به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ساری، مترجم کتاب «شهر موسیقیدانهای سپید» شامگاه دوشنبه در نشست نقد این کتاب، گفت: کتاب «شهر موسیقیدانهای سپید» جایگاه ویژهای در میان آثاری که ترجمه کردم؛ دارد و خرسندم که پس از سالها انتظار، این کتاب منتشر شد و اکنون به چاپ پنجم رسیده است.
مریوان حلبچهای اظهار کرد: «بختیار علی» در این کتاب از نگاه زیباییشناسی و فلسفی نگاهی دارد به زندگی هنرمندان و نویسندگان در کشورهای فاشیستی که این افراد در کشورهای اینچنینی چه زیستی دارند و چه مسائلی را تحمل میکنند.
وی با اشاره به فضای زندگی هنرمندان و نویسندگان در این کشورها، افزود: بختیار علی در کتاب «شهر موسیقیدانهای سپید» نشان میدهد چگونه هنرمند و نویسنده در چنین فضایی، هنر والا و تعهد انسانی خود را از دست ندهند.
این مترجم تصریح کرد: در نگاه نخست شاید رمان «شهر موسیقیدانهای سپید» سراسر تراژیک باشد اما این کتاب، بینهایت لبریز از امید است، امید در روزگار غم، تراژدی و ستم، برای هر انسان دستاوردی بزرگ است.
حلبچهای با اشاره به اینکه بختیار علی و نویسندگانی چند نسل بعد از او، قربانی حزب بعث شدند که این دامنگیری تا امروز ادامه دارد اما امید را در آثار این نویسنده مشاهده میکنیم، ادامه داد: ظلمی که حزب بعث به مردم خود و با تجاوز به خاک ایران، در حق مردم ایران کرد پایانپذیر نیست.
وی با بیان اینکه معتقدم بختیار علی، جاودانگی، رهایی و آزادی را در نوشتن میداند، خاطرنشان کرد: «نوشتن» آن چیزی است که در منطقه ما نسبت به غرب و حتی نسبت به شرق آسیا هم کم است اما نوشتن و خواندن است که میتواند نجاتبخش باشد.
این مترجم اظهار کرد: کتاب «شهر موسیقیدانهای سپید» برای من یادآور کمیته الهی دانته است و تصور میکنم این کتاب نوعی کمدی مدرن است.
حلبچهای افزود: به دلیل صبوری بسیاری که از مردم مشرق زمین میشناسیم و سراغ داریم، همیشه بخش تراژیک اثر، بیشتر است.
این مترجم با بیان اینکه انسانها در کنار همدیگر، جداییها را سپری میکنند و این نکته برای من جالب است، تصریح کرد: احساس میکنم جهان رویایی و فلسفی بختیارعلی اینگونه است که ما میتوانیم در کنار هم باشیم و هر آنچه که در زندگی از دست دادیم اما انسانها با موارد دیگری ما را به خوشبختی میرسانند.
ادبیات شبیهترین چیز به زندگی
مدیر گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی گرگان در این نشست گفت: شبیهترین چیز به زندگی، ادبیات و آثار ادبی است و زمانی که درباره زندگی و ادبیات سخن به میان میآوریم چارهای نداریم جز اینکه از زاویه خاصی به آن نگاه کنیم و بنابراین نگاه افراد به زندگی، محدود است.
ارسطو میرانی اظهار کرد: در کتاب «شهر موسیقیدانهای سپید» جنگ و مرگ، متعدد مطرح شده است و این همان پیچیدگی در زندگی روزمره و عادی ما است که در رمان هم وجود دارد.
وی درباره نگاه روانکاوانه به ادبیات، گفت: فروید در آثار خود ۳۰۰ بار به شکسپیر اشاره کرده است و نقدی که امروز ارائه میشود هم از دیدگاه روانکاوانه است و هرکتابی این قابلیت را ندارد که از منظر ورانکاوانه مورد نقد قرار گیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی گرگان افزود: کتاب «شهر موسیقیدانهای سپید» در حالی که به شدت از عرفان و ادبیات فارسی الهام گرفته، رمانی برگرفته از اسطوره و روانکاوانه است ضمن اینکه نویسنده هم دغدغههای روانکاوانه دارد.
میرانی با اشاره به اینکه بر اساس رویکرد نویسنده، برخی آثار با بعضی از رویکردها سازگارتر هستند، تصریح کرد: نگاه اسطورهای بختیار علی، خواننده را به سمت نقد اسطوره شناسانه ارجاع میدهد.
رد پای فروید و یونگ در آثار بختیار علی
وی با بیان اینکه در این کتاب، جملههایی از کتاب «تفسیر رویا» ی فروید داریم که مفهوم ناخودآگاه را منتقل میکند، ادامه داد: واژه «ناخودآگاه» بارها در رمان تکرار میشود بختیار علی ابایی ندارد که اگر از موضوعی، اقتباس گرفته، آن را پنهان کند.
