
رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي در همايش تاريخنگاري انقلاب اسلامي كه صبح امروز (6 ارديبهشتماه) در تالار سوره حوزه هنري برگزار شد، گفت: «حس تاريخي و تاريخنگاري و توجه به آن در مردم ايران ضعيف است و ما در شناخت گذشته خود با دشواريهاي بسياري روبهرو هستيم. تاريخ مكتوب گذشته نيز بيشتر تاريخ شاهان و تغيير سلسههاست.»\
وي به وجود بزرگان علم و ادب در تاريخ ايران اشاره كرد و گفت: «وجود اين در تاريخ كشور ما از افتخارات بزرگي محسوب ميشود زيرا ما يك ملت نوظهور و نوفرهنگ نيستيم. گذشته ما مشحون بزرگان نامآوري است كه شهرت جهاني را به دنبال دارند. هنگامي كه شرح حال آنها را تدوين ميكنيم، درمييابيم كه چقدر به آنها جفا شده است و ما از اوضاع و احوال زندگي اجتماعي آنها اطلاعات زيادي در دست نداريم.»
رئيس كميسيون فرهنگي در مجلس شوراي اسلامي خاطرنشان كرد: «ما اگر يك فيلسوف بزرگ ايراني مانند «ملاصدرا» را در تاريخ خود و فيسلوف بزرگ ديگري مانند «كانت» را با يكديگر در حوزه منابع مقايسه كنيم، ميبينيم كه درباره زندگي شخصي كانت به زبانهاي اروپايي كتابهاي بسياري به رشته تحرير درآمده و من نيز اخيرا به يك كتاب برخورد كردهام كه در 600 صفحه زندگي اجتماعي كانت را شرح داده است. ملاصدرا اهميت بسياري در جهان اسلامي و تفكر اسلامي دارد ولي ما اطلاعات بسياري نميتوانيم درباره او در كتابهاي تاريخي بيابيم، حتي نميدانيم كه آرامگاه ملاصدرا در كجا واقع شده است!»
حداد عادل يادآور شد: «اين مسايل نشان ميدهد حس تاريخي در ما ضعيف است و تنها شخصيتي كه براي ما استثناست و جان سالم به در برده، مولوي است. در بين شخصيتهاي تاريخي درباره زندگي شخصي مولوي بيش از بقيه كتاب نوشته شده است و اطلاعات خوبي در دست داريم.»
وي افزود: «اين وضعيت تنها در تاريخ مطرح نيست بلكه كم توجهي به موزههاي تاريخي نيز در كشور ما بسيار است. اروپاييها در مقايسه با ايران، به موزه و اشياي تاريخي بسيار اهميت نشان ميدهند. در همين گذشته نه چندان دور موزه بريتانيا نمايشگاهي از شاه عباس با نام «دوبارهسازي ايران» برپا كرد و حتي كتاب بسيار نفيسي نيز منتشر شد كه اشياي موزه و تاريخ سلطنت شاه عباس را به تصوير ميكشيد. اگر ما همين نمايشگاه را در دانشگاه تهران بنا كنيم، دانشجويان و مردم ما هيچ علاقهاي به آن نشان نميدهند.»
رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي سپس به اهميت تاريخ اشاره كرد و گفت: «تاريخ اهميت بسيار زيادي دارد و جامعه را به سوي هدايت رهنمون ميكند و خير و صلاح جامعه و كشور را نشان ميدهد، همانطور كه گفتهاند كسي كه از گذشته خويش اطلاعي نداشته باشد، آيندهاي ندارد. همه ملتها گذشته دارند و رويدادهاي آن را مهم ميدانند.»
مولف كتاب «فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی» يادآور شد: «تاريخنگاري علم دشواري است. اگر از كسي كه در حوادث جاري كشور خود حضور دارد، بخواهيم رويدادها را تجزيه و تحليل كند، با اين كه منابع در اختيار دارد ولي تحليل و نقد اين رويدادها برايش كار بسيار سختي خواهد بود.»
وي با تاكيد بر صحيحنگاري تاريخ افزود: «درست نوشتن تاريخ بسيار مهم است و اين كه بتوان اطلاعات صحيح را به خواننده انتقال داد. كسي كه قدم به تاريخ ميگذارد و اين رشته را انتخاب ميكند، گام به عرصه سنگيني ميگذارد، زيرا تاريخنويسي فني، چند رشتهاي است و تنها به يك امر بستگي ندارد بلكه مسايل اجتماعي، سياسي، اقتصادي، باستانشناسي و... را دربردارد و بسياري از امور بايد دست به دست هم دهند تا بتوان كار تاريخي درستي كه احتمال خطا در آن كمتر باشد، به رشته تحرير درآورده شود.»
حداد عادل همچنين به تشريح تاريخنگاري علمي پرداخت و گفت: «تاريخنگاري علمي، رشته و فن جديدي است كه زمان زيادي ميخواهد تا كامل شود. نكته مهم ديگر اين كه اكنون ظرفيت تاريخنگاري و امكانات تاريخنگاري با قدمت تاريخ ما تناسب ندارد.»
وي با اشاره به پيشينه تمدن و فرهنگ كهن آن كشور ايران گفت: «اگر در ايران به هر روستايي برويد، در آن تپهاي است كه پيشينه آن به 5پنج هزار سال برميگردد. بهطور مثال باستانشناسان در شهر سوخته چشم مصنوعي پيدا كردهاند و اين نشان ميدهد ايران داراي تمدني كهن است.»
رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي درباره تاريخنگاران متخصص گفت: «ما در كشورمان عده بسيار كمشماري از تاريخنگار متخصص داريم كه در دورههاي افشاريه، صفويه، زنديه، قاجاريه و... به طور تخصصي تحقيق كرده باشند و تاريخ آن دوره را پژوهش و تحقيق كنند و در اين زمينه بسيار ضعيف هستيم. بايد عدهاي متخصص را براي ورود به اين عرصه آماده كنيم، ولي از اين حيث مشكل داريم.»
وي اظهار داشت: «در كشورمان هنوز يك مكتب تاريخنگاري ايراني اسلامي نداريم و اين مسأله مدون نشده است كه خودمان براي خودمان تاريخ بنويسيم.»
حداد عادل خاطرنشان كرد: «تاريخنگاري در ايران پيش از انقلاب، مبناي مختلفي داشت. يك عده بر اساس تفكرات غربي تاريخنگاري ميكردند و بعد از پديدآمدن ماركسيست يك شيوه تاريخنگاري ماترياليستي نيز شروع به كار كرد و اين مسأله بر اساس كار روشنفكراني آغاز شد كه ميخواستند تاريخ بنويسند و مقلد تاريخنگاري ماركسيست و كمونيست بودند. برخي ديگر نيز به شيوه سنتي و تحت فشار استبدادي تاريخ نوشتهاند.»
وي در ادامه سخنانش افزود: «بايد تبيين شود كه مكتب تاريخنگاري ايراني چيست و كتابهايي در اين باره به رشته تحرير درآيد. اين كتابها بايد با بينش خاصي نوشته شود. روش يك اصل به شمار ميآيد ولي بينش بسيار مهم است.»
مولف كتاب «حج، نماز بزرگ» يادآور شد: «تاريخنگاري انقلاب اسلامي شامل بخش تاريخنگاري عام و نگارش تاريخنگاري انقلاب اسلامي است كه بعد از پيروزي رويكردي به تاريخ انقلاب اسلامي داشت. انقلاب فينفسه يك واقعه تاريخي است و در كتابهاي تاريخي ميتوانيم انقلاب را مطالعه كنيم. انقلاب جنس تاريخي دارد و در سدههاي اخير واقعه مهمتر از انقلاب اسلامي نداشتيم.»
وي به رويداد بزرگ انقلاب اسلامي اشاره كرد و گفت: «پيروزي انقلاب اسلامي سبب شد درهاي تازهاي به روي علاقهمندان تاريخ گشوده شود و واقعههاي تازه و گستردهاي در تاريخنگاري آغاز شود. انقلاب شبيه زلزلهاي بود كه آثار زيرزميني را با شكافتن زمين بيرون ريخت و در اختيار اهل تاريخ قرار داد.»
رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي خاطرنشان كرد: «هنگامي كه انقلاب به پيروزي رسيد، در ذهن انسانها اين سوال خطور كرد كه چطور انقلاب به پيروزي رسيد. خود اين موضوع يك چالش تاريخي ايجاد كرد و لذا ميبينيم رسالهها و پاياننامههاي دكتري راجع به انقلاب بسيار زياد است.»
حدادعادل افزود: «يكي از مشكلات مهم در رشته تاريخ، فقدان جاذبه براي جوانهاست، آنقدر كه جوانها به رشته حقوق علاقهمنداند، به تحصيل در رشته تاريخ علاقه نشان نميدهند. براي پيشينه تاريخي و اين ديرينگي كشورمان بايد متخصص تاريخ تربيت كنيم. كشوري مانند ايران احتياج به دهها برابر متخصص نيروي انساني دارد و بايد افراد را به اندازه لازم وارد صحنه كنيم.»
وي گفت: «دانشگاه كمبريج در تاريخنگاري و بهويژه خود تاريخ توجه كرده و از سال 1344 مدت 20 سال يك سلسله كتاب هفت جلدي درباه تاريخ ايران تأليف كرده است. آنها تاريخ كشور ما را با ديدگاههاي خودشان نوشتهاند حتي در اين كتابها مقالهاي از شهيد مطهري درباره تاريخ فلسفه اسلامي دارند.»
وي تأكيد كرد كه اهالي تاريخ يك انسجام سازمان يافته فكري و تشكيلاتي ندارند و در مجموعه تاريخنگاري در ايران پراكندگي بيشتر از وحدت و هويت است.
وي به جلد ششم دانشنامه جهان اسلام اشاره كرد و گفت: «جلد ششم اين دانشنامه راجع به تاريخ است و كار بسيار جدي در اين باره انجام شده و بيش از 100 صفحه در اين كتاب درباره تاريخ بحث شده است. واژهشناسي، تاريخنگاري اسلامي، شيعيان و اسلاميان، آفريقا در دوره اسلامي، عثماني و تركيه، هند در دوره اسلامي، اندونزي و مالزي در دوره اسلامي و... مقالاتي است كه درباره تاريخ و تاريخنگاري در اين دانشنامه آمده است.»
وي با بيان اين كه «زمان آگاهي از خصوصيات انسان است» افزود: «شايد بتوان گفت يكي از تفاوتهاي انسان و حيوان اين است كه انسان به يك واقعيتي به نام زمان وقوف و آگاهي دارد. زمان بر حيوان هم ميگذرد و زندگي او هم در زمان طي ميشود اما حيوان به زمان به عنوان مفهوم كلي توجه ندارد.»
وي افزود: «لذا جوامع انساني و افراد انساني براي فرهيختهتر بودن بايد زمانآگاهي بيشتري داشته باشند. هرچه ما زمانآگاهي را كه مبناي توجه به تاريخ است، جديتر بگيريم، در انسانيت سطح بالاتري خواهيم داشت و فرهيختهتر خواهيم شد. افراد فرهيخته در مقايسه با ديگران كسانياند كه عمر تاريخي فكر آنها بيشتر است و به گذشته اهميت ميدهند و مسايل جاري را در ارتباط با عمق پيشينه تاريخي آن بهتر درمييابند و اين مسأله نشانه فرهيختگي است.»
همايش دو روزه «تاريخنگاري انقلاب اسلامي» به همت موسسه خانه كتاب صبح امروز (ششم ارديبهشت ماه) در تالار سوره حوزه هنري آغاز شده است و تا عصر فردا ادامه دارد.
نظر شما