شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۳
کاش می‌شد که ببینیم تو را در دل باران

هرمزگان - شعرای هرمزگان با تمام وجود با عشق و اندوه با زبان شعر و ادبیات درباره شهادت آیت الله رئیسی و همراهانش ابراز احساسات کردند و در این سوگ، سیاه پوش شدند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، شعر توانسته است سوپاپ اطمینانی برای غم بزرگ مردم این دیار در سانحه هوایی اخیر کشورمان باشد. در ادامه یکی دیگر از صفحات اشعار شعرای هرمزگانی را در این روزهای سخت، پیشکش مخاطبان گرانمایه ایبنا می‌کنیم.

حیدر رضائی گشوئیه- شاعر آئینی:

کاش می‌شد که ببینیم به دستان تو قرآن

کاش می‌شد که ببینیم تو را در دل باران
رفته باشی به خراسان و به کرمان و گلستان

چتر در دستِ خودت باشد و هی راه بیایی
یا ببینیم تو را در سفری خارجِ ایران

یا بگیری ز فقیری، ز زنی، یا که ز محروم
نامه ای، دردِ دلی گوش کنی، باز فراوان

باز از میز ملل، وقت سخن، با همه هیبت
کاش می‌شد که ببینیم به دستان تو قرآن

کاش می‌شد دو سه روزی، سفری داشته باشی
تا بیایی به سپاهان و به کرمان و به زنجان

یا ببینیم تو را در مسِ سنگون و بشاگرد
یا بیایی به ارس، باِرِ دگر یاور ایمان.

مظفر علی‌مرادی- شاعر بومی سرای هرمزگانی:

جور فلک بنگر تا کجا گرفت

ابر سیاه غم چو به آسمان فرا گرفت
سه تن ز آل پیمبر ز ما گرفت

گوییم تسلیت به رهبر و هم صاحب الزمان
جور فلک بنگر تا کجا گرفت

جش ولادت شاه خراسان بشد عزا
جای سرود و شادی ما ربنا گرفت

داشتند ردای پیامبر به دوش خویش
در یک حادثه از دوششان عبا گرفت

با روح و جسم از زمین بر خواستند
بود مصلحت که روحشان در هوا گرفت

چون خادم الرضا به رضا کرد اقتدا
پاداش و مزد خویش از رضا گرفت

تنها نه ال پیمبر گریست ز غم
بلکه تمام مملکت ما عزا گرفت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها