چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۵
اندیشه و ادراک چیزهای عجیب!

تا چه‌حد می‌توان به متخصصان علمی اعتماد کرد؟ آیا ممکن است جامعه علمی خود بخشی از توطئه‌ای برای پنهان‌کردن رازهای گوناگون باشد و اساسا چگونه می‌توان خط افتراقی میان داده‌های عینی و علمی و امور ماوراءالطبیعه کشید؟

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) بسیاری از مردم به امور ماوراءالطبیعه مانند بشقاب‌های پرنده اعتقاد دارند. همچنین هستند کسانی هم که به قدرت‌های فراطبیعی مانند ارتباط با مردگان باور دارند. تئوری‌های توطئه نیز رواج بسیار دارند،‌ مانند ایده‌هایی از این دست که حملات 11 سپتامبر کاری سی‌آی‌ای یا دیگر نهادهای داخلی آمریکا بود. البته بسیاری هم به درمان‌هایی مانند «جوردرمانی» (Homeopathy) معتقدند که به نظر می‌رسد اثربخشی آن برخلاف درک علمی ما از نحوه عملکرد واقعی جهان است.

چنین باورهایی به طور گسترده در مقوله امور «غریب» قرار می‌گیرند. البته صرف این‌که چیزی «عجیب» بوده بدان معنای نیست که عاری از واقعیت باشد. آنگونه که علم دائم بهمان یادآور می‌شود، واقعیت مقوله عجیبی است. مکانیک کوانتوم و سیاه‌چاله‌ها هم موضوعا عجیبی هستند. بنابراین گرچه برخی مسائل ممکن است بسیار عجیب به نظر به نظر برسند، اما این دلیل کافی برای رد آن‌ها نیست.

تقریبا همه قبول دارند که وقتی صحبت از سیاه‌چاله‌های فضایی می‌شود، دانشمندان تنها متخصصان در این زمینه هستند و تحقیقات علمی راه درستی برای تعیین وجود یا عدم وجود آن‌هاست. با این همه، زمانی که بحث‌‌ ارواح، قدرت‌های روانی یا تئوری‌های توطئه مطرح می‌شود، اغلب دیدگاه‌های متفاوتی داریم. تفاوت دیدگاه صرفا در معقول بودن چنین مسائلی وجود ندارد بلکه همچنین بر سر این بوده که چه چیزی ممکن است به‌عنوان ادله قوی له یا علیه آن‌ها مطرح شده و چه کسی صلاحیت اظهارنظر در این زمینه را داشته باشد.

برای مثال، جوردرمانی یا هومیوپاتی را در نظر بگیرید. آیا عاقلانه است که تنها بر گفته‌های دانشمندان تکیه کنیم؟ آیا نباید نباید حتی محض احتیاط هم که شده به ادعاهای کسانی که معتقدند جوردرمانی می‌تواند کارگر بیفتد اعتماد کنیم؟ بسیاری از دانشمندان درباره قابلیت‌های روانی شک دارند اما همچنان هم هزاران گزارش درباره افرادی وجود دارد که معتقدند از افرادی با قابلیت‌های ماورالطبیعه کمک گرفته‌اند، افرادی که تنها در صورتی می‌توانستند از زندگی آن‌ها آگاه باشند که نوعی موهبت خاص داشته باشند.

تا چه حد می‌توان به متخصصان علمی اعتماد کرد؟ آیا ممکن است جامعه علمی خود بخشی از توطئه‌ای برای پنهان کردن رازهای گوناگون باشد و اساسا چگونه می‌توان خط افتراقی میان داده‌های عینی و علمی و امور خرافه و ماورالطبیعه کشید؟

بسیاری از ما هنگام ارزیابی چنین مسائلی دچار مشکل می‌شویم. ما تصوراتی مشخص داریم درباره آنچه که به احتمال زیاد «درست» می‌پنداریم. اما زمانی که بحث تعیین دقیق علت منطقی بودن یا نبودن چنین باورهایی می‌رسد، حتی باهوش‌ترین و تحصیل‌کرده‌ترین ما نیز می‌تواند به مشکل بربخورد. برای مثال، بسیاری «جن و پری» را خرافه می‌دانند، اما آرتور کونان دویل، خالق شخصیت منطقی شرلوک هلمز، به وجود آن‌ها اعتقاد راسخ داشت و کتابی نیز نوشت که به نظرش شواهد کافی برای وجود آن‌ها را ارائه می‌کرد. بنابراین، زمانی که بحث باورهای عجیب و غریب مطرح می شود، نکته مهم این است که از انکارهای بی‌مورد و متعصبانه خودداری کنیم. در عین حال باید حواس‌مان باشد و همچو احمق‌های زودباور رفتار نکنیم و تا جایی که ممکن است منطقی رفتار کنیم.

بیایید به موردی بپردازیم که می‌تواند به‌شکلی شگفت‌انگیز نظرات را تقسیم کند. در سال 1976، شش کارگر گزارش دادند که یک بشقاب‌پرنده در محل نیروگاهی هسته‌ای در نزدیکی شاهر آپکس در کارولینای شمالی دیده شده. در ادامه یکی از نگهبانان این مجموعه نیز از رؤیت «شیئی عجیب» گزارش داد. «راس دنسون»، افسر پلیس، برای تحقیق به محل رفت و چیزی «به‌اندازه نصف ماه» را دید که از درختی آویزان بود. از سوی دیگر، پلیس شکایتی از مرکز کنترل ترافیک هوایی ردباره وجود شیئی ناشناس در رادار دریافت کرد.


 
شب بعد، یوفو دوباره ظاهر شد. معاون کلانتر از دیده شدن «شیئی بزرگ و روشن» خبر داد. یک افسر کمکی نیز گزارش داد که پنج شیئ نورانی سوزان دیده شده که اندازه‌شان حدود 20 برابر هواپیماهای عادی است. قاضی شهرستان نیز از وجود شیئی مستطیلی شکل به اندازه زمین فوتبال حرف زد که از قرار معلوم سوزان بود.

بالاخره توجه مطبوعات به این مسئله جلب شد. خبرنگاران روزنامه استار برای تحقیق به آنجا رفتند. آن‌ها نیز بشقاب پرنده مذکور را دیدند. اما وقتی سعی کردند به آن نزدیک شوند متوجه شدند که هرچه بیشتر تلاش می‌کنند به آن نزدیک شوند، شیئ مذکور دورتر می‌شود. این گزارش، برگرفته از کتاب فیلیپ جی کلاس، «بشقاب‌پرنده‌ها: مردم فریب خورده» (1983)، و نمونه‌ای تأثیرگذار است: شاهدان عینی متعددی از جمله افسران پلیس، روزنامه‌نگاران و حتی یک قاضی در آن حضور دارند. شهادت آنها حتی با شواهدی ظاهرا مستدل پشتیبانی می‌شود.

در میانه مسائلی از این دست،‌ رعایت چند نکته بسیار ضروری است:
1- منتظر مشاهده‌های نادرست غیرقابل‌توضیح و تصادفات بزرگ باشید. گزارش‌ها درباره عوامل پنهانِ اسرارآمیر و خارق‌العاده، مانند شیاطین و ارواح،‌ قابل‌انتظار است، حال چه این موجودات وجود خارجی داشته باشند و چه نه.
2- متوجه باشید که شواهد قوی و درست چه هستند. اگر شواهد ادعایی برای یک باور تنها در صورتی معنا پیدا کند که نفس وجودی آن باور اثبات شود، نمی‌توان چندان اعتنایی به آن داشت.
3- ادعاهای بزرگ مستلزم شواهد بزرگ هستند. اگر ادعایی بزرگ مطرح باشد، برای باور معقول به آن نیازمند شواهد بسیار مهم‌تر و مستحکم‌تری هستید.
4- مراقب قصه‌ها و روایت‌های جورواجور باشید. این‌که برای مثال چندین تن با استفاده از راه‌های جایگزینی درمان شده‌اند که فردی مدعی ارتباط با جهان ماورا بهشان توصیه کرده، نمی‌تواند ادله مناسبی برای اثبات این مدعا باشد.
5- هر نظریه‌ای، هرچقدر هم که بی‌معنا باشد، می‌تواند با شواهدی که ارائه می‌دهد جور دربیاید. بنابراین وقت‌تان را با گفتن این‌که «سر و ته این داستان با یکدیگر جور درمی‌آید!» تلف نکنید. این مسئله به معنای تایید شواهد ارائه شده نیست.

این مقاله ترجمه گزیده‌ای است از منبع زیر: 
https://psyche.co/guides/how-to-think-about-what-is-and-what-isnt-weird-or-wacky

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها