سردار پاسدار محسن رشید گفت: امام حسین(ع)، بزرگترین پاسدار دین، شرف و آزادگی است و چه زیبا فرزند بزرگوارش، امام خمینی(ره)، روز میلاد بزرگترین حماسهساز تاریخ بشریت را «روز پاسدار» نامید. این، فرصت مناسبی است که پاسداران انقلاب اسلامی در همه زمینهها به سیدالشهدا(ع) اقتدا کنند.
در ماههای ابتدایی سال 1360 درحالیکه چندماه بیشتر از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نمیگذشت، برخی از مسئولان دفتر سیاسی سپاه پاسداران تصمیم گرفتند به شکل مدون و جامعی، روایتهای جنگ بخصوص در سطح فرماندهان عالی را جمعآوری کنند. بهواسطه این تلاشهاست که امروز در سالهای پس از جنگ، انبوهی از اسناد و روایت دست اول و مستند از کارنامه سپاه پاسداران در عملیاتهای مختلف در دسترس پژوهشگران و علاقمندان به این حوزه قرار دارد که همه آنها در مرکز اسناد و تحقیات دفاع مقدس جمعآوری شده است.
سردار محسن رشید، یکی از همان افرادی است که در راهاندازی و غنای این مجموعه نقش محوری و مؤثری را برعهده داشته است.
وی که از اعضای دفتر سیاسی سپاه پاسداران در دوره دفاع مقدس بوده، با دقت و وسواس خاصی اصرار دارد تا فضای ایدئولوژیک حاکم بر کشور در دوران جنگ و مخصوصا سالهای نخست آن را به تصویر بکشد تا تصمیمات و عملکرد مسئولان در آن دوران برای نسل امروز قابلیت فهم و درک بیشتری داشته باشد.
به مناسبت روز پاسدار، گفتوگویی با سردار پاسدار محسن رشید از فرماندهان سابق سپاه پاسداران که سالهای زیادی در دفتر سیاسی این نهاد انقلابی فعالیت داشته، انجام شده که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
با توجه به اینکه سوم شعبان بهعنوان روز پاسدار شناخته شده، ارزش این نامگذاری را چقدر مثبت ارزیابی میکنید؟
امام حسین(ع)، بزرگترین پاسدار دین، شرف و آزادگی است و چه زیبا فرزند بزرگوارش، امام خمینی(ره)، روز میلاد بزرگترین حماسهساز تاریخ بشریت را «روز پاسدار» نامید. این، فرصت مناسبی است که پاسداران انقلاب اسلامی در همه زمینهها به سیدالشهدا(ع) اقتدا کنند و از طرفی منتسبکردن این روز بهنام روز پاسدار جنبه ارزشگذاری دارد و برای این است که به این افراد اهمیت لازم داده شود.
پرداختن به پاسداران در قالبهای رمان، زندگینامه و غیره را بهطور کلی چگونه ارزیابی میکنید؟
در پرداختن به سوژهها گاهی، واقعیتپردازی و برخی اوقات هم آرمانپردازی میشود. در واقعیتپردازی، به الگوی زنده و در آرمانپردازی، به یک الگوی فرضی پرداخته میشود و آنچه مهم بوده این است که بشر در هر صنف و سنخی و در هر دوره تاریخی، نیاز به الگو دارد که بتواند از آن تبعیت کند و طبیعتا هر صنفی به تناسب خودش از نظامی گرفته تا اقتصادی، سیاسی، عرفانی و غیره هرکدام الگوی خود را میخواهند و طبیعی است که الگوها هرچه دم دستتر باشند، انسان بیشتر با آنها ارتباط برقرار میکند، مثلا پرداختن به اسطورههای تاریخی یا نمونههای افسانهای هم مفید هستند، اما هرچه معاصرتر باشند، مؤثرتر هستند.
در حال حاضر پاسداران اهل قلم از چه جایگاهی برخوردارند؟
هر شخص در هر رشتهای که فعالیت دارد ازجمله پاسداران، عمدتا فقط بخشی از آنها فرصت دارند که قلم بزنند و برخی اینقدر فعالیت اجرایی وسیع دارند که شاید هیچوقت فرصت نوشتن پیدا نکنند، بنابراین باید فضایی در سازمانها و نهادها برای علاقهمندان به این حوزه تعریف شده باشد، تا فرصت نگارش و قلمزدن برای همگان فراهم باشد.
درعینحال افرادی که در حوزههای اجرایی اعم از نظامی، هنری و غیره فعالیت میکنند، تجربیاتی در حین اجرا پیدا میکنند و اگر فرصت پیدا کنند این تجربیات را یادداشت کنند خیلی ارزشمند است. مثلا یادداشتهای مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، علیرغم اینکه خیلی تلگرافی و بدون رعایت ضوابط نگارشی نوشته شده، ولی چقدر دارای اهمیت است و این نمونه میتواند در مورد همه شخصیتهایی که مسئولیتی بر عهده دارند، صدق کند. بهعنوان مثال، شهید حسن باقری یادداشتهایی دارد که اگرچه جملهبندی در آنها لحاظ نشده، یعنی در واقع فرصتی نبوده که به این موارد پرداخته شود، اما بهعنوان یکی از منابع مهم در دسترس دیگران است تا برای نگارش استفاده کنند.
بنابراین سازمان و نهادی که بخش پژوهش، اتاق فکر یا بخش مطالعاتی دارد، ازجمله در سپاه پاسداران که مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ را دارد که در حوزه جنگ کار میکند، فرصتی به اهل قلم میدهد که هنر خود را به نمایش بگذارند. اما گاهی این فضا وجود ندارد یا اگر هست، برخی افراد به دلیل حجم وسیع کارهای اجرایی نمیتوانند عضو این فضا باشند، اما میتوانند، تجربیات خود را نتبرداری کنند که این بسیار ارزشمند است.
پاسداران علاقهمند به عرصه نویسندگی بهویژه نسل جوان چگونه با تقویت این بعد در درون خود میتوانند بهتر و بیشتر در این مسیر موفق باشند؟
اگر نگارش و تدوینی نباشد و تجارب و ایدهها جایی ذخیره نشده باشد، علاوه اینکه نسل موجود از این اندیشهها بیبهره میمانند، آیندگان هم استفادهای از گذشته نخواهند کرد.
نویسندگی یک هنر است. بنیآدم، همه هنرهای شبیه به هم ندارند، اما هنرمند هستند. این هنرها انواع مختلف دارد. نویسندگی هم یک هنر است. این هنر یا از ابتدا در وجودش نهادینه شده، یا بعدها در اثر تربیت بهوجود میآید. قضاوت قطعی ندارم، چون افرادی را داریم که گویی نویسنده متولد شدهاند و افرادی هم هستند که متأثر از برخی فضاهای تربیتی، نویسنده شدهاند. بنابراین، نویسندگی یک هنر است و کسی هم که هنرش را ندارد، میتواند این هنر را در خود ایجاد کند، آنچه مسلم است، اینکه بیان این قصهها بدون ایجاد هنر لطفی ندارد و موضوعات خشک است، در واقع قلم، اگر زیبا نباشد، گیرایی و تأثیر نخواهد داشت البته گیرایی اثر الزاما تحتتأثیر ادبیات خوب نیست و بستگی به مخاطب هم دارد، همچنان که زبان شعر و نثر با هم فرق میکند. زبان نثر هم، انواع مخاطب میتواند داشته باشد. گاهی زیبانوشتن نیاز به ذهنپردازی ندارد، برخیاوقات زیبایی در واقعیتگرایی است.
کمی درباره آثاری که در زمینه دفاع مقدس داشتهاید بفرمایید تا مخاطبان با فعالیتهای شما بیشتر آشنا شوند.
من بیش از اینکه نویسنده باشم، مدیریت پژوهشی را برعهده داشتهام و فرصتهای کمی برای نگارش داشتهام، البته آثار بسیاری در زمانی که مسئولیت داشتم، بهنام من منتشر شده که من اغلب ارائهکننده پیشگفتار بودهام و محتوا را دیگران قلم زدهاند. اما درمورد اطلسهای جنگ، اختصاصا در این زمینه خیلی کار کردهام و از دهه 70 تاکنون با سپاه پاسداران در این زمینه همکاری میکنم.
خروجیهای مختلف راجع به هر پدیدهای میتوانیم داشته باشیم از جمله پدیده جنگ ایران و عراق، علاوه بر خروجیهای مختلف در حوزههای هنری، تصویری و یا هنرهای تجسمی، میتواند در حوزه نگارش هم خروجی داشته باشد و همین نگارش هم انواع مختلف مثل رمان، تاریخنگاری، تحلیل نبرد و ... دارد و مجموعههای اطلس هم فرمت خاصی دارد و اولینبار اطلس جنگ در مجموعه سپاه پاسداران در بخشی که من مسئولیت داشتم قلم زده شد. رستههای مختلف از اطلس در دست اجراست که یکی از رستهها اطلس راهنماست که برای راهیان نور تهیه شده است.
در حال حاضر نیز اطلسهای استانی در دست نگارش است. اطلسهای رستهای شاید مخاطب عمومی نداشته باشد، نه از این جهت که اطلاعاتش محرمانه است، این اطلاعات از محرمانهبودن خارج شده، اما طبیعتا مخاطب به تناسب علاقه خودش به آثار مراجعه میکند. بهعنوان مثال، این اطلسها رستههای توپخانه، بهداری، زرهی، مخابرات و غیره را شامل میشود و مهمتر از همه رسته استانی است که نمونه آن کلید خورده و این اطلس نمایشگر آماری و تصویری مستند از حضور مردم استانها در جنگ تحمیلی است.
هر پروژه جدید اول ایدهپردازی میخواهد، ایده از جایی باید جرقه بخورد و بعد ابتکار عمل آغاز میشود تا طرحی تبدیل به اجرای نمونه شود و بعد نمونه، توسعه پیدا کند. این مراحل زمان میبرد و امید است این موضوع به نتیجه برسد.
نظر شما