این استاد روانشناسی بالینی خاطرنشان کرد: وقتی نویسنده با به هم ریختن منطق زمان و مکان از رئالیسم جدا میشود با وجود روایت و زبان شیرینی که داستان دارد اما باورپذیری برای کسی که اهل ادبیات نباشد و کتاب خواندن را با این اثر شروع کند، سخت خواهد شد.
میرانی با بیان اینکه در داستان، مکان در سه سطح رئالیستی و در روی زمین و باور پذیر، در شهر غبارهای زرد که باورپذیری آن در مرحله نخست سخت است و در زیرزمین که سطح ناهشیاری است جریان دارد، اظهار کرد: نویسنده جملهای درباره «شهر غبارهای زرد» دارد و عنوان میکند «این شهر ناخودآگاه زمین است» در واقع نویسنده به خواننده، کلید میدهد که چگونه با ماجرا مواجهه داشته باشد و از همین شهر، زیرزمینی را نشان میدهد و در ادبیات، هنر و آثار فروید، زیرزمین نماد ناهشیاری است.
وی با اشاره به سه سطح هوشیاری، پیش هوشیاری و ناهشیار روان در ورانکاوی، افزود: بخش ناهوشیار که در این داستان با زیرزمین به آن اشاره شده سطحی از روان است که هر کسی به آن دسترسی ندارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ساختار مکانی داستان با ساختار روانی که فروید عنوان میکند تطابق دارد، گفت: اثر هنری، برآیندی از زندگی بالینی است و هیچ وقت محدود به یک نظریه نمیشود و بختیار علی هم در این اثر، محدود به نظریه فروید نیست و اشاره به «شهر» که هدف از آن نشان دادن «جمع» است، ناهشیار جمعی را از یونگ به کتاب خود اضافه میکند و بسیار تلفیق زیبایی است.
میرانی با اشاره به نظریه «رانههای غریزی» فروید که فراسوی اصل لذت و ایگو، به غریزه مرگ نگاه دارد، تصریح کرد: تمام زندگی انسان، تلاشی برای برقراری تعادل بین غریزه مرگ و زندگی است و بختیار علی به شکل کامل، این غریزه را در رمان خود پیادهسازی کرده است.
وی با بیان اینکه علوم انسانی در طول ۱۲۰ سال گذشته به دنبال فرمولبندی زندگی بوده اما زندگی جذابتر از آن است که در یک نظریه بگنجد، ادامه داد: «دالیا» در رمان «شهر موسیقیدانهای سپید» زیباترین شخصیتی است که بختیار علی خلق کرده و از هر زاویه که بنگری، قابل تحلیل نیست.
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه زندگی در انسان با زندگی در دیگر پدیدهها بسیار متفاوت است، خاطرنشان کرد: برای همین فیلسوف اگزیستانسیال، از بودن به معنای کلی یا «وجود» حرف نمیزند و از اگزیستانس صحبت میکند که شیوه خاص زندگی است.
میرانی با بیان اینکه تفاوت انسان با سایر موجودات در این است که زندگی انسان برای خودش، مسئله است از خود میپرسد «چرا هستم»، اظهار کرد: این سوالی است که بختیار علی به صراحت بیان میکند همانگونه که «آلبر کامو» در «بیگانه» و «طاعون» این سوال را پرسیده است.
وی با اشاره به اینکه در میان متفکران اگزیستانسیالیسم ۲ نوع نگاه به زندگی وجود دارد «چرا هستم» و «برای چه» هستم، افزود: بختیار علی سه سطح «فراطبیعت»، «طبیعت» و «سفر در خود» را مطرح میکند و «دالیا» بارها از خود سوال میکند چرا زندگی میکنیم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بختیار علی اعتقاد دارد زندگی فیالنفسه معنا ندارد بلکه باید معنا را خلق کرد همانگونه که شخصت «دکتر ریو» در «طاعون» آلبر کامو انواع راهها را برای معنا دادن به زندگی نشان میدهد، گفت: بختیار علی با شخصیت «دالیا» راه چهارمی برای زندگی نشان میدهد و آن زندگی برای دیگران است.
وی با اشاره به اینکه مهمترین راه زندگی، زیبایی و آن چیزی است که بختیار علی فکر میکند که باید باشد یعنی خلق و آفرینش، تصریح کرد: بین رنجهای معنادار و رنجهای بیمعنا، تفاوت عجیبی وجود دارد و بر اساس نظریه «فرانکل» این رنجهای معنادار هستند که به زندگی معنا میبخشند.
نظر شما