به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ مجموعه نمایشنامههای بیدگل، مجموعهای منحصر به فرد از نمایشنامههایی است که تا به حال به فارسی ترجمه نشدهاند و یا ترجمۀ مجددی از نمایشنامههاییاند که از هر جهت لزوم ترجمۀ مجدد آنها حس میشود. این مجموعه تا حد امکان میکوشد تأکید خود را به جای متن نمایشی، بر ویژگی اجرایی آن بگذارد و بدین ترتیب به نیازهای اجرایی متون نمایشی پاسخ گوید.
معرفی جهانهای متفاوت نمایشی از اهداف اصلی این مجموعه است؛ جهانهایی که تا به حال برای خوانندگان فارسی ناگشوده ماندهاند یا سیاستهای فرهنگی خاص، مانع از گشوده شدن آنها شده است. این مجموعه برای آنکه حداکثر آثار نمایشی را پوشش دهد، خود به حوزههای کوچکتر تقسیم شده است: کلاسیکها، کلاسیکهای مدرن، آمریکایی لاتین، بعد از هزاره، تکپردهایها، چشمانداز شرق، نمایشنامههای ایرانی، نمایشنامههای آمریکایی، نمایشنامههای اروپایی.
در توضیح پشت جلد این کتاب میخوانیم: «تکگوییهای معاصر برای مردان گزیدهای است از تکگوییهایی برگرفته از نمایشنامههای شاخص معاصر، از جمله آثاری از سم شپرد، پیتر بارنز، دیوید ممت، پتر هانتکه و اریک امانوئل اشمیت که تنوع سبکی و لحنیشان برای دانشجویان و البته بازیگران آماتور و حرفهای چالشی دراماتیک میآفریند. شرحهای روشنگرانۀ سالت، گردآورنده و ویراستار کتاب، دربارۀ هر تکگویی و بافت و ویژگیهای نمایشنامهای که از آن برگرفته شده درکی کاملتر از قطعه به دست میدهد.»
کریس سالت نمایشنامهنویس، شاعر، کارگردان تئاتر و مدرس کارگاههای بازیگری در مرکز بازیگری لندن است. قطعههای برگزیدۀ او در یک کتاب مهارت و قوۀ خیال هنرجویان رشتۀ نمایش را درگیر میسازد و منبعی ارزشمند برای آزمونها، مسابقات، کلاسها و کارگاههای بازیگری فراهم میآورد. سالت کتابهای مختلفی نگاشته است که از آن جمله میتوان به کتاب محبوب او برای بازیگران با نام «بازیگری مؤثر» و نیز کتابهایی دیگر در زمینۀ تئاتر، نمایشنامههای رادیویی و مستند اشاره کرد.
از کریس سالت ترجمۀ فارسی جلد دیگر این کتاب با عنوان «تکگوییهای معاصر برای زنان» و پیشتر از این، از سال ۱۳۹۲ تاکنون، چهار مجموعه تکگوییهای نمایشی دیگر نیز تحت عنوانهای «تکگوییهای مدرن برای زنان»، «تکگوییهای مدرن برای مردان»، «تکگوییهای کلاسیک برای زنان» و «تکگوییهای کلاسیک برای مردان» به فارسی ترجمه و از سوی نشر بیدگل منتشر شده است.
سالت در قسمتی از پیشگفتار این کتاب مینویسد: «تمام جزئیات را درباره شخصیتتان و مسیری که پیش رو دارید پیدا کنید به دستورهای صحنه نویسنده خوب دقت کنید. آنها سرنخهای ارزندهای در اختیارتان میگذارند. دیگران درباره آن نقش چه نظری دارند؟ چه اتفاقهایی برایش افتاده است؟ انگیزهاش چیست؟ خواستهاش چیست؟ اهل کجاست؟ حالا کجاست؟ در کلیسا؟ پارک؟ دفتر کار؟ سلول زندان؟ با چه کسی حرف میزند؟ چه رابطهای با یکدیگر دارند؟ سبککار چیست؟ مربوط به چه دورهای است؟ آن شخصیت چهکاره است؟ چه لباسی پوشیده است؟ کتوشلوار؟ نیمتنه و شلوار تنگ به سبک قرن هفدهم؟ کفش ورزشی؟ تمام جزئیات اهمیت خودشان را دارند. سختگیری رمز موفقیت شماست.»
هدف این کتاب ارائۀ برخی قطعههای نمایشی مخصوص آزمونهای بازیگری است که نهتنها برای شما مناسب هستند، بلکه برای آزمون بازیگریای که در پیش دارید نیز مفیدند؛ زیرا به شما کمک میکنند که از کیفیتهای یگانۀ خود در مقام بازیگر هنگام ایفای نقشهای موردنظرتان بهره ببرید. مطالعه این کتاب به دانشجویان رشتههای بازیگری و تمام علاقهمندان این هنر پیشنهاد میشود.
قسمتی از یک تکگویی منتشر شده در این کتاب را در ادامه میخوانیم:
جنازه: وقتی زنده بودم، تقریباً اواخر عمرم - درضمن بنده الآن مردهم، حدود پنج دقیقه قبل، مردم- از خمیازهکشیدن خیلی میترسیدم. این فکر زده بود به سرم که اگه خیلی محکم خمیازه بکشم، و دهنم کاملاً باز بشه، پوست دور لبهام از روی سرم وَر میآد و از گردنم پایین میره و تمام بدنم پشتورو میشه. از شونزدهسالگی، موقعی که هنوز خونه بودم، هروقت حوصلهم سر میرفت، شروع میکردم به خمیازهکشیدن. میدونم که آدمهای سالم وقتی به سن شونزدهسالگی میرسن، کارهایی غیر از خمیازهکشیدن میکنن. ولی باور کنین، جایی که من توش بزرگ شدم امید چندانی به اونجور کارها نبود. و خمیازهکشیدن بهترین کاری بود که میشد بهجاش انجامداد. یه روز بابام حین خمیازهکشیدن مچم رو گرفت. گفت پسر برو نیروی دریایی. گفتم بابا حوصلهم سر میره. گفت مطمئن باش نیروی دریایی حوصلهت رو سر جا میآره. خلاصه اسم نوشتم. اولین کاری که کردن این بود که موهام رو از ته تراشیدن. که یهجورهایی من رو بههم ریخت، چون اونموقع ترس کندهشدن پوست من رو به مرز جنون رسوندهبود، و فکرمیکردم وقتی که خمیازهمیکشم تنها چیزی که جلوی وَر اومدن پوستم رو از روی جمجمهم میگیره موهامه. فکر میکردم موهام پوستم رو روی کلهم نگهمیداره تا اینکه فکّم سر جای خودش برگرده. اما همون روز اول… کچلم کردن… باور کنین، دهنم رو محکم بسته نگه داشتم. ولی، آخر دوره آموزشی توی پادگان پاریس آیلند، به یه ماشین کشتار خیلی دقیق تبدیل شده بودم، آماده اعزام به هر نقطه جهان، تیرخوردن و مردن در راه حفاظت از دنیای آزاد دربرابر هجوم کمونیسم. بابام حق داشت. از شرّ خمیازهکشیدن خلاصشدم. آماده کشتن بودم...
«تکگوییهای معاصر برای مردان» گردآوری و ویراست کریس سالت با ترجمۀ محسن کاسنژاد، در ۱۸۶ صفحه و با بهای ۱۳۲ هزار تومان توسط نشر بیدگل روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما