ساعت 17:30 به وقت استکهلم مراسم سخنرانی جایزه ادبیات نوبل 2014 به پاتریک مودیانو برگزار شد. برگزیده تصاویر و سخنرانی نویسنده فرانسوی را میبینید و میخوانید.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - گزارش این برنده که لحظاتی پیش آغاز شده به شرح زیر است:
پاتریک مودیانو:
نوستالژی کودکی: برخی اوقات نویسنده قرن 21 احساس میکند در زندان است و آثاری مانند بالزاک، دیکنز، تولستوی و ...را میخواند.
در نقد شبکههای اجتماعی: تلاش کردم نسل جدید را که همیشه متصل به اینترنت است را بهتر بشناسم و آن را با ادبیات و دنیای معاصر جمع ببندم.
آینده ادبیات: من به آینده ادبیات خوشبین هستم.
تنفس در زمان: فقط یک هنرمند است که باید در زمان نفس بکشد و البته طوری بنویسد که نسلهای بعدی هم بتوانند بخوانند و بفهمند.
الگوی ما آلنپو، ملویل و استندال هستند که بعد از گذشت 200 سال از درگذشت آنها، با خواندن آثارشان بهتر میفهمیم و آنها میتوانند الگو باشند.
مودیاگلیانی نقاش ایتالیایی پسر عموی تخیلی من است که آثارم به نقاشیهای او نزدیک است.
بخشی از دوران کودکی من در کتابهایم آمده است.اغلب از والدین خود دور بودم.
نوشتن را مانند حل کردن پازل در ذهنم تصور میکردم و با تصویرسازی سرانجام پازل ذهنی را حل کرده و مینوشتم.
تصور کنید روی نسخه خطی دوباره نوشتهاند و خاطرات شما پوشیده شده است و شما با به خاطر آوردن دوران کودکی و ایجاد نقشه توپوگرافی از محل زندگی و شهری که در آن بودید سعی میکنید، آن نسخه خطی را بخوانید و من در جوانی با نوشتن سعی کردم توپوگرافی پاریس را دربیاورم و مانند شهر غرقشده آتلانتیس، بوی زمان را به خوبی حس کنم.
ناپدید شدن، کشف هویت و گذشت زمان؛ فاکتورهای کشیدن توپوگرافی در ذهن از پایتختهای بزرگ است مانند پاریس بالزاک، لندن چارلز دیکنز و سنپترزبورگ داستایوفسکی و من متعلق به نسلی هستم که از این نویسندگان بزرگ تأثیر پذیرفتم و تصاویر گمشده در ذهنها را گرفتم و روی کاغذ پیاده کردم.
پاتریک مودیانو:
نوستالژی کودکی: برخی اوقات نویسنده قرن 21 احساس میکند در زندان است و آثاری مانند بالزاک، دیکنز، تولستوی و ...را میخواند.
در نقد شبکههای اجتماعی: تلاش کردم نسل جدید را که همیشه متصل به اینترنت است را بهتر بشناسم و آن را با ادبیات و دنیای معاصر جمع ببندم.
آینده ادبیات: من به آینده ادبیات خوشبین هستم.
تنفس در زمان: فقط یک هنرمند است که باید در زمان نفس بکشد و البته طوری بنویسد که نسلهای بعدی هم بتوانند بخوانند و بفهمند.
الگوی ما آلنپو، ملویل و استندال هستند که بعد از گذشت 200 سال از درگذشت آنها، با خواندن آثارشان بهتر میفهمیم و آنها میتوانند الگو باشند.
مودیاگلیانی نقاش ایتالیایی پسر عموی تخیلی من است که آثارم به نقاشیهای او نزدیک است.
بخشی از دوران کودکی من در کتابهایم آمده است.اغلب از والدین خود دور بودم.
نوشتن را مانند حل کردن پازل در ذهنم تصور میکردم و با تصویرسازی سرانجام پازل ذهنی را حل کرده و مینوشتم.
تصور کنید روی نسخه خطی دوباره نوشتهاند و خاطرات شما پوشیده شده است و شما با به خاطر آوردن دوران کودکی و ایجاد نقشه توپوگرافی از محل زندگی و شهری که در آن بودید سعی میکنید، آن نسخه خطی را بخوانید و من در جوانی با نوشتن سعی کردم توپوگرافی پاریس را دربیاورم و مانند شهر غرقشده آتلانتیس، بوی زمان را به خوبی حس کنم.
ناپدید شدن، کشف هویت و گذشت زمان؛ فاکتورهای کشیدن توپوگرافی در ذهن از پایتختهای بزرگ است مانند پاریس بالزاک، لندن چارلز دیکنز و سنپترزبورگ داستایوفسکی و من متعلق به نسلی هستم که از این نویسندگان بزرگ تأثیر پذیرفتم و تصاویر گمشده در ذهنها را گرفتم و روی کاغذ پیاده کردم.
نظر شما