ادامه می‌یابد و در نهایت به «تجربه‌کردن» می‌رسد، که به نظر حد غایی ارتباط تماشاگر (درخصوص سینه‌فیل، «تجربه‌گر») با فیلم است.
 
 سینه‌فیل‌های پرشور یا به اصطلاح خودمانی «دوآتیشه» معمولا آداب و عادات خاص و فیلم‌‌دیدن خاص خودشان را دارند و این «آداب تماشاگری» به اندازه‌ تعداد سینه‌فیل‌ها متنوع و متعدد است. برای سینه‌فیل‌ هر چیزِ جزئی در فیلم یک «پدیده» است؛ او با حساسیت تمام پرده را لایه‌به‌لایه، نقطه‌به‌نقطه می‌کاود و با چشم‌هایش همه‌چیز را با شور و ولع می‌بلعد: از پرز ظریف پتو که موقع نفس‌کشیدن شخصیت فیلم به‌آرامی بالا و پایین می‌رود گرفته تا کوچک‌ترین لرزش ماهیچه‌ پیشانی شخصیت حین واکنش به موقعیتی مشخص.
 
اگر تماشاگر معمولی صرفاً در پی دنبال‌کردن داستان فیلم است، برای سینه‌فیل داستان فیلم صرفاً بستر یا بهانه‌ای است برای تجربه‌ زندگی و حال‌وهوایی که در آن جریان دارد. همین شور و شیفتگی و البته جزئی‌نگری را می‌توانید موقع صحبت‌کردن یا بحث‌کردن درباره‌ فیلم‌ها هم در آنها ببینید. سینه‌فیل‌ها نسبت به تماشاگران معمولی سینما فیلم‌های بیش‌تری را عمیق‌تر، بسیار عمیق‌تر، دیده‌اند و این تعدد فیلم‌ها، به همراه عمق تجربه‌‌شان از تماشای آن‌ها، در ذهن‌شان شبکه‌ای می‌سازد؛ یک نوع شبکه‌ بینامتنی ـ به وسعت تمام فیلم‌هایی که دیده‌اند و تجربه‌هایی که با دیدن آن فیلم‌ها از سر گذرانده‌اند ـ که موقع بحث درباره‌ فیلم‌ها خود را به اَشکال گوناگون (برای مثال ارجاعات مختلف به فیلم‌های دیگر یا آثار فیلم‌سازان دیگر) به‌خوبی نشان می‌دهد.
 
آیا حضور اینترنت و فناوری‌های جدید بر این مفهوم اثرگذار بوده و عامل دگرگونی و پیشرفت آن را فراهم کرده است؟
حتما تاثیرگذار بود. اینترنت و فناوری‌های جدید زیرساخت‌هایی را برای اَشکال دیگر ارتباط فراهم آورده‌اند و ارتباط میان سینه‌فیل‌ها در اقصی‌‌نقاط دنیا، نحوه‌ تعامل و گفت‌وگوی آن‌ها یا نحوه‌ دسترسی به فیلم‌های جدید از طریق پلت‌فرم‌های مختلف را آسان کرده‌اند و قطعا در دگرگونی این مفهوم تاثیرگذار بوده‌اند. پیش‌تر باید منتظر اکران فیلم محبوب‌تان در سینما می‌ماندید، بعد از اکران آن باخبر می‌شدید (مثلا روز و ساعت نمایشش را در ستون فیلم‌های در حال اکران در روزنامه می‌خواندید)، به سینما می‌رفتید، بلیت می‌خریدید (حتی گاهی برای خرید بلیت در صف می‌ایستادید)، داخل سالن می‌شدید، روی صندلی‌های چرمی یا مخملی می‌نشستید، چند آگهی تبلیغاتی قبل از شروع نمایش می‌دیدید و دست‌آخر فیلم شروع می‌شد.
 
اگر سینه‌فیل پرشوری بودید، و نقد‌خوانی هم بخشی از آداب سینه‌فیلی‌تان بود، باید نشریات چاپی سینمایی را می‌خریدید و نقد‌های منتقدان محبوب یا حتی منفورتان را می‌خواندید. اما امروزه، هر زمانی که اراده کنید، می‌توانید فیلم‌های در حال اکران را در سینمای خانگی‌تان یا روی لپ‌تاپ و گوشی‌تان، در هر جا که دل‌تان بخواهد، تماشا کنید (حتی وسط تماشای آن متوقفش کنید و به شبکه‌های اجتماعی سر بزنید و دوباره به تماشای فیلم بنشینید). بعد از پایان فیلم هم بلافاصله می‌توانید جدیدترین نقدها و ریویوها را در سایت‌های سینمایی بخوانید.
 
