نخستين نشست همايش ميراث مشترك مكتوب ايران و افغانستان با عنوان «تحقيقات و مطالعات تاريخي ـ اجتماعي افغانستان امروز؛ ضرورتها و چالشها» ظهر امروز(12 تيرماه) در سالن مشروطه كتابخانه مجلس با سخنراني معاون وزير اطلاعات و فرهنگ افغانستان و چند تن از كارشناسان و نويسندگان ايراني و افغانستاني ادامه يافت./
سپس احمد وحيد(احمد مژده) رييس آكادمي علوم افغانستان، آثار بر جاي مانده كهن را نماينده دوران گذشته درخشان بلخ، غزنين و ... خواند كه امروز در تاريخ به عنوان مركز بزرگ فرهنگي از آنها نام برده ميشود.
در ادامه مهيالديم مهدي، نويسنده و محقق افغانستاني، با اشاره به بحرانهاي اين كشور، از آنها به عنوان يكي از قلمروهاي خلافتهاي اسلامي ياد كرد و به تناقضهاي موجود در تاريخنگاري افغانستان اشاره داشت.
در ادامه دكتر كاظم بيگي، مورخ و استاد دانشگاه تهران، با موضوع مقاله «پويايي يا ايستايي ميراث مكتوب مشترك ايران و افغانستان» كمبود منابع پژوهشي درباره افغانستان را از مسايلي خواند كه دانشحويان با آن مواجهاند و گفت: اين همايش پس از مدتها تاخير به مشتركات ادب و هنر ايران و افغانستان پرداخت كه جداي از فضاي سياسياند.
سپس دكتر فاروق انصاري، نويسنده و مورخ افغان، با اشاره به تاريخ ورود آرياييها به اين سرزمين گفت: امروزه اگر از شخصيتهايي نظير ابوعليسينا، ناصر خسرو، فارابي، جامي، فرخي سيستاني، غزنوي، فردوسي و ... به عنوان مفاخر تاريخي اين سرزمين ياد ميشود، ما آنها را به عنوان شخصيتهاي اين ميراث مشترك ميشناسيم.
وي ادامه داد: ايرانيان در زمينه پاسداري، شناسايي و چاپ اسناد گذشته افغانستان تلاشهاي فراوان و ارزندهاي انجام دادهاند. با اين وجود به نظر ميرسد آثار مكتوب در كشورهاي آسياي ميانه در كتابخانهها و خانهها يا زير گرد و غبار روزگار پنهان ماندهاند و آنچنان كه شايسته است، مركز توجه قرار نگرفتهاند. اين مهجور ماندن آثار و ميراث گذشتگان به انتقال دانشها آسيب فراواني وارد ميكند.
انصاري با تاكيد بر اين كه حوادث زيانبار سه دهه گذشته افغانستان به ميراث مكتوب اين سرزمين كه بخشي از كشورهاي اسلامي به شمار ميرود، آسيبهاي فراواني تحميل كرد، يادآور شد: اين آسيبها به گونهاياند كه با وجود بازسازي فرهنگي ميراث مكتوب، در اين حوزه كار شايسته تحسيني تاكنون صورت نگرفته است. براي شناسايي و احياي اين ميراث مشترك بايد گروهي از نخبگان كشورهاي ايران، افغانستان، تاجيكستان، هند و پاكستان نسبت به شناسايي، چاپ و احياي ميراث مشترك اقداماتي انجام دهند.
در ادامه محمدعلي بهمنيقاجار، نويسنده و محقق ايراني، از شاهنامه فردوسي به عنوان يكي از ميراث مشترك مكتوب ايران و افغانستان ياد كرد و گفت: اين ميراث نه تنها به اين دو كشور محدود نميشود، بلكه متعلق به تمام سرزمينهايي است كه در گستره فرهنگ ايران تاريخي قرار دارند. با اين وجود شاهنامه در ايران بيشتر جنبه نظري و تئوري دارد، در حالي كه اين اثر عظيم فردوسي در زندگي مردم افغانستان جاري و عيني است. همچنان كه هنوز كاخ پدر تهمينه در اين سرزمين وجود دارد.
وي افزود: شاهنامه تنها محدود به گذشته افغانستان نيست، بلكه ميتواند اساس و هويت ملي افغانستان امروز باشد؛ به گونهاي كه به دليل ويژگيهايي نظير فراگيرياش براي اين ملت، هويت فرهنگي ايجاد كند كه در سايه آن به استقلال برسند، همچنان كه شاهنامه ميتواند عامل پيوند افغانستان با ساير سرزمينهاي ايران فرهنگي باشد.
در ادامه اين بخش به ترتيب حبيبالله رفيع، استاد و محقق افغانستاني و سيدآغا حسين فاضل، نويسنده، به ارايه مقالات خود درباره «تحقيقات و مطالعات تاريخي ـ اجتماعي افغانستان امروز؛ ضرورتها و چالشها» پرداختند و در پايان اين نشست نيز سيدعلي موجاني، دبير همايش، مباحث آزاد شركتكنندگان اين برنامه را نظم بخشيد.
اين همايش در دو نشست گروهي ديگر درباره «فرهنگ و ميراث مكتوب؛ چارچوبي براي شناختي نوين از افغانستان» و «ابزارهاي فرهنگي افغانستان در دنياي جديد؛ نشريات، رسانهها، تارنماها و راديو و تلويزيون» با حضور جمعي از پژوهشگران، محققان و نويسندگان حوزه فرهنگ، ادب و رسانه تا ساعت 17 امروز(شنبه 12 تيرماه) در سالن مشورطه كتابخانه مجلس به كار خود ادامه داد.
در حاشيه اين همايش علاوه بر چاپ و ارايه چهار كتاب در حوزه ميراث مشترك مكتوب ايران و افغانستان، نمايشگاه كتابي نيز از برخي از اين ميراث مشترك در سالن مشورطه برپا شد كه علاوه بر معرفي فرهنگ و ادب تاريخ و تمدن كهن ماوراء النهر، تازههاي حوزه فرهنگ و انديشه مردمان همزبان اين تمدن قديمي را به نمايش گذاشت.
نظر شما