محمد سادات محقق حوزه تاریخ با اشاره به کتاب خاطره نوشتی که شرایط جهان را در زمان اپیدمی آنفولانزای اسپانیایی توصیف کرده بر لزوم خاطره نگاری در روزهای کرونایی تاکید کرد.
طبق آمارهای موجود حدود 500 میلیون نفر در جهان درگیر این بیماری شدند حتی تا قطب شمال را هم آلوده کرد و جالب است که کشور چین کمترین میزان شیوع و مرگ و میر را داشته است. تعداد کشتهها از 17 میلیون تا 50 میلیون نفر تخمین زده شده است. این بیماری درخلال جنگ جهانی اول و در کشورهای اروپایی درگیر جنگ ازجمله فرانسه و انگلستان و آلمان و همچنین ایالات متحده شیوع پیدا کرد البته نظریات دیگری هم درمورد منشاء شیوع این ویروس وجود دارد که بیشتر درحد حدس و گمان است و ثابت نشده است و متاسفانه بخاطر مخفیکاریهای زمان جنگ از سوی این کشورها این بیماری شیوع عالم گیر پیدا کرد و از دیگر عوامل اصلی شیوع آن در جهان مسافرت کردن انسانهای آلوده بویژه اروپاییان و امریکاییان به دیگر نقاط جهان بخصوص با کشتی بود. علت اینکه این بیماری به آنفولانزای اسپانیایی معروف است این است که پادشاهی اسپانیا که درگیر جنگ نبود این خبر را پخش کرد و همه تصور کردند که منشا این بیماری اسپانیا است.
ایران هم مانند بسیاری از کشورهای دیگر دنیا درگیر این بیماری شد و متاسفانه تلافات بسیاری هم برجا گذاشت که آمار دقیقی از آن وجود ندارد لیکن حداقل بیش از یک میلیون نفر تخمین قربانیان در ایران است و این بیماری سوغات نیروهای اشغالگر اروپایی و امریکایی برای مردمان ایران بود کشورهای انگلستان و روسیه و آمریکا هر کدام به نوبه خود قسمتی از ایران را آلوده به این ویروس کردند از جمله روسها شمال ایران و انگلیسیها جنوب ایران درایالات متحده بیش از 100 میلیون نفر گرفتار این ویروس شدند و حداقل حدود 700 هزارنفر هم فوت شدهاند که متاسفانه بیشتر این تلفات در میان قبایل بومی آمریکا بودکه از کمترین حقوق شهروندی و امکانات بهداشتی برخوردار بودند.
یکی از راههای بدست آوردن اطلاعات در خصوص جزییات وقایع و حوادث تاریخی و روزه و زندگی مردمان در گذشته خاطرنوشتارهایی است که توسط افراد درگیر و شاهد و ناظر آن وقایع نوشته شده است. متاسفانه امروزه این امردر حال منسوخ شدن است هرچند که امروزه ضبط وثبت وقایع بسیار سریع و دقیق باوسایل ارتباط جمعی صورت میگیرد و برای آیندگان باقی میماند اما باز نمیتواند جایگزین ثبت خاطرات شود زیرا در نوشتار خاطرات احساسات شخصی افراد و زوایاهای بسیارخصوصی و پنهان زندگی آنها نهفته است که با هیچ وسیلهای جز گفتار و نوشتار کلمات قابل انتقال نیست و به قولی: آنچه از دل برآید/لاجرم بر دل نشیند
کتابهای بسیاری با عناوین سفر نامهها و یادداشتهای روزانه و غیره چاپ شده است و در بازار وجود دارد. یکی از آنها کتابی است که درخور حال و هوا و وضعیت کنونی ما است؛ کتابی که دربرگیرنده یادداشتهای روزانه یک شهروند شهر سیاتل آمریکا بنام Violet Harris که درخصوص وضعیت آن شهر در دوران شیوع بیماری واگیردار آنفولانزای اسپانیایی نوشته است. نویسنده در آنزمان یک دختر بچه 15 ساله بوده است. مطالب جالبی دارد از جمله رواج زدن ماسک و رعایت نکات بهداشتی و کمبود ماسک و تعطیلی مدارس و عدم تجمعات و غیره. البته این کتاب تاکنون ترجمه و درایران چاپ نشده است. با مطالعه این اثر میتوان باطرز برخورد مسئولین و مردم با این بیماری آشنا شده و میتوان این حالات را با حال امروز خود مقایسه کنیم.
باخواندن این یادداشتها پی به روابط عاطفی و اضطرابها و نگرانیهای خانوادهها و مردم شهر و همسایگان و غیره پی میبریم. مثلا شوق و ذوق کودکان از تعطیلی مدارس در ابتدا و دلتنگی آنها در ادامه و شوق و ذوق دوباره آنها از باز شدن دوباره مدارس. پس بیاییم اکنون که ما نیز در چنین شرایط مشابه گذشته قرار گرفتهایم و این روزها بیشتر درمنزل هستیم، دست به قلم شویم و حداقل برای خود، فرزندان و نوههایمان تجربهای گرانبها از این روزها باقی بگذاریم تا سالها بعد با دیدن آن یادمان نرود که چه دوران سختی را با همدلی و یاری هم گذراندهایم و از مصایبی که در آینده پیش میآید هراسان نشده و فرزندانمان را آماده رویارویی با آنها بکنیم و در آخر نیز حوصله مان در منزل کمتر سر برود و روزها کسل آور نشوند. به امتحانش میارزد!
نظرات