اگر منظورتان از پیشرفت گسترش سینه‌فیلیا باشد، به نظر ما نمی‌شود این‌طور تفسیرش کرد. پلتفرم‌های تماشای فیلم‌ و دردسترس‌بودن انواع فیلم‌ها، با تمام محاسن‌شان، بدی‌هایی هم داشته‌اند؛ آن آداب سینه‌فیلی، مثل به‌سینمارفتن و گپ‌وگفتِ بعد از فیلم‌دیدن، را کم‌رنگ‌ کرده‌اند. ارجاع‌تان می‌دهیم به کتابی که سال‌ها پیش کار کردیم و «تاریخِ تاریخِ سینما» هم در واقع به نوعی ادامه‌ آن است و مفاهیم و موضوعات مد نظر آن را بیش‌تر تبیین می‌کند: «دگرگونی‌های سینما: چهره‌ در حال تغییر سینه‌فیلیای جهان»؛ کتابی که بخشی از آن به نامه‌نگاری‌های میان سینه‌فیل‌ها، منتقدان یا دانشگاهیان سینه‌فیلی مانند جاناتان رُزنبام، ادرین مارتین، الکس هُروَت، نیکُل برنز، کنت جونز و... اختصاص دارد.
 
 نکته‌ جالب توجه این‌جاست که آن‌ها در خلال این نامه‌ها تلویحا یا تصریحا به آینده‌ سینه‌فیلیا هم می‌پردازند و از این حیث «دگرگونی‌های سینما» می‌تواند تاریخ مکتوب نسل سینه‌فیل‌هایی باشد که غالبا زاده‌ دهه‌ 1960 هستند و تجربه‌های آغازین‌شان از سینما برمی‌گردد به دهه‌های 1970 و 1980. کتاب در سال ۲۰۰۳ منتشر شده و بیش‌تر نوشته‌ها به صورت نامه یا فکس است و همین شکل ارتباط در مقایسه با نحوه‌ تعامل سینه‌فیل‌های امروزی این چرخش و دگرگونی را طی بیست سال گذشته نشان می‌دهد (مثلا نگاه کنید به سایتMUBI  که یکی از مهم‌ترین پلت‌فرم‌های نمایش فیلم‌های هنری، مستقل و به ادعای خودِ آن «دست‌چین‌شده» است و تقریبا تمام مخاطبانش سینه‌فیل‌های جدی‌ای هستند با سیلقه‌های سینمایی کم‌وبیش مشترک که از همه‌جای دنیا در آن پلتفرم کنار هم جمع شده‌اند و درباره‌ فیلم‌هایی که در آن‌جا می‌بینند بحث و تبادل نظر می‌کنند). لازم به ذکر است که در گردآوری «تاریخِ تاریخِ سینما» به این فکر می‌کردیم که چگونه می‌تواند هم مکمل «دگرگونی‌های سینما» و هم در ادامه‌ آن باشد.
 
 
در برخی موارد در تاریخ سینما به‌خصوص موج نوی سینمای فرانسه شاهدیم برخی از افراد سینه‌فیل مثل فرانسوآ تروفو (که یکی از جستارهای کتاب «تاریخ تاریخ سینما» به او اختصاص دارد) پا را از نوشتن فراتر گذاشتند و به ساخت فیلم مشغول شدند. به نظر شما، سینه‌فیل‌بودن می‌تواند یکی از عوامل فیلم‌ساز خوب‌بودن هم باشد؟
حتماً می‌تواند تأثیر بسزایی داشته‌ باشد و شاید یکی از دلایلش وجود همان شبکه‌ ذهنی‌ای باشد که در ذهن فیلم‌سازِ سینه‌فیل، به واسطه‌ مواجهه‌های متعدد و عمیقش با فیلم‌های مختلف، ساخته شده و به او درک عمیق‌تری ـ حتی به ناخودآگاه‌ترین شکل ممکن ـ از مسائل فنی (از شیوه‌ روایتگری و شخصیت‌پردازی گرفته تا درک او از فضا، مکان، حرکت، قاب‌بندی، ریتم، تدوین و...) می‌دهد که قطعا می‌تواند در روند فیلم‌ساختن (از ایده‌پردازی تا به‌اصطلاح «پختن» و «قوام‌بخشیدن» ایده تا «سینمایی»کردن آن) کمکش کند.
 
اساساً آیا لازمه کار حرفه‌ای در سینما سینه‌فیل‌بودن است؟
پاسخ این پرسش را به نحوی در پاسخ به پرسش قبلی‌تان داده‌ایم؛ شاید این را بشود اضافه کرد که غیرسینه‌فیل‌بودن ممکن است فیلم‌ساز را به صنعتکار صرف، یا فیلم‌سازی ناآگاه نسبت به ازسرگذشته‌های سینما، تبدیل کند.
 
کتاب «تاریخ تاریخ سینما» مجموعه جستارهایی را درباره‌ سینه‌فیلیا شامل می‌شود؛ این جستارها صرفا به قلم سینه‌فیل‌ها نوشته شده‌اند یا افراد مختلف در حوزه‌های دیگر نیز آن‌ها را نگاشته‌اند؟
هم به قلم سینه‌فیل‌های نامی‌اند، هم به قلم دانشگاهیانی که سینه‌فیل‌اند و سینه‌فیلیا برای‌شان مسئله است، و هم به قلم پژوهشگران غیردانشگاهی‌اند. در واقع دیگر مرزبندی مشخصی بین سینه‌فیل و دانشگاهی و منتقد و... وجود ندارد؛ می‌شود هم سینه‌فیل بود و هم دانشگاهی و هم منتقد.
 
همان‌طور که پیشتر هم اشاره شد، این کتاب مجموعه جستارهایی را درخصوص سینه‌فیلیا شامل می‌شود؛ سؤال این است که چرا جستارهایی مربوط به این حوزه را گردآوری کردید و سراغ مقاله یا ترکیبی از این دو ‌نرفتید؟
دلیل این انتخاب را در مقدمه‌ کتاب مفصل توضیح داده‌ایم. جستار فرم نوشتاری آزادتری است نسبت به مقاله، آزادانه به همه‌جا سرک می‌کشد و به‌اصطلاح یک‌جا بند نمی‌شود. «دست‌به‌عصا»یی و محافظه‌کاری مقاله را ندارد و از آزمون‌وخطا نمی‌ترسد. مقاله حدودوثغور مشخص‌تری دارد؛ شما یک‌سری پیش‌فرض دارید که با آن‌ها گزاره‌هاتان را پیش می‌برید و در نهایت، نتیجه‌گیری می‌کنید و این غالبا برخلاف روح جاری در سینه‌فیلیاست.
 
شور و شیفتگی‌ و رهایی سینه‌فیلی را ‌نمی‌شود به محیط آزمایشگاهی مقاله و زبان سرد و خنثی‌ آن محدود کرد. مقاله‌ فرمی است برای محتوای علمی‌تر و سینه‌فیلیا حوزه‌ای علمی نیست. روح سینه‌فیلیا با این گونه‌ نوشتار سازگارتر است و به همین دلیل هم به سراغ متونی با مشخصات جستار رفتیم. البته تمام متون کتاب نه جستار تمام‌عیارند و نه مقاله‌ صرف، و به اقتضای رویکردشان (مثلا تاریخی‌ـ‌گزارشی) گاهی در جایی حد فاصل این دو قرار گرفته‌اند، اما ویژگی‌های جستار در آنها پررنگ‌ترند.
 
نوع چینش این جستارها برحسب تاریخ نگارش آن‌هاست؟
به استثنای چند مورد، بله. در واقع کوشیده‌ایم با نحوه‌ چینش‌ جستارها، خصوصیت چند‌صدایی آن‌ها را بیش‌تر نشان دهیم، چون گفت‌وگویی در میان آنها برقرار است. این را هم بگوییم که چینش و در واقع فصل‌بندی کتاب بسیار زمانبر بود و کار پژوهشی گسترده‌ای می‌طلبید.
 
«تاریخِ تاریخِ سینما» کتابی است که با تجربه‌ شخصی زندگی ما در مقام گردآورندگان کتاب و البته همکاران‌مان گره خورده. کتابی است درباره‌ تاریخ یک شیفتگی، فارغ از زمان و جغرافیا ـ شیفتگی به سینما، زیستن با فیلم‌ها... تمام کسانی که در این کتاب متنی از آن‌ها ترجمه شده ـ منتقدان، نویسندگان، دانشگاهیان ـ همگی سینه‌فیل‌اند و به تمام موضوعات و سرفصل‌های مطرح‌شده در کتاب از دریچه‌ این شور و شیفتگی نگاه کرده‌اند؛ تجربه‌ زیستن در/با سینما، که هرگز از زندگی‌ ما و همکاران‌مان در این کتاب جدا نبوده؛ تجربه‌ای که در قالب گردآوری نوشته‌هایی که گویی تجربه‌های زیسته‌ خودِ ما نیز هستند تجسم پیدا کرده. در واقع سینه‌فیلیا موضوعی است که همه‌ ما ـ چه نویسندگان جستارها و چه مترجمانش ـ را در زمان‌ها و مکان‌های مختلف در کنار هم جمع کرده؛ نویسندگانی که بعضی از آنها دیگر زنده نیستند، اما تجربه‌ زیسته‌شان تا همیشه بخشی از تاریخِ تاریخِ سینما خواهد بود.

انتشارات دمان کتاب «تاریخِ تاریخِ سینما: جستارهایی در سینه‌فیلیا» اثر سعیده طاهری و بابک کریمی را در 500 نسخه، 662 صفحه و با قیمت 131 هزار تومان منتشